جزییات دستگیری کلاهبردار میلیونی در نیاوران
ماموران اداره پلیس آگاهی تهران بزرگ جوان ۲۱ سالهای را دستگیر کردند که با شگردی خاص اقدام به کلاهبرداری چکی میکرد و از راه کلاهبرداریهای سریالیش ثروت قابل توجهی را به دست آورده بود. با دستگیری متهم، تحقیقات درباره شناسایی دیگر همدستان وی و همچنین شناسایی اموال مسروقه همچنان ادمه دارد.
خبرگزاری میزان: فرهاد ۲۱ ساله در جریان تحقیقات پلیسی کارآگاهان پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ در منزل مسکونی مجردی اش در محله نیاوران شناسایی و دستگیر شد. او که مثل همه متهمان دیگر ادعا میکند بی گناه است اتفاقا خیلی هم سابقه دارد و بارها به جرم کلاهبرداریهای دنباله دار شناسایی و دستگیر شده، اما هر بار با تامین قرار قانونی از زندان آزاد میشد او تنها یک بار زندانی شد، ولی خیلی زود موفق شد یک آشنای پولدار پیدا کند و وثیقه یک میلیارد تومانی اش را تامین کند و از زندان آزاد شود.
فرهاد که با استفاده از پولهای کلاهبرداری یک خانه مجردی لوکس در محدوده نیاوران اجاره کرده و ماهی ۹ میلیون تومان اجاره بهای خانه لوکس خود را پرداخت میکند به محض اطلاع از حضور ماموران اقدام به فرار کرد و در یک اقدام جنون آمیز از طبقه دوم ساختمان محل سکونتش خود را به پایین پرتاب کرد که در این حادثه دست وی دچار شکستگی شد. در حال حاضر متهم برای تحقیقات تکمیلی در اختیار کارآگاهان اداره پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار دارد و تحقیقات پلیسی درباره دیگر اتهامات وی در دست بررسی است.
چند سالت است؟
۲۲ سال.
به چه جرمی دستگیر شدی؟
من اشتباهی دستگیر شده ام و حاضرم ثابت کنم که بی گناهم.
کجا دستگیر شدی؟
داخل خانه ام بودم که مامورها زنگ در را زدند. منتظر بودم که سرویس کار پکیج بیاد، برای همین هم بدون اینکه گوشی آیفون تصویری را بردارم، در را باز کردم. بعد هم یکهو چند تا مامور ریختند داخل خانه ام.
بعد تو چه کار کردی؟
منتظر سرویس کار بودم رفتم روی بالکن که در را باز کنم، کارش را انجام بدهد. همین که سایه مامورها را دیدم فرار کردم از طبقه دوم پریدم پایین.
تو که بی گناهی چرا فرار کردی؟
من یک جوان پولدار هستم که با کار و تلاش خودم پول به دست آورده ام، اما، چون با خانواده ام ارتباط خاصی ندارم، برای همین میترسیدم که پلیس به من گیر بدهد که این همه پول را از کجا آوردهای. دوست نداشتم که زندان بیفتم برای همین هم فرار کردم..
خب اگر از راه قانونی پول به دست آوردی که نباید بترسی و فرار کنی؟
من از بچگی از پلیسها میترسیدم، برای همین هم فرار کردم.
اجاره آپارتمان مسکونی ماهیانه چقدر بود؟
ماهی ۹ میلیون تومان اجاره خانه مبله میدادم، مجبور بودم یک خانه با تمام امکانات اجاره کنم، چون تنها زندگی میکردم.
چه ماشینی سوار میشوی؟
همیشه ماشین داشتم. ماشینهای خیلی خاص! الان یک بنز ۳۰۰ میلیون تومانی سوار میشوم. البته همه پولش را نقد نداده ام ۱۰۰ میلیون پرداخت کردم و ماشین را گرفتم تا عید بدون ماشین نباشم. بقیه اش را هم بعدا قرار شد که پرداخت کنم.
چطوری کلاهبرداری میکردی؟ من از ۱۱ سالگی در گوشت فروشی کار میکردم همه راه و چاه این کار را بلد بودم. برای همین هم فقط به سراغ سوپر پروتئینها میرفتم و چکی از آنها گوشت میخریدم و همه چکها بلا محل بود. برای همین هم شناسایی و دستگیر شدم.
چرا تنها زندگی میکنی؟
با خانواده ام خیلی وقت است که رابطهای ندارم، ترجیح میدهم که با آنها رابطهای نداشته باشم.
چقدر تا حالا کلاهبرداری کردی؟
انقدر که شیک پوشیده ام و شیک هم گشته ام؛ همیشه هم ماشینهای خوب داشته ام.
کلاهبرداری را از کسی یاد گرفتی؟
نه از کسی یاد نگرفتم. خودم همه کاره بودم و همیشه هم تنها کار میکردم و همدست نداشتم. هیچ زنی هم در زندگی ام نیست که به خاطر آن دست به کلاهبرداری زده باشم.
تا حالا زندانی نشدی؟
یک بار زندانی شدم یک سال و بیست روز هم زندان بودم که یک نفر پیدا شد، برایم وثیقه گذاشت و از زندان بیرون آمدم.
چقدر برایت قرار صادر شده بود؟
یک میلیارد تومان.
چه کسی این قرار سنگین را برایت تامین میزد؟
یکی از دوستانهای ثروتمندم که قبلاً ژاپن رفته و خیلی پولدار است.
پشیمان نیستی؟
من کاری نکردم فقط بدبیاری آوردم و مجبور شدم در کسب و کار زیر و رو بکشم. میدانم اگر عکسم را در روزنامهها منتشر نکنند و الکی سیل شاکیها سرازیر نشود، خیلی زود آزاد میشوم.
دیدگاه تان را بنویسید