روزنامه جوان: مرد سالخوردهای که متهم است همسر میانسالش را به قتل رسانده در جلسه بازجویی با اعتراف به قتل همسرش شعرخوانی کرد. به گزارش خبرنگار ما، ساعت۲۰ شامگاه دوشنبه چهارم تیرماه دختر جوانی با اداره پلیس تماس گرفت و گفت: پدرش در خانه را روی او باز نمیکند و از مادرش هم خبری نیست و احتمال میدهد اتفاق بدی در خانهشان رخ داده است. با اعلام این خبر تیمی از مأموران کلانتری ۱۱۹مهرآباد جنوبی به محل حادثه که خانه قدیمی در خیابان دانشگاه هوایی بود اعزام شدند.
دختر جوان گفت: همراه مادر، پدر و برادرم زندگی میکنم. دقایقی قبل از محل کارم به خانه آمدم. در حیاط را با کلید باز کردم، اما در خانه باز نشد و احتمال دادم جسم سنگینی پشت در از داخل قرار گرفته است. در خانه را کوبیدم که پدرم پشت در آمد. از پدرم خواستم در را باز کند، اما او گفت: در باز نمیشود. از مادرم سؤال کردم، گفت که مادرم برای خرید به بازار رفته است. پدرم از من خواست به خانه خواهرم بروم، اما من به رفتارهای او مشکوک شدم و با اداره پلیس تماس گرفتم. مأموران در ادامه در خانه را باز کردند و وارد خانه شدند. بهم ریختگی وسایل خانه حکایت از این داشت حادثهای در آنجا رخ داده است. در حالی که پدر دختر جوان مدعی بود همسرش بیرون از خانه است، مأموران جسد خونین وی را داخل حمام کشف کردند. بدین ترتیب با اعلام این خبر قاضی مرادی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل به تحقیق پرداختند. تیم جنایی در محل حادثه با جسد زن ۵۳سالهای به نام آهو روبهرو شدند که با اصابت ضربات چاقو به گردنش به کام مرگ رفته بود. همچنین تیم جنایی در محل حادثه اره دستی خونینی کشف کردند که مشخص
شد قاتل پس از قتل جسد را برای مثله کردن به داخل حمام برده، اما پس از بریدن قسمتی از دست منصرف شده و جسد را در همان حال رها کرده است.
بررسیها نشان داد مقتول چند سالی است با شوهرش اختلاف داشته و حتی تا آستانه جدایی از شوهرش هم پیش رفته است. بدین ترتیب مأموران از شوهر وی به عنوان تنها مظنون حادثه تحقیق کردند. متهم در بازجوییها به قتل همسرش اعتراف کرد. متهم صبح دیروز برای بازجویی به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد. متهم در جلسه بازجویی ضمن اعتراف به قتل همسرش ذوق شاعرانش گل کرد و چند بیتی سرود. قاتل در ادامه برای تحقیقات بیشتر و معرفی به پزشکی قانونی برای صحت سلامت روحی و روانیاش به دستور قاضی مرادی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
گفتگو با متهم متهم که ذوق شاعرانش گل کرده بود ضمن پاسخ دادن به سؤالات خبرنگار ما هر از گاهی چند بیتی میسرود و مدعی شد که این حادثه نتیجه اختلاف چند ساله با همسرش بوده است. خودت را معرفی کن؟ صفدر هستم ۷۲سال سن دارم. به چه کاری مشغولی؟ من بازنشسته شرکت خودروسازی هستم. معتادی؟ نه. چرا همسرت را کشتی؟ با هم اختلاف داشتیم. چه اختلافی؟ از چندین سال قبل با هم اختلاف داشتیم. من دو دختر و یک پسر دارم که یکی از دخترانم ازدواج کرده و دو نفر دیگر مجرد هستند. همسرم مرا دوست نداشت و به من توجه نمیکرد. به بچههایم گفته بود که من در حق آنها پدری نکردهام و فقط نظارهگر بزرگ شدن آنها بودم. در صورتی که من فرزندانم را دوست دارم. از سالها قبل آنها مرا در خانه راه نمیدهند و من مجبور شدم برای خودم در پشت بام خانهام آلونکی درست و زندگی کنم. بعد چه شد؟ دختر و همسرم فقط پول مرا میخواستند و دنبال این بودند که برای من پاپوش درست کنند یا مرا بکشند تا زودتر به پولهایم برسند. مثلاً من یک ماشین قسطی خریدم که
۱۰میلیون بدهکار شدم و از دامادم ۸میلیون تومان قرض گرفتم. وقتی همسرم فهمید نقشه میکشید پول را از من بگیرد. تا جایی که یکسال قبل از دست آنها فرار کردم و مدتی به شهرستان رفتم. یعنی به خاطر ۸میلیون تومان قصد داشتند تو را به قتل برسانند؟ نه، آنها میخواستند مرا بکشند تا به خانهام برسند. خانه به نام من بود، اما متوجه شدم همسر و دخترم سند خانه را به بانکی بردند و قصد دارند وام ۲۵میلیون تومانی بگیرند که من مخالفت کردم. از روز حادثه بگو؟ آن روز من و همسرم تنها بودیم. ساعت نزدیک ۱۲ظهر و همسرم خواب بود که تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم. به بالینش رفتم و گلویش را گرفتم که از خواب بیدار شد، اما آنقدر فشار دادم که فوت کرد. چرا جسدش را به حمام بردی؟ قصد داشتم او را مثله کنم که موفق نشدم و جسد را در همان جا رها کردم.
دیدگاه تان را بنویسید