مدعیان دروغین مهدویت در عصر امام حسن عسکری(ع)

کد خبر: 764471

پس از شهادت امام حسن عسکری(ع) بزرگ‌ترین خطر مربوط به مدعیان دروغین مهدویت بود؛ این مدعیان یا خود را جانشین امام حسن عسکری(ع) می‌دانستند و یا متوقف بر امامت امام عسکری(ع) به‌عنوان آخرین منجی شدند.

مدعیان دروغین مهدویت در عصر امام حسن عسکری(ع)

خبرگزاری تسنیم: پس از شهادت امام حسن عسکری(ع) بزرگ‌ترین خطر مربوط به مدعیان دروغین مهدویت بود؛ این مدعیان یا خود را جانشین امام حسن عسکری(ع) می‌دانستند و یا متوقف بر امامت امام عسکری(ع) به‌عنوان آخرین منجی شدند.

نزدیکی به عصر غیبت امام زمان(عج) به‌عنوان آخرین منجی بشریت در عصر امام حسن عسکری(ع) ناخودآگاه تهدیداتی را متوجه خاندان وحی و شیعیان کرده بود.

تهدید اول: خطر ترور امام زمان(عج)

اولین تهدید مربوط به دشمنان اسلام بود که با نیرنگ‌های متعدد در پی جلوگیری از ولادت امام زمان(عج) بودند حتی زمانی که موفق به این کار نشدند، قصد از بین بردن حضرت را داشتند که با تدابیر مناسب امام حسن عسکری(ع) از این فتنه جلوگیری شد.

عباسیان که احادیث و روایات معتبر و متواتر مهدی موعود(عج) را در دست داشتند، مراقبت از امام حسن عسکری(ع) را به اوج خود رساندند و امام را مجبور به حضور مکرر در دربار می‌کردند و حتی به‌بهانه‌های مختلف ایشان را به زندان می‌بردند و تحت نظارت مأموران مخفی خود قرار می‌دادند. مراقبت‌های شدیدی در مورد رفت‌وآمدهای امام و شیعیان وجود داشت که با رفتار هوشمندانه و تدابیر خاص امام، نقشه دشمنان را در آزار و اذیت شیعیان و محبین خنثی می‌کرد.

فشار و اختناق سیاسى چنان بالا مى‌گیرد که امام(ع) به‌ناچار باید هفته‌اى دوبار در روزهاى دوشنبه و پنج‌شنبه در دارالخلافه حضور پیدا مى‌کرد; معتزّ عباسى به‌اندازه‌اى از نفوذ امام حسن عسکرى(ع) نگران بود که به تحت نظر داشتن آن امام نیز بسنده نکرد و حضرت را با ابوهاشم جعفرى و گروهى از طالبیون زندانى کرد.

ابوهاشم جعفری می‌گوید: «با امام حسن عسکرى (علیه السلام) در حبس مهتدى‌بن واثق بودیم; حضرت به من فرمود: "این جنایتکار قصد کرده است که امشب با خواست خدا بازى کند (کنایه از این که اراده کرده است که ما را بکشد); ولى عمر او کفاف نمى‌دهد و به‌زودى صاحب فرزندى خواهم شد". فرداى آن شب ترک‌ها به او حمله کردند و او را به‌قتل رساندند و خدا ما را به‌سلامت نگاه داشت.

بالاخره جمعه پانزدهم شعبان سال 255 هجری در شهر سامرا حضرت مهدی(عج) در شرایطی چشم به جهان گشود که باذن‌الله آثار حمل در مادر بزرگوار ایشان دیده نمی‌شد و این نشان از تهدید جان امام زمان(عج) دارد. حکیمه دختر امام محمد تقی(ع) نقل می‌کند که امام حسن عسکری(ع) مرا خواست و فرمود: "عمه، امشب نیمه شعبان است، نزد ما افطار کن که خداوند در این شب فرخنده شخصی را متولد می‌کند که حجت او در روی زمین است".

