ناظم مدرسه بودم، اما خواستم نجار شوم

کد خبر: 846215

«وقتی کاری ساخته می‌شود آرام می‌گیرم. بعد از پایان یک کار، نفس راحت نمی‌کشم که راحت شدم و تمام شد... بلکه به این فکر می‌کنم که حالا برای کار بعدی باید چگونه شروع کنم؟ این حس خوب کار با چوب است که برای شروع هر کار احساس می‌کنی کاملا با کار قبلی که انجام داده‌ای متفاوت است. برای همین است که من شغل نجاری را خیلی دوست دارم.»

ناظم مدرسه بودم، اما خواستم نجار شوم

«وقتی کاری ساخته می‌شود آرام می‌گیرم. بعد از پایان یک کار، نفس راحت نمی‌کشم که راحت شدم و تمام شد... بلکه به این فکر می‌کنم که حالا برای کار بعدی باید چگونه شروع کنم؟ این حس خوب کار با چوب است که برای شروع هر کار احساس می‌کنی کاملا با کار قبلی که انجام داده‌ای متفاوت است. برای همین است که من شغل نجاری را خیلی دوست دارم.»

این جملات صحبت‌های علیرضا رحیمان، نجار جوان ۳۰ ساله‌ای است که به دلیل علاقه‌اش به کار نجاری با وجود آن‌که چند سال معاون هنرستان بوده آن را کنار می‌گذارد و شغل نجاری را به عنوان حرفه و شغل اصلی‌اش انتخاب می‌کند.

اکثر نجار‌ها معتقدند باید عاشق کارت باشی تا روند طاقت‌فرسای آن را تاب بیاوری. به همین دلیل چنین فرآیندی استعداد‌هایی می‌خواهد که دیگر کمتر کسی در این زمانه به دنبال کشف آن در وجود خود می‌گردد. آدم‌هایی که این روز‌ها احساس می‌کنند تنها از طریق درس و دانشگاه و رفتن سراغ مشاغل امروزی می‌توانند از پس زندگی‌شان برآیند و گلیم‌شان را از آب بیرون بکشند و حتی برای لحظه‌ای به شغلی مانند نجاری فکر نمی‌کنند. این در حالی است که خوشبختانه هر‌چند محدود، اما باز هم هستند کسانی که به علایق خود پشت نکرده و برای پروراندن استعدادهایشان از هیچ کوششی دریغ نمی‌کنند. علیرضا رحیمان جزو این دسته اشخاص است که به دلیل علاقه‌اش به نجاری شغلش را در هنرستان رها و تمام وقتش را صرف کار با چوب و ساخت وسایل چوبی می‌کند. او که از یک کارگاه بسیار کوچک شروع کرده حالا آنقدر در کار خود متخصص شده‌است که دیگر کارگاه قدیمی‌اش جوابگوی سفارش‌های کاری‌اش نمی‌شده و برای همین کارگاه بزرگ‌تری برای خود دست و پا کرده تا از این طریق بتواند فعالیت بیشتری در زمینه شغل مورد علاقه‌اش انجام دهد. با او برای دقایقی همکلام شدیم تا از خودش و علاقه‌ای که به حرفه نجاری دارد بگوید. ‌ می‌گوید از قدیم و دوران کودکی به چوب و رگه‌های آن بسیار علاقه داشته و از آن‌ها حس خوب و مثبتی می‌گرفته است: «علاقه‌ام به چوب موجب شد تا در دوران کودکی به سراغ یادگیری معرق بروم؛ اما مشغله‌های درسی اجازه نداد تا به طور حرفه‌ای این هنر را دنبال کنم. سال‌ها گذشت تا این‌که حدود چهار سال پیش تصمیم گرفتم یک میز بخرم؛ اما هرچه در بازار گشتم میز مورد نظرم را نیافتم. برای همین تصمیم گرفتم خودم میزی را که در ذهن دارم بسازم. وقتی میزی را که در نظرم بود ساختم از نتیجه کار خیلی راضی بودم و حتی به نظرم از مدل‌هایی که در مغازه‌ها دیده بودم بهتر هم شد. با خودم فکر کردم من که می‌توانم با چوب آنچه را می‌خواهم به وجود آورم چرا این کار را ادامه ندهم؟»

آغاز نجاری با موجی از انتقاد‌ها و تشویق‌ها

از چهار سال پیش بود که علیرضا تحقیقات خود را در زمینه داشتن یک کارگاه کوچک نجاری با ابزار‌هایی که نیاز داشت، آغاز کرد. البته مسیری که این نجار جوان در این چند سال طی کرده آنقدر هم روان و ساده نبوده. بلکه با انتقاد‌هایی نیز روبه‌رو بوده که تلاش کرده در این مدت از آن‌ها عبور کند: «به دلیل آن‌که من در مدرسه کار می‌کردم و معاون مدرسه بودم اطرافیانم به من می‌گفتند تو که شغل خوبی داری چرا خودت را به دردسر کار نجاری انداخته‌ای؟ ابتدا به منتقد‌ها می‌گفتم که این کار را در کنار معاونتم در مدرسه انجام می‌دهم و آسیبی به شغل اصلی‌ام نمی‌رساند و یک جور‌هایی کار دلی است.» او ادامه می‌دهد: «درسی که خوانده بودم هم اتفاقا ربطی نه به نجاری دارد و نه به هنرستان. من لیسانس فیزیک دارم و برای همین به من می‌گفتند یا باید وارد کار تدریس شوم یا معاونت را ادامه دهم. پدرم هم به دلیل آن‌که باید جوابگوی مشتری باشم نگران بود نتوانم از پس کار بربیایم. اما مادرم هر وقت کارهایم را می‌دید از آن‌ها تعریف می‌کرد و به من قوت قلب می‌داد. اطرافیان هم وقتی نتیجه کارهایم را می‌دیدند من را تشویق می‌کردند.»

