واکنش کاربران شبکههای اجتماعی به ماجرای آزار دانشآموزان
یک ماجرای جدید در دبیرستانی پسرانه که حالا خیلیها آن را یک رسوایی بزرگ میدانند؛ آزار و اذیت چند دانشآموز در مدرسهای در غرب تهران که انتشار خبر و تصویر معلم آزارگر، در ٢٤ساعت گذشته فکر ایرانیها را مشغول کرده و البته نگران.
روزنامه شهروند: یک ماجرای جدید در دبیرستانی پسرانه که حالا خیلیها آن را یک رسوایی بزرگ میدانند؛ آزار و اذیت چند دانشآموز در مدرسهای در غرب تهران که انتشار خبر و تصویر معلم آزارگر، در ٢٤ساعت گذشته فکر ایرانیها را مشغول کرده و البته نگران.
ماجرای آزار و اذیت این دانشآموزان که پدر و مادرهایشان، آن را خبری کرده و کار را به بازداشت معلم آزارگر، توقف فعالیت مدرسه، احتمال سوال از وزیر آموزش و پرورش در مجلس و... کشانده، حالا به پربینندهترین خبر سایتهای خبری و شبکههای اجتماعی تبدیل شده است. مادر و پدرهایی که فرزند دانشآموز دارند، اما با دیدن فیلم اعترافات معاون آموزشی مدرسه به آزارهایش، ترس به دلشان راه دادهاند. آنها میگویند، شنیدن اینکه هرچند وقت یکبار در مدارس آزار فیزیکی و جنسی اتفاق میافتد، آنها را نگران کرده است. «شبنم» یکی از این مادران است؛ او در اینباره نوشته است: «این ماجرای تجاوز به دانشآموزان برای شما که فقط خبر رو میخونین، یه چیزه برای مایی که بچهداریم، اما یه کابوس هولناک تمومنشدنی. خدایا چه کار کنیم؟» «میرا» هم در اینباره نوشته: «توییتر پرشده از نگرانی والدین یا روایتهایی از دلشورههای والدین درباره تجاوز به دانشآموزان. به جای این همه ابراز نگرانی، حداقل همت کنید و خودتان به کودکانتان آموزش دهید. دهها کلیپ و محتوای مفیدروی نت وجود دارد که خانوادهها میتوانند کودکانشان را آگاه کنند.» «امیر» هم که پدر یک دانشآموز است، در توییتر در اینباره نوشته: «آموزش جنسی به کودکان را والدین شروع کنند تا مجبور نباشند از ناظم و... بیاموزند. مصادیق تعرض جنسی را آموزش دهیم. تابوی سکس را بشکنیم تا قربانیان لب به سخن باز کنند.» واکنش معلمان علاوه بر کاربران و مسئولان، معلمان هم دیروز در اینباره واکنش نشان دادند. یک معلم مدرسه در تهران در اینباره نوشته است: «من دبیر آموزشوپرورشم، ٣٠سال سابقه خدمت در دبیرستان و متوسطه اول و دوم دارم این کلیپ تجاوز به دانشآموزان را میبینم و اشک میریزم، چراکه در این ٣٠سال من و تمامی همکارانی که در کنارشان بودم، جز صداقت و پاکی و تلاش و عشق به دانشآموزانی که مثل بچههای خودمان بودند و درنهایت داشتن وجدانی آسوده نیت دیگری نداشتیم. من چطور به والدین جامعه بگویم که این فرد متجاوز معلم نبوده بلکه یک حیوان خبیث و یک موجود پست که حتما از خانواده منحرفی بوده، خود را به شکل معلم درآورده. مطمئنا تمامی معلمان پاکطینت خواهان شدیدترین برخورد با این حیوانصفت هستند تا حداقل از یکمیلیون فرهنگی پاک و صادق اعاده حیثیت شود.» بعضی دیگر از معلمان، اما از لزوم آموزشهای جنسی به دانشآموزان گفتند. محمدرضا نیکنژاد، معلم و کارشناس آموزشی با بیان اینکه در تمام جهان آمار تجاوز به کودکان خردسال با میانگین سنی ۹سال وجود دارد و بسیار تکاندهنده است، در اینباره گفته: «آمارها حاکی از آن است که از هر چهار دختر و از هر ۶ پسر، یکنفر مورد تجاوز قرار میگیرد، اما جایگاه مدرسه در این میان کجاست؟ مسأله مهم آن است که با وقوع چنین اتفاقاتی امنیت روانی، جسمی و فیزیکی که دانشآموز باید در مدرسه داشته باشد، خدشهدار میشود. هرچند ۱۰۸هزار مدرسه در سراسر کشور داریم که ۱۳.۵میلیون نفر دانشآموز را در خود جای دادهاند و یکمیلیون معلم و همکار فرهنگی در آن فعالیت میکنند و نظارت بر اینها کار بسیار دشواری است.» به گفته او: «انسانها پیچیدگیهای خود را دارند و نمیشود از ظاهرشان قضاوت کرد که چه در درونشان میگذرد، به همین خاطر لازم است به روند گزینشها به صورت جدی توجه شود. در حادثهای که اخیرا اتفاق افتاده، نوع برخورد ما میتواند برای اتفاقات احتمالی آینده تعیینکننده باشد. مشابه چنین اتفاقی دو سهسال گذشته در مدرسهای در شهرک غرب اتفاق افتاد و معاون مدرسه به چند نفر از دانشآموزانش تعرض کرده بود. پرونده وی سروصدایی به پا کرد، ولی دیگر نه رسانهها و نه مسئولان پیگیری نکردند که آخر و عاقبت این معاون خاطی چه شد. آموزشوپرورش وظیفه دارد سرانجام چنین پروندههایی را برای حفظ امنیت اطلاعرسانی کند.» او با بیان اینکه تا موقعی که ندانیم در پیکره جامعه این اشکالات و