جام جم: رئیس پلیس تهران دیروز در حاشیه اجرای این طرح گفت: در این طرح سارقان، کیفقاپان، سارقان منزل و مغازه، سارقان گوشی تلفن همراه، سارقان مسلح و جاعلان و کلاهبرداران شناسایی و دستگیر شدند. ۸۵ درصد این افراد دارای سوابق متعدد کیفری بودند که دوباره در این طرح دستگیر شدند. سردار حسین رحیمی با اشاره به فعالیت تعدادی از این باندها تصریح کرد: یکی از باندهای متلاشی شده باند شش نفره سرقت خودرو بود که به صورت سازمان یافته در تهران و شهرستانها فعالیت میکردند و بهصورت سند نمره خودروهای سرقتی را به فروش میرساندند که تا این لحظه ۷۳ دستگاه از خودروهای این باند شناسایی و کشف شد. وی اضافه کرد: یکی دیگر از باندهای متلاشی شده باند چهار نفره سرقت محموله بود که در اطراف تهران با شناسایی محمولههای ارزشمند، تحت پوشش ماموران پلیس، پس از ضرب و شتم رانندگان، این محمولهها را به سرقت میبردند که تا این لحظه یک محموله شامل صد تخته فرش و یک محموله شامل ۷۰ دستگاه تلویزیون ال سی دی از این باند شناسایی و کشف شد. رئیس پلیس تهران خاطر نشان کرد: افراد دستگیر شده در این طرح به ۲۷۰۰ فقره سرقت اشاره کردند و تاکنون ۱۲۵۰ نفر
مالباختگان آنها شناسایی شدند. رحیمی در خصوص جریمه طرح ترافیک گفت: در صورتی که فردی بدون داشتن مجوز طرح ترافیک وارد معابر این محدوده شود، ۴۸ ساعت فرصت دارد نسبت به پرداخت عوارض قانونی در نظر گرفته شده اقدام کند، در غیر این صورت جریمه ورود غیرمجاز اعمال میشود. رئیس پلیس تهران با اشاره به فیلم جنجالی برخورد یکی از مأموران زن گشت ارشاد با دو دختر جوان گفت: در این ماجرا دو خانم با کلماتی بسیار زشت و رکیک به مأمور ما که به آنها تذکر داده بود حملهور شدند، در فیلمی که بخشی از آن منتشر شده کاملا واضح است که این دختران از چه کلمات رکیکی استفاده میکنند. خوب، بعد از این خودتان شاهد بودید چه فضاسازی کردند. این درگیری از قبل برنامهریزی شده بود. سرقت از دانشجویان سارقی کهنهکار است. تخصص خوبی در سرقت لوازم داخل خودرو دارد. استفاده از گوشی سرقتی کار دستش داد و دستگیر شد. در بازرسی از خانه اش تعداد زیادی عینکدودی و فلش پیدا شد. در یکی از فلشها فیلمهای شخصی دانشجویی بود که سرقت آن باعث شد دانشجو ترک تحصیل کند. پسری دارد که دانشجوی پزشکی دانشگاه آزاد است. میگوید: فلشهای سرقتی را به پسرم میدادم
تا برای درس از آن استفاده کند. پلیس میگوید من سرقت کردم در حالی که آنها را از سارقان خریدم. خانواده آبروداری دارم که اگر از دستگیری من خبر دار شوند، مرا نمیبخشند. از من سوء استفاده شد زن جوان در کنار محوطه پلیس آگاهی ایستاده است. با یک باند کلاهبرداری پیامکی همکاری داشت. علاقهای به حرف زدن ندارد و میگوید: از من سوء استفاده شده است. همسرم به اتهام قتل دستگیر شد و به زندان افتاد. من هم از او طلاق گرفتم و با دختر هفت ساله ام زندگی میکردم. وضع مالی ام خوب نبود. در تلگرام با مردی آشنا شدم که به من ابراز علاقه کرد. او از خودش در شهرهای مختلف عکس میفرستاد و میگفت: قصد دارد به من کمک کند. یک بار دو میلیون تومان به حسابم ریخت و خواست برایش سکه بخرم و به آدرسی بفرستم. ادعا کرد، کادوی تولد است. یک بار دیگر هم شش میلیون تومان ریخت. وقتی دستگیر شدم، متوجه شدم او در زندان است و برای کلاهبرداری تلفنی از من سوء استفاده کرده است. سرقت از گردشگران خارجی ۲۹ سال دارد و از ۱۵ سالگی سرقتهایش را در تهران آغاز کرد. معتاد به مشروبات الکلی و کیفقاپ حرفهای است. شش بار زندان، او را ادب
نکرد و اینسری بعد از آزادی تصمیم گرفت از گردشگران خارجی کیف قاپی کند. در مدت دو ماه، ۵۰ فقره کیف قاپی انجام داد و کارآگاهان اداره ۱۸ پلیس آگاهی با تعقیب و مراقبت او را دستگیر کردند. برای اینکه ردی از خودش به جا نگذارد، هر بار با یک دست لباس و کلاه کاسکت به محلهای سرقت میرفت. همسرش را سالها قبل طلاق داده و حالا با همدستی زنی، سرقتها را انجام میداد. ۵۰ میلیون تومان ارزش اموال سرقتی است. اعتقاد دارد گردشگران خارجی از کشور میرفتند و پیگیر شکایت خود نمیشدند. او هم براحتی سرقت را انجام میداد و تصور نمیکرد دستگیر شود. در یکی از سرقتها زن گردشگر در جریان کیف قاپی روی زمین افتاد و تا یکقدمی مرگ پیش رفت. مجرم دست به اسلحه ۲۳ سال دارد و به اتهام سرکردگی باند سرقت مسلحانه دستگیر شده است. سارقی است خشن که براحتی دست به سلاح میبرد و شلیک میکند. یک سال قبل وقتی میخواستند موتورش را توقیف کنند، با مامور پلیس درگیر و با شلیک گلوله باعث قطع انگشت مامور شد. بعد از دستگیری، در زندان تصمیم گرفت باند سرقت مسلحانه تشکیل دهد و وقتی از زندان بیرون آمد با سه نفر دیگر باند را تشکیل داد و سلاح سرقت
هایش را هم دزدید. میگوید: با فروشنده سلاح در شهریار قرار گذاشتم و به بهانه امتحان آن، دو گلوله به شکمش شلیک و با سرقت کلت فرار کردم. نمیدانم او زنده است یا مرده. با پرسه در سایت دیوار، فروشنده اجناس قیمتی را شناسایی میکرد و به عنوان خریدار با آنها قرار میگذاشت. بعد هم با تهدید سلاح از فروشندگان سرقت میکرد.
