روزنامه جوان: دو برادر که متهم هستند دامادشان را به بهانه اعتیاد به موادمخدر ربوده و اموالش را سرقت کردهاند در بازجوییها منکر آدمربایی شدند. به گزارش خبرنگار ما، خرداد امسال بود که مرد ۵۰سالهای به اداره پلیس رفت و از دو برادر زنش به اتهام آدمربایی و سرقت اموالش شکایت کرد.
شاکی گفت: ۲۴ سال قبل با دختر عمویم ازدواج کردم. زندگی خوبی داشتیم و سالها از زندگی مشترک ما گذشت و خوشبختانه من و همسرم هیچ مشکلی نداشتیم، اما مدتی است که دو برادرزنم به نامهای برات و صمد۳۱ و ۴۲ساله در زندگی ما دخالت میکنند و باعث اختلاف من و همسرم شدهاند.
وی ادامه داد: چند شب قبل در خانهام مهمانی داشتم و باجناقم و تعدادی از بستگانم شام خانه ما بودند. آن شب دو برادر زنم به خانه ما آمدند و پس از اینکه مهمانهایم به خانههایشان رفتند صمد و برات به بهانهای با من شروع به مشاجره لفظی کردند. وقتی درگیری ما بالا گرفت آنها به من حمله کردند و مرا به شدت کتک زدند و در ادامه دقایقی بعد دو مرد ناشناس وارد خانهام و به آنها ملحق شدند. دوبرادر زنم و دو مرد غریبه دست و پای مرا با طناب بستند و به زور مرا به داخل خودروی ونی منتقل کردند. با التماس از آنها خواستم مرا رها کنند، اما فایدهای نداشت تا اینکه ساعتی بعد مرا داخل کمپ ترک اعتیادی از خودرو پیاده کردند.
آنها مدعی شدند که من به مواد مخدر اعتیاد دارم. هرچقدر به آنها گفتم من معتاد نیستم حرف مرا قبول نکردند تا اینکه مسئول کمپ دستور داد از من آزمایش اعتیاد بگیرند.
در نهایت آنها مرا یک شبانه روز داخل کمپ ترک اعتیاد حبس کردند و وقتی جواب آزمایشم آمد و مشخص شد اعتیاد ندارم مرا رها کردند.
وی در پایان گفت: دو برادر زنم وقتی دست و پای مرا با طناب بستند ۲۲عدد سکه بهار آزادی مرا همراه مقداری پول سرقت کردند و همچنین از من برگهای سفید امضا گرفتند و بعد مرا به کمپ ترک اعتیاد منتقل کردند. الان از دو برادر زنم و دو مرد غریبه به اتهام آدمربایی و سرقت اموالم شکایت دارم.
با طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی رضوانی، بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیسآگاهی قرار گرفت.
مأموران در نخستین گام دو برادر زن را بازداشت کردند. متهمان در بازجوییها منکر آدمربایی شدند. صمد گفت: شاکی هم داماد ما و هم پسر عموی ماست و ادعای آدمربایی او را قبول ندارم، چون ما هیچ وقت تصمیم به آزار و اذیت دامادمان را نداشته و نداریم. او در حالی که صاحب دو فرزند جوان و نوجوان است همسرش را مدام اذیت میکند و ما به همین دلیل با او اختلاف داریم. شب حادثه ما خانه خواهرمان بودیم و وقتی مهمانها و داماد دیگرمان از خانه او رفتند متوجه شدیم او قصد دارد زن دوم بگیرد که به خاطر همین موضوع با هم مشاجره لفظی کردیم. وقتی درگیری ما بالا گرفت دست و پای او شروع به لرزیدن کرد و از ما خواست برای او قرص بیاوریم که احتمال دادیم او معتاد است. ما به دامادمان گفتیم معتاد شدی که ناراحت شد و گفت: حاضر است برای آزمایش به کمپ ترک اعتیاد برود. بعد از آن بود که با کمپ ترک اعتیادی تماس گرفتیم و لحظاتی بعد دو نفر از مستخدمان کمپ به خانه خواهرم آمدند و با رضایت، شاکی را به کمپ منتقل کردند. یک روز بعد وقتی آزمایش نشان داد او معتاد نیست دامادمان از کمپ به خانهاش برگشت و الان ادعا دارد که ما او را ربوده و اموالش را سرقت کردهایم که
قبول نداریم.
برات هم در بازجوییها حرفهای برادرش را تأیید کرد.
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه برای دو متهم قرار قانونی صادر شد.
دیدگاه تان را بنویسید