دردها وجود دارد و تخلفاتی صورت میگیرد، نمیتوانیم هوشیاری لازم را حفظ و برای آن چارهاندیشی کنیم، گفت: «باید این مسائل آنقدر بازگو شود که خانوادهها هوشیار شوند و رسانهها پیگیر باشند. رسانه باید حداقل در مواردی که امکان آن وجود دارد، پیگیری کند.» واکنش بیت آیتالله حائری چندساعت بعد از انتشار خبر این ماجرا در «خبرآنلاین» بود که بعضی رسانهها از منسوببودن معلم آزارگر به یکی از روحانیان مشهور شیراز خبر دادند و بعد نام مرحوم آیتالله محیالدین حائری شیرازی به میان آمد. دیروز، اما بیت مرحوم آیتالله محیالدین حائری شیرازی با صدور اطلاعیهای، خبر منتشرشده در برخی شبکههای اجتماعی مربوط به انتساب فرد متجاوز به دانشآموزان در یکی از دبیرستانهای تهران به خاندان این عالم فقید را تکذیب کرد و نوشت: «شاغل در آموزشوپرورش نداریم.» به گزارش ایرنا، بیت مرحوم آیتالله حائری شیرازی اعلام کرده است: «این خاندان هیچ منسوب شاغل در آموزشوپرورش استان تهران ندارد و انتساب فوق را بشدت تکذیب میکند.» در اطلاعیه فوق طرح اینگونه مسائل و انتساب آن به بیوت علمای ربانی جهت خدشهدارکردن و تخریب چهره روحانیون ذیشأن و مورد وثوق جامعه عنوان شده است. در این اطلاعیه از دادستانی تهران تقاضای ورود به موضوع و برخورد قاطع و سریع با منتشرکنندگان این خبر در فضای مجازی مطرح شده است. در این اطلاعیه تأکید شده که بیت امام جمعه پیشین شیراز، هرگونه پیگیری حقوقی را درخصوص خبر کذب منتشره در شبکههای اجتماعی برای خود محفوظ میداند.
نشر تصاویر کودکان مصداق کودک آزاری است
مونیکا نادی- حقوقدان| نشر تصاویر کودکان از طرف والدین در شبکههای مجازی مسألهای است که کموبیش دیده میشود و این درحالی است که طبق قوانین ازجمله پیماننامه جهانی حقوق کودک که عالیترین منبع قانونی ما در این زمینه است، حریم خصوصی کودکان باید حفظ شود. در واقع کودکان حق دارند در برابر حفظ حریم خصوصیشان از آنها حمایت شود. البته ایران هم به این پیماننامه پیوسته و ملزم است این مورد را در قوانین داخلی بیاورد. واقعیت امر این است که نشر تصاویر کودکان توسط والدینشان به نوعی سوءاستفاده از آنهاست. البته بیشترین دلیل آن این است که هنوز فرهنگ استفاده از فضای مجازی در کشور ما به درستی شکل نگرفته است، از سوی دیگر، چون والدین نسبت به فرزندانشان احساس مالکیت میکنند و به خودشان این حق را میدهند هرگونه که میخواهند با فرزندانشان رفتار کنند، وظیفه اصلیشان که حفظ حریم خصوصی فرزندشان است را زیرپا میگذارند، البته این دوحالت دارد یا والدین ناآگاهانه دست به چنین کاری میزنند که در بیشتر موارد همینطور است و بیشتر ناآگاهانه تنها برای اینکه بازدید از صفحهشان بالا برود یا برای اینکه خودشان از دیدن تصاویر کودکشان لذت میبرند، حریم خصوصی فرزندشان را زیرپا میگذارند. در واقع با انتشار تصاویر کودکان آنها را در معرض آسیب قرار میدهند و این احتمال وجود دارد اتفاقات خیلی جدیتری برای کودکان بیفتد. اگرچه گاهی اوقات این مسأله با سوءنیت همراه است، همانند والدینی که از کودکانشان در شبکههای مجازی برای تبلیغات استفاده میکنند و درآمدی کسب میکنند و این درحالی است که چنین شرایطی را میتوان مطابق قوانینمان کودکآزاری محسوب کرد، چون کودکآزاری عملی است که به جسم و روان صدمه وارد میکند و بر این اساس، نشر تصاویر کودکان و ورود به حریم خصوصی آنها که منجر به سوءاستفاده و از بینبردن کرامت آنها و در واقع دربردارنده یکسری منافعی برای والدین است، میشود کودکآزاری روانی تلقی شود که در قانون مجازاتهایی برایش تعیین شده است. به نظرم من صرفنظر از اینکه قوانین در اینباره چه میگویند، این الزام احساس میشود که فرهنگ استفاده از فضای مجازی ترویج پیدا کند و آموزشهای لازم در همان فضای مجازی داده شود، چون موارد زیادی وجود داشتهاند که نشر تصاویر کودکان اتفاقات بدی را برای آنها رقم زده است. در خارج از کشور ما قوانینی داریم که کودکان درجوانی میتوانند علیه والدینشان برای نشر تصاویرشان در کودکی شکایت کنند، البته در ایران نیازی نیست که این کودکان به نوجوانی یا جوانی برسند، چون زمانی که آزار و اذیتی از طرف والدین برای کودک اتفاق میافتد، مرتکب یک جرم عمومی شده است؛ یعنی همان کودک آزاری. برای همین نیاز نیست خود کودک علیه والدینش اقامه شکایت کند، چون اگر این موضوع از هر طریقی به اطلاع مراجع قضائی برسد، مراجع قضائی ملزم به پیگیری این مسأله هستند.
دیدگاه تان را بنویسید