پلی استیشن، فرش ۴۰ میلیونی و بار پوشاک سرقت کرد و در یکی از سرقت هایش کیف قاپید. درباره این سرقت میگوید: در میدان فردوسی آمار مردی را گرفتیم. از بانک پول گرفته بود. کیفش را قاپیدم. داخلش هشت میلیون تومان پول بود که تقسیم کردیم. در جریان تحقیقات کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی مشخص شد، متهمان با تصادفهای ساختگی، خودروهای مدل بالا را هم سرقت میکردند. او دو روز است دستگیر شده و ۱۵ شاکی از او و همدستانش شکایت کردهاند. در بازرسی از مخفیگاهش چهار دستگاه بیسیم هم کشف شده که ماموران احتمال میدهند در پوشش مامور هم سرقت کردهاند. سرقت برای خرید داروی سرطان دو برادر، یک سال قبل از افغانستان به ایران آمدند. یکی قانونی همراه همسر و دو فرزندش و دیگری غیر قانونی و تنها. در بازار میوه و تره بار، کفی ماشین و واکس میفروختند و ماهی یک میلیون تومان درآمد داشتند، اما به این درآمد راضی نبودند و تصمیم به موبایل قاپی گرفتند. شگردی عجیب داشتند و در روز دو گوشی سرقت میکردند. برادر بزرگتر میگوید: یک خودروی پژو ۴۰۵ اجاره میکردیم و با آن به محلهای سرقت میرفتیم. من به بهانه فروش عطر سراغ طعمه میرفتم و
با او مشغول صحبت میشدم. به بهانه دیدن تلفن همراهش، آن را میگرفتم و سریع سوار ماشین میشدم و با برادرم که راننده بود فرار میکردیم. گوشیهای گران قیمت را در «شیطان بازار» صد تا ۲۰۰ هزار تومان میفروختند. درآمدشان ماهی پنج میلیون تومان شده بود. حالا که دستگیر شده پشیمان است و ادامه میدهد: کاش همان کفی ماشین میفروختم. همسرم سرطان خون دارد. دو میلیون تومان در ماه برایش داروی ایرانی میخریدم. اگر میخواستم داروی خارجی بخرم، پنج میلیون تومان باید میدادم. حالا پشیمانم. من راهی زندان میشوم و نمیدانم چه بلایی سر همسرم میآید. کسی را ندارم مراقبش باشد. سرقتها ارزش به اینجا رسیدن را نداشت. زیر تیغم، اما ۳ زن دارم! به اتهام قتل در نزاع دستگیر شد و به زندان افتاد. حکم قصاصش صادر شده و به قول خودش زیر تیغ است. در زندان کلاهبرداری کارت به کارت را آغاز کرد. با طعمهها تماس میگرفت و مدعی میشد برنده مسابقه رادیو جوان یا همراه اول شدهاند. بعد هم به بهانه واریز جایزه حسابشان را خالی میکرد. برعکس بقیه مجرمان، علاقه زیادی به مصاحبه دارد و میخواهد عکسش از رو به رو چاپ نشود. درباره شگردش گفت: طمع
باعث میشد خیلی راحت فریب بخورند. از آنها میخواستم زبان انگلیسی را انتخاب کنند و بقیه ماجرا راحت بود. خود مالباختگان موجودی حسابشان را میگفتند و من فقط ده هزار تومان ته حسابشان میگذاشتم. شاید باورتان نشود، اما استاد زبان دانشگاه هم گزینه انگلیسی را انتخاب کرد و در دام من گرفتار شد. بیشترین سرقتش ۳۰۰ میلیون تومان بود و برای کلاهبرداری هایش ۳۴ سال باید در زندان بماند. سه زن دارد که خرجشان را میدهد. ۵۰ ساله است، اما قیافه اش به ۳۰ سالهها میماند. ادامه میدهد: نوه هم دارم. دو زنم عقدی هستند و سومی موقت است. در شناسنامه جای شش زن هست. پس میتوانی شش زن بگیری البته جرات میخواهد. در یک پرونده از ۱۲۰ نفر کلاهبرداری کردم که رئیس بیمارستان، استاد دانشگاه و وکیل در میانشان هست. یک بار مسلحانه از زندان فرار کردم، اما دستگیر شدم. حالا زیر تیغ هستم و کلاهبرداری میکنم. کارتهای بانکی را در میدان راه آهن ۵۰ تا صدهزار تومان از سارقان و معتادان میخریدم. همدستانی بیرون داشتم که این کارها را میکردند. بعد هم پولها را به این کارتها منتقل و خالی میکردم.
دیدگاه تان را بنویسید