آبدارچی طمعکار به جای دستمزد میلیونی کتک خو رد
آبدارچی شرکتی با اجیر کردن دو سارق سابقه دار سرقت چند میلیاردی را از محل کارش طراحی و اجرا کرد. او به جای دستمزد میلیونی از سارقان اجیر شده کتک مفصلی خورد.
به گزارش خبرنگار ما، اواخر زمستان سال گذشته بود که مأموران پلیس تهران با تماس تلفنی صاحب شرکت خصوصی از دستبرد دو سارق نقابدار به شرکت او در یکی از خیابان‌های شمالی تهران با خبر و راهی محل شدند.
مأموران دریافتند دو مرد جوان که صورتشان را پوشانده بودند وارد این شرکت می‌شوند و پس از بستن دست و پای مدیر عامل شرکت و آبدارچی آن مقدار زیادی پول، چک و اسناد ارزشمند از داخل گاوصندوق سرقت و از محل فرار می‌کنند.
مدیر عامل شرکت که مرد میانسالی بود در توضیح ماجرا گفت: چند سالی است که این شرکت را تأسیس کرده‌ام. شرکت ما در زمینه تسهیلات بانکی فعالیت دارد و به همین دلیل گاوصندوقم پر از اسناد مهم و با ارزش بود. ساعتی قبل کارکنان شرکت تعطیل شدند و فقط من و پرویز که آبدارچی شرکت است داخل شرکت ماندیم. من داخل دفترم در حال بررسی مدارک یکی از مشتریان بودم و پرویز هم مشغول نظافت بود که زنگ شرکت به صدا در آمد. آبدارچی از چشمی در نگاه کرد و گفت: احتمالاً دو نفر از مشتریان شرکت هستند که به او اجازه دادم در را باز کند. وقتی در باز شد ناگهان دو مرد قوی هیکل نقابدار وارد دفترم شدند. در حالی که شوکه شده بودم آن دو نفر به من و آبدارچی حمله کردند و تا رمق داشتند ما را کتک زدند. سپس دست و پای ما را با طناب بستند و هر کدام از ما را به اتاق جداگانه‌ای بردند. دو سارق خشن دوباره به سراغم آمدند و از من خواستند در گاوصندوق را باز کنم. ابتدا در برابر خواسته آن‌ها مقاومت کردم که دوباره مرا کتک زدند و تهدید به قتل کردند. هر چقدر التماس کردم که داخل گاوصندوق اسناد مربوط به مشتریان است فایده‌ای نداشت و در نهایت از ترس جانم تسلیم آن‌ها شدم و در گاوصندوق را باز کردم. دو سارق نقابدار همه اسناد، چک‌ها و پول‌های داخل گاوصندوق را که بیش از چند میلیارد ارزش دارد داخل ساک مشکی ریختند و بدون اینکه دست و پای ما را باز کنند از شرکت فرار کردند. پس از این به سختی من و آبدارچی‌ام دست و پایمان را باز کردیم و با اداره پلیس تماس گرفتیم.
آغاز تحقیقات پلیسی به دستور بازپرس
با طرح این شکایت تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت به دستور قاضی دادسرای ویژه سرقت برای تحقیقات وارد عمل شدند. بررسی‌های مأموران نشان داد سارقان نقابدار حرفه‌ای بوده و پس از سرقت هیچ ردی از خود به‌جای نگذاشته‌اند. در حالی که مأموران هیچ سرنخی از عاملان سرقت بدست نیاورده بودند شاکی به اداره پلیس رفت و گفت: به رفتار‌های آبدارچی‌اش مشکوک است و احتمال می‌دهد او در این سرقت دست داشته‌باشد. بدین ترتیب کارآگاهان به دستور قاضی پرونده پرویز را برای تحقیق به اداره پلیس احضار کردند. وی در بازجویی‌ها مدعی شد که سارقان را نمی‌شناسد و در ادامه گفت: آن روز سارقان پشت در نقاب نداشتند و من احتمال دادم مشتری شرکت هستند و در را باز کردم، اما وقتی وارد شدند نقاب به صورت زدند که شناسایی نشوند. آن‌ها مرا در حد مرگ کتک زدند و حتی از مدیر عامل هم بیشتر کتک خوردم و چگونه مدیر عامل ادعا می‌کند که من با آن‌ها همدست بوده‌ام.
بازداشت آبدارچی شرکت به اتهام سرقت با ادعای مرد ۵۰ساله مأموران تحقیقات خود را ادامه دادند و به صورت نامحسوس مرد مظنون را تحت نظر گرفتند تا اینکه متوجه تماس‌ها و پیامک‌های مشکوک پرویز شدند و وی را چند روز قبل به عنوان مظنون حادثه بازداشت کردند.
متهم پس از دستگیری ابتدا جرم خود را انکار کرد، اما وقتی با دلایل و مدارک روبه‌رو شد به همدستی با دوسارق نقابدار اعتراف کرد.
وی گفت: چندین سال است آبدارچی این شرکت هستم. ۱۰سال قبل زنی به نام شیرین از شرکت ۸۰میلیون تومان وام گرفت و سند خانه‌اش را به عنوان وثیقه در رهن شرکت گذاشت و بعد از مدتی هم وامش را تسویه کرد، اما مدیر عامل شرکت سندخانه‌اش را از رهن خارج نکرد و به او تحویل نداد. پس از این زن جوان و فرزندانش هر روز به شرکت می‌آمدند، اما موفق به گرفتن سند خانه‌شان نشدند تا اینکه مدتی قبل دو پسر زن جوان به من مراجعه کردند و گفتند در صورتی که من اسناد مربوط به آن‌ها را از گاوصندوق مدیرعامل سرقت کنم و به آن‌ها تحویل بدهم ۸۰میلیون تومان به عنوان دستمزد به من می‌دهند. پیشنهاد آن‌ها خیلی وسوسه‌انگیز بود به همین سبب قبول کردم و به سراغ دو نفر از دوستانم به نام‌های سیروس و موسی که از سارقان سابقه‌دار هستند، رفتم و پیشنهاد سرقت از محل کارم را دادم. قرار شد آن‌ها تمامی مدارک و پول‌های گاوصندوق را سرقت کنند و فقط علاوه بر اسناد خانه شیرین ۴میلیون هم به من بدهند و بقیه اموال برای آن‌ها باشد. ما طبق نقشه عمل کردیم و سارقان هم روز حادثه مرا به شدت کتک زدند تا مدیر عامل به من مشکوک نشود. پس از سرقت سیروس و موسی ناپدید شدند که فهمیدم مرا دور زده‌اند و اسناد خانه شیرین را با گرفتن ۵۰ میلیون تومان به او تحویل داده‌اند و همچنین با تحویل برخی از اسناد به مدیرعامل شرکت از او هم ده‌ها میلیون تومان اخاذی کرده‌اند در صورتی در این سرقت سهم من فقط کتک خوردن بود.
متهم برای تحقیقات بیشتر به دستور قاضی پرونده در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. مأموران در تلاشند دو سارق نقابدار را دستگیر و راز این سرقت میلیاردی را بر ملا کنند.
دیدگاه تان را بنویسید