دراویش گنابادی و قوانین ضدفرقه در دنیا
فرقه (Cult) به دلیل ویژگیهایی که دارد در همه جوامع پیشرفته بعنوان یک خطر بالفعل برای امنیت اجتماعی، اقتصادی و روانی جامعه محسوب شده است.
سرویس اجتماعی فردا؛ سیدهراضیه حسینی: فرقه (Cult) به دلیل ویژگیهایی که دارد در همه جوامع پیشرفته بعنوان یک خطر بالفعل برای امنیت اجتماعی، اقتصادی و روانی جامعه محسوب شده است. این خطر به اندازهای جدی است که در فرانسه، نه تنها فعالیتهای فرقهای بواسطهی قوانین بسیار جدی و شدید مورد پیگیری قرار گرفته و مجازاتهایی از حبسهای طولانی مدت تا جریمههای سنگین مالی را به دنبال دارد، بلکه فهرستی بلند (قریب به 300 گروه) بعنوان فرقههای مخرب منتشر گردیده و فعالیت در آنها رسما غیرقانونی اعلام شده است.
آسیبهای گستردهی فرقه، از سوی دیگر منجر به ایجاد جنبشهای ضد فرقهای مردمی(ACM) در بسیاری از کشورهای پیشرفته شده است که اعضای این جنبشها یا بریدگان از فرقهها هستند یا کسانی که وابستگان خود را بواسطه عضویت در آنها از دست دادهاند ( + ).
فرقه چیست و چرا امنیت جامعه را تهدبد میکند؟
فرقهها گروههای بستهی فردمحور هستند که در شرایط بحرانیِ افراد و جوامع، با مکانیزمی غیرآشکار اقدام به جذب عضو و پیرو میکنند. یک عضو فرقهای پس از طی فرایند پیچیدهی جذب، تحت یک سازوکار مغزشویی (Brainwashing) قرار گرفته تا در نهایت به عضو مطلوب نهایی یعنی سرسپرده فرقه، تبدیل شود. بعنوان مثال زمانیکه وارد فرقهای مانند گنابادی میشوید، اول به جلسات عام شامل سخنرانی و ذکر و شعرخوانی و ... دعوت میشوید. بعد از اینکه وارد مراحل بالاتر شدید، جلسات بستهتر و محدودتری که شما مجاز به افشای ماوقع آن نیستید، برای شما برگزار میشود و این روند ادامه مییابد تا رسیدن به مرحلهی ذکر خاص که بصورت فردی شما با قطب یا یکی از سران سلسله ملاقات خواهید داشت. همه این موارد نه تنها محرمانه که گونهای از مغزشویی است که عضو را به یک فرد سرسپرده که مطلوب همه فرقههاست تبدیل میکند.
اعضای سرسپرده تبدیل به کسانی خواهند شد که همه مصالح و روابط فردی و اجتماعی خود را فدای فرقه میکنند و در این حالت، تبدیل به یک خطر جدی برای خود و اطرافیان خواهد بود. نمونه این افراد را میتوانید در پیروان کارلوس کاستاندا در اروپا و دیوید حونز در آمریکا مشاهده کنید که نمونه بارزی از تروریست های خشن و فدایی مسلک بوده اند. یک نمونه معاصر این نوع افراد نیز تروریست های انتحاری داعش هستند.
یکی از وجوه مشخصه فرقه، محوریت شخصی است که خودش را در قالب یک شخصیت برگزیده و دارای توانمندی خاص معرفی میکند به گونهای که توسط اعضای فرقه ستوده میشود و اعضا به تبعیت بدون چون و چرا از وی ملزم میشوند. در فرقه گنابادی، نورعلی تابنده نقش شخصیت مرکزی را دارد که خود را دارای فره ایزدی معرفی میکند و به اعضای فرقه القا میشود که وی نه تنها هلول روح حضرت علی(ع) که تجلی خاکی ذات الهی است. تعظیم دراویش در مقابل او نشأت گرفته از همین نگاه به وی در این فرقه است.
علت خطرات جدی فرقهها برای جوامع، در درجه اول تبعیت محض اعضا از رییس فرقهاست که آنان را به ابزاری مسلوبالاراده برای ایجاد خشونت، آشوب و درگیری در راستای منافع فرقه تبدیل میکند. سوءاستفادههای مالی و روانی از اعضای فرقه، از آسیبهای جدی دیگر این گروهها برای اعضای جامعه است
با کمال تاسف، قانونگذاران ما پس از گذشت چهل سال از انقلاب هنوز به فکر تبیین و تدوین قانون ضد فرقهای مانند فرانسه، چین، استرالیا و ... نیفتادهاند که نتیجهی این بیعملی، رشد فرقهها تا خلق یک بحران اجتماعی و سیاسی است.
دیدگاه تان را بنویسید