نجاری را تجربی یاد گرفتم

علیرضا هر آنچه را تا‌کنون در زمینه نجاری انجام داده به صورت تجربی یاد گرفته و حکایت آموزش دیدنش نیز خواندنی است: «من پیش هیچ استادکاری آموزش نجاری ندیده‌ام. فقط زمان‌هایی که برای خرید چوب می‌رفتم در آنجا یک پسر افغانستانی بود که در کار نجاری استاد بود. هر کاری را می‌خواستم شروع کنم از قبل با او مشورت می‌کردم. چون فنی و دست به آچار بودم وقتی برایم صحبت می‌کرد متوجه می‌شدم چه می‌گوید. من این کار را به مرور و با توضیحات تئوری و عملی انجام می‌دادم. این‌که اندازه‌گیری‌ها چطور انجام شود، چوب‌ها چطور کنار هم قرار گیرد و... را هم تجربی آموختم و روی چوب پیاده کردم.»

سفارش‌های مجازی

دنیای مجازی جایی بود که این نجار جوان توانست از این طریق، هنر خود را بیشتر از قبل به معرض نمایش بگذارند: «زمانی که دیگر به شکل تخصصی‌تر به کار نجاری ورود کردم از طریق تبلیغ‌های دهان به دهان سفارش کار می‌گرفتم. چند وقت بعد متوجه شدم یک‌سری کسب و کار‌ها از طریق فضای مجازی تبلیغ می‌کنند. من هم فکر کردم از کار‌هایی که می‌سازم عکس بیندازم و در صفحه اینستاگرامی که ساختم بگذارم.»

حس خوب کار با چوب

در نهایت سوالی که از علیرضا می‌پرسیم این است که چطور حاضر شده با وجود داشتن شغل ثابت آن را کنار بگذارد و نجاری را به عنوان شغل اصلی‌اش انتخاب کند: «دو‌شغله بودن باعث تداخل کاری‌ام شده بود. برای همین مجبور بودم یکی از این دو شغل را انتخاب کنم و من هم نجاری را انتخاب کردم. نجاری شغلی است که باید آرام آرام با آن خو بگیرید. نجاری من را اقناع می‌کند. وقتی کاری ساخته می‌شود آرام می‌گیرم. بعد از پایان یک کار، نفس راحت نمی‌کشم که راحت شدم و تمام شد... بلکه به این فکر می‌کنم که حالا برای کار بعدی باید چگونه شروع کنم. این حس خوب کار با چوب است که برای شروع هر کار احساس می‌کنی کاملا با کار قبلی که انجام داده‌ای متفاوت است. برای همین است که من شغل نجاری را خیلی دوست دارم و بین تمام شغل‌ها، نجاری را انتخاب خواهم کرد.»

اولین اشتباه آخرین اشتباه است

بسیاری بر این عقیده هستند که نجار‌ها بدقول هستند. اما علیرضا می‌گوید تمام تلاش‌اش را می‌کند تا این تصور نسبت به این شغل از بین برود و کار‌هایی را که قبول می‌کند سر وقت آماده کند و به مشتری تحویل دهد: «در همه کار‌ها می‌توان بدقول نبود حتی نجاری؛ اما این اتفاق در صنف نجاری به این دلیل بیشتر رواج دارد، چون کار بسیار دقیقی است. ماده اصلی که در این حرفه به کار می‌رود چوب است. ابزاری است که توانایی دوباره‌سازی و دوباره احیا شدن را ندارد. خاصیت چکش‌خواری، خمش، برش و... هم ندارد. به همین دلیل وقتی در حین کار چوب بشکند یا بریده شود دیگر درست نخواهدشد و نمی‌توان آن را به شکل اول برگرداند. برای بسیاری از صنف‌ها این اتفاق رخ نمی‌دهد و راحت می‌توانند کارشان را دوباره درست کنند. اما در کار با چوب اولین اشتباه آخرین اشتباه است. اگر یک تکه از کار خراب شود باید از نو ساخته شود. به همین دلیل این کار باید در آرامش هر چه تمام‌تر انجام گیرد. اگر چوبی را به جای ۷۶ و ۲ میل ۷۶ و یک میل ببرید کار را خراب کرده‌اید. چون کار در جایی که باید بنشیند نمی‌نشیند. کار نجاری مانند کار پازل است؛ بنابراین نجار‌ها باید صبر داشته باشند و با آرامش کار را انجام دهند و با توجه به حجم کار و ریزه‌کار‌هایی که هر کار می‌برد سخت است. اما باز هم این حرف‌ها دلیل بر بدقولی نمی‌شود. برای همین شخصا تلاش می‌کنم زمانی که به مشتری بابت تحویل کالا می‌دهم زمانی باشد که صبر و دقت لازم را در آن لحاظ کرده‌ام.»

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت