قتل همسر سابق به خاطر تجدید فراش!
خراب بودن آژیر دزدگیر مغازه باعث شد مرد مسافرکش بدون هیچ مزاحمتی، همسر سابق خود را با ضربههای چاقو به قتل برساند. او در جلسه دادگاه با درخواست قصاص فرزندانش روبهرو شد و انگیزه خود از قتل را ازدواج موقت همسر سابقش اعلام کرد.
جامجم: خراب بودن آژیر دزدگیر مغازه باعث شد مرد مسافرکش بدون هیچ مزاحمتی، همسر سابق خود را با ضربههای چاقو به قتل برساند. او در جلسه دادگاه با درخواست قصاص فرزندانش روبهرو شد و انگیزه خود از قتل را ازدواج موقت همسر سابقش اعلام کرد.
5 دی 94 درگیری مرگبار در یک فروشگاه پوشاک در قرچک ورامین به پلیس اطلاع داده شد. زنی جوان بهنام اکرم بهدلیل اصابت ضربههای چاقو به قتل رسیده بود.
کارآگاهان در بازرسی دوربینهای مداربسته فروشگاه، شوهر سابق مقتول را بهعنوان قاتل شناسایی کردند و تحت تعقیب قرار دادند. هوشنگ چند روز بعد دستگیر شد و در بازجوییها به قتل بهخاطر اختلافات شخصی اعتراف کرد.
صبح دیروز، جلسه محاکمه متهم در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محسن زالی برگزار شد و اولیای دم شامل دختر 9، پسر 17 ساله و پدر و مادر مقتول درخواست قصاص کردند. پدر مقتول گفت: «متهم دخترم را خیلی اذیت میکرد و من حاضرم با فروش خانهام، تفاضل دیه را هم پرداخت کنم تا قصاص شود.»
سپس نوبت به هوشنگ رسید. مرد 53ساله که پای چشمش بهخاطر درگیری چند روز پیش با 12 نفر در زندان، کبود شده بود، گفت: «دو سال اول ازدواجم با اکرم همه چیز خوب بود تا اینکه اختلافاتم با برادرزنم شروع شد. دعوای ما به خانوادهام هم کشیده شد و اکرم با من به مشکل خورد. او به خاطر مهریه و نفقه شکایت کرد و مرا به زندان انداخت. چندبار از او خواستم از شکایتش صرفنظر کند تا دوباره آزاد شوم اما او نهتنها قبول نکرد بلکه طلاق غیابی و حضانت بچهها را هم گرفت. وقتی از زندان آزاد شدم تصمیم گرفتم بهخاطر بچهها، دوباره با اکرم زندگی کنم. او در یک فروشگاه پوشاک کار میکرد. برای حرف زدن به آنجا رفتم اما تا مرا دید، دزدگیر مغازه را زد و مردم با شنیدن صدای آژیرش، برای کمک آمدند. آن موقع فرار کردم و اتفاق خاصی نیفتاد.»
متهم درباره روز قتل نیز گفت: «چند روز بعد، متوجه شدم اکرم، همسر موقت مرد دیگری شده است. عصبانی شدم و صبح روز حادثه به فروشگاه محل کارش رفتم. اکرم اینبار هم سعی کرد دزدگیر را بزند اما دزدگیر خراب بود و آژیرش کار نکرد. من چاقویم را درآوردم و چند ضربه با نوک آن به اکرم زدم. قصد قتل نداشتم و ضربات آرام بود.»
در پایان دادگاه قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
دیدگاه تان را بنویسید