افزایش بارشها منجر به افزایش تلفات مینها میشود
شایان یکی از آخرین قربانیان مینهایی است که در فصل بهار و به دلیل افزایش بارندگی و جابهجایی مینها قربانی میشود.
روزنامه شرق: رفته بود گیاهان بهاری بچیند که مینهای بهجامانده از جنگ دستهایش را چید. یک هفته گذشته است و حالا روی تخت آیسییو بیمارستان سینا در تهران دراز کشیده. دستهایش که یکی از مچ و دیگری کمی بالاتر از مچ قطع شده را با بانداژ سفیدرنگی پانسمان کردهاند. یک طرف از صورتش پر از ترکش است و چشم چپش زیر چشمبند سفیدی پنهان شده؛ همان چشمی که پزشکان احتمال تخلیه آن را میدهند. شایان ۱۱ ساله با خانوادهاش برای تفریح به اطراف سنندج منطقهای که نزدیک به صد کیلومتر با مرز فاصله دارد، رفته بود که این اتفاق افتاد. حالا شایان دو روز است برای درمان به بیمارستان سینای تهران منتقل شده. شایان یکی از آخرین قربانیان مینهایی است که در فصل بهار و به دلیل افزایش بارندگی و جابهجایی مینها قربانی میشود.
پدر شایان من را به آیسییو بیمارستان راهنمایی میکند و میگوید: «امروز صبح وزیر بهداشت به دیدنش آمد و به ما گفت: شایان را برای درمان چشم چپش به بیمارستان فارابی منتقل میکنند. من و همسرم از وزیر خواهش کردیم هرکاری میتواند برای پسرمان انجام دهد که ایشان به ما گفتند پس از انتقال او به بیمارستان فارابی کمیسیونی تشکیل خواهند داد و درباره چشمش تصمیم میگیرند. او به ما قول داد از بهترین پزشکان کمک بگیرد و در صورت لزوم خودشان وارد عمل شوند». بغض گلویش را میگیرد و بعد از مکث کوتاهی ادامه میدهد: «وقتی وزیر از شایان پرسید چه میخواهی، در پاسخ گفت: دستها و چشمم را میخواهم». این را که میگوید دیگر نمیتواند جلوی خودش را بگیرد و اشک تمام صورتش راتر میکند. پدرش درباره روز حادثه اینطور ادامه میدهد: «برای تفریح به مریوان رفته و در راه برگشت به سنندج بودیم که این اتفاق افتاد. ساعت حدود پنج، شش عصر بود و یک ساعت مانده بود به سنندج برسیم که بچهها گرسنه بودند و از من خواستند ماشین را کنار جاده نگه دارم تا عصرانه بخوریم. تازه باران تمام شده بود و هوا خیلی خوب بود. برای همین وسط سبزهزارها رفتیم و همانجا عصرانه را خوردیم. بعد از اینکه کمی آنجا استراحت کردیم، بچهها به بالای تپه رفتند تا گل و قارچ بچینند. ناگهان صدای مهیبی آمد؛ به بالای تپه نگاه کردم، دیدم شایان با دست و صورت خونی ۲۰ متر به طرف پایین آمد و در میان راه افتاد. مادرش با داد و فریاد سعی داشت از تپه بالا برود، پاهای من سست شده بود و توان راهرفتن نداشتم. تا نصف تپه را بالا رفتم، اما نتوانستم خودم را به شایان برسانم. مرد کشاورزی که آن نزدیکیها بود، وقتی متوجه انفجار شد، خودش را به شایان رساند و او را به پایین تپهها آورد. چند دقیقه بعد آمبولانس آمد و شایان را به بیمارستان سنندج انتقال دادند. فردای آن روز نیز دو مین دیگر در آنجا پیدا کردند». سال ۸۸ پایان پاکسازی استان کردستان و آذربایجان غربی از مینهای بهجامانده از زمان جنگ اعلام شده بود؛ اما حوادثی که بعد از آن اتفاق افتاد، نشان میدهد این مناطق همچنان به طور کامل پاکسازی نشدهاند. دراینباره جبار طهماسبی، مربی آموزش خطرات مین و فعال در حوزه حقوق بشردوستانه، با بیان اینکه عموما در فصل بهار با افزایش مصدومان مهمات عملنکرده مواجه هستیم، به «شرق» میگوید: «یافتهها نشان میدهد در فواصلی که بارندگی بیشتر است، میزان آسیب دیدگان مهمات عملنکرده نیز افزایش پیدا میکند. امسال نیز با توجه به بارندگیها پیشبینی میکنیم با افزایش آسیبدیدهها مواجه شویم بهطوریکه پس از بازندگیهای اخیر از روز ۲۱ اردیبشهت تا ۲۵ اردیبهشت چهار نفر مصدوم داشتهایم به دلیل اینکه پس از بارندگیها مردم به تفرجگاههای همیشگی خود میروند بدون اینکه بدانند ممکن است بارندگیها تعدادی مین را جابهجا کرده باشد. عموما کسانی که دچار آسیبدیدگی میشوند به مناطق صفر مرزی نرفتهاند. جالب است بدانید زمانی که ما با آسیبدیدهها صحبت میکنیم بیشتر آنها به ما میگفتند ما از محلی عبور کرده بودیم که سال گذشته هم از آن عبور کرده بودیم و مدتی پیش یک دختربچه در روستای بستام بین مریوان و سقز روی مین رفت. وقتی با او صحبت میکردم، به من میگفت: این مسیری بود که هرروز برای رفتن به مدرسه از آن عبور میکردم یا کودکان روستای نشکاش که در محل بازیشان دچار آسیب شدند، یکی چشم و یکی پایش را از دست داد. اینها نشان میدهد مینها از زیر سیمخاردارها نیز عبور میکنند و امکان جابهجایی دارند پس این اتفاق ممکن است برای هرکسی بیفتد. یکی دیگر از معضلات مقابله با خطرات مین در مناطق کوهستانی وجود شیب است به دلیل اینکه مینها به صورت دایره هستند و احتمال دارند هزاران متر جابهجا و وارد جغرافیای روستایی شوند». بیشتر استانهای آلوده به مین کوهستانی هستند و به همین دلایل نمیتوان بهجرئت از پاکبودن کامل مناطق آلوده به مین خبر داد. مینها به دلیل بارندگی به دامنه کوهها که مناطق مسکونی است، جابهجا میشوند یا مینی که داخل پایگاهی در قله کوه کاشته شده، با رانش زمین حرکت میکند، به همین دلیل بیشتر مینهایی که منفجر میشود معمولا دورتر از منطقه کاشت (میدان مین) است. طبق پیمان اتاوا، دولتها پس از گذشت ۱۰ سال از پایان جنگ موظفند کشتزارها و مزارع را از مواد منفجره و مین پاکسازی کنند. تاکنون ۱۵۷ کشور جهان به این پیمان پیوستهاند. اما ۳۷ کشور جهان که ایران هم یکی از آنهاست در کنار روسیه، ایالات متحده آمریکا، چین، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، فنلاند، هند و.. هنوز عضو پیمان اتاوا نیستند. هرچند با اتاوا یا بیاتاوا، مسئولان باید مینهای خفته را برچینند و صدای نامهربان و بیرحم این قاتل خفته را از محل زندگی مردم مناطق در خطر حذف کنند.
دیدگاه تان را بنویسید