تهدید دوم: مدعیان دروغین مهدویت

تهدید دیگر مربوط به مدعیان دروغین مهدویت بود که بسیار خطرناک‌تر از تهدید اول بود. این مدعیان یا خود را جانشین امام حسن عسکری(ع) می‌دانستند و یا متوقف بر امامت امام عسکری(ع) به‌عنوان آخرین منجی شدند، به این ترتیب افرادی مثل جعفر کذاب پس از شهادت امام عسکری(ع) ادعای امامت کرد و با انکار تولد فرزندی برای ایشان، به‌عنوان تنها وارث، مدعی میراث آن حضرت شد. امام هادی(ع) درباره او فرمود: «از فرزندم جعفر دوری کنید، نسبت او به من همچون نسبت کنعان به نوح (ع) است». جعفر پس از شهادت پدرش ادعای امامت کرد و می‌گفت: «امام مردم من هستم نه برادرم (امام عسکری) و به همین منظور نزد خلیفه وقت رفت و گفت: «بیست هزار اشرفی برای تو می‌فرستم و از شما خواهش دارم که فرمان دهی تا بر مسند امامت بنشینم و این مقام از برادرم سلب شود».

حتی در جریان اقامه نماز بر پیکر امام عسکری(ع) جعفر که مدعی امامت بعد از برادر خود شده بود برای رسمیت بخشیدن به این ادعا، نخست خود را در معرض تسلیت‌گویی مردم و تبریک امامت خود قرار داد سپس خود را آماده اقامه نماز بر جنازه امام کرد. وقتی کار غسل و کفن امام به پایان رسید «عقید» خادم نزد جعفر آمد و از او برای اقامه نماز دعوت کرد. جعفر در حالی که شیعیان گرد او را گرفته بودند پیش آمد تا بر پیکر امام نماز بگزارد. امام زمان(عج) با مشاهده این صحنه، سکوت و غیبت را روا ندانست و پیشِ‌روی او ظاهر شد و با قاطعیت خطاب به وی فرمود: «عمو! کنار برو، که من برای نمازگزاردن بر پدرم از تو سزاوارترم.»، آنگاه خود جلو ایستاد و در حضور جمعیت بر پیکر پدر نماز خواند.

فرقه عسکریه معتقدان به مهدی‌بودن امام عسکری(ع)

گروهی دیگر به‌نام فرقه عسکریّه معتقد به مهدویت امام حسن عسکری(ع) شدند، به این معنی که او قائم (مهدی) است و نمرده و اکنون در حالت غیبت به‌سر می‌برد و بعداً ظاهر خواهد شد تا جهان را از عدل و داد پر کند. این فرقه در کیفیت قائم بودن امام عسکری(ع) به سه گروه منشعب شدند:

1 ــ عده ای پنداشته بودند که امام از دنیا نرفته، بلکه غایب شده است. این نخستین غیبت اوست و پس از آن دوباره قیام خواهد کرد و غیبت دوم بعد از آن آغاز می‌شود. این گروه به‌نوعی در مورد امام عسکری(ع) متوقف شدند. 2 ــ عده‌ای دیگر معتقد بودند که حضرت رحلت کرده، ولی دوباره به زندگی بازمی‌گردد و او مهدی قائم است.

3 ــ انشعاب سوم واقفه، «لاأدریه» بودند که خود را متهم به ندانستن می‌کردند. آن‌ها گمان می‌کردند حضرت رحلت کرده، ولی مطمئن نبودند جانشین امام چه‌کسی است؛ پسرش یا برادرش. بنابراین، در امام عسکری(ع) متوقف شدند تا موضوع برای این‌ها روشن شود.

با این حساب پس از شهادت امام حسن عسکری(ع) و با آغاز دوران امامت و بعد غیبت امام زمان(عج)، زنجیره‌ای از شیعیان با محوریت نواب اربعه تشکیل شد و این باعث شد شیعیان از بسیاری از فتنه‌ها مصون بمانند. بخش عمده زمینه‌سازی این امر به کوشش‌های علمی و فرهنگی و مذهبی و فرستادن نماینده به نقاط مختلف بلاد اسلامی توسط امام حسن عسکری(ع) بستگی داشت که این کار با هدف ایجاد یک زنجیره مرتبط میان شیعیان با امام، حمایت مالی از آنها، فعالیت‌های سرّی و رهبری سیاسی و در نهایت آماده‌سازی شیعیان برای دوره جدیدی از امامت به‌نام دوران غیبت با توجه به اوضاع و احوال آن زمان انجام شد.

منابع: محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت قمی، حاج شیخ عباس، منتهی الآمال، ج2، ص261 الغیبه، شیخ طوسی، ص220 تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص104 بحارالانوار، ج50، ص230 راوندى، الخرائج و الجرائح، ج1، ص431، ح9 و مسعودى، همان، ص268 شیخ طوسى، کتاب الغیبه، ص215 طبرسى، اعلام الورى، ج2، ص140.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت