قتل فجیع مرد تاجر در آشپزخانه رستوران
سه زندانی که متهماند مرد تاجر را بهخاطر اختلافات مالی کشته و اثر انگشت او را پای اسناد نشاندهاند، در جلسه محاکمه قتل را گردن هم انداختند.
جامجم: 12 آبان 92، جسد سعید داخل خودرویش در یکی از خیابانهای شهر قدس پیدا شد. با بررسی پرینت تماسهای سعید، ردپای مردی آشپز به نام «هوشنگ» در ماجرا بهدست آمد. او در بازجوییها گفت: «مقتول چند قطعه زمین و مغازهام را به نام خودش کرده بود. میخواستم تنبیهاش کنم برای همین دو نفر به نامهای رامین و سامان را در ازای سه میلیون تومان اجیر کردم. آنها با سعید درگیر شدند و او را کشتند.» با ثبت این اعترافات، رامین و سامان تحتتعقیب قرار گرفتند و دو سال بعد دستگیر شدند.
در تحقیقات از آنها فاش شد، هر سه متهم با همکاری هم، ابتدا با آبگردان به سر سعید ضربه زدهاند و سپس طنابی دور گردنش انداخته و با چاقو او را کشتهاند.
با کشف این مدارک، کیفرخواست پرونده با اتهام مشارکت در قتل عمد برای هر سه متهم صادر شد و برای رسیدگی در اختیار شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت. در جلسه محاکمه، اولیای دم شامل فرزندان و مادر مقتول درخواست قصاص کردند سپس رامین در جایگاه ایستاد و گفت: «من 17 میلیون تومان از هوشنگ طلب داشتم. او اول گفت مساله ناموسی است و اگر کمکش نکنم پولم را پس نمیدهد. بعدا فهمیدم اختلافشان میلیاردی است. روز حادثه، سعید به آشپزخانه آمده بود. ابتدا هوشنگ با آبگردان به سر او زد و بعد هم سامان گردن سعید را با چاقو برید. من فقط دو ضربه با ملاقه به پیشانی مقتول زدم. آنها وقتی سعید را کشتند، اثر انگشتش را پای اسناد و مدارکی نشاندند.»
سپس نوبت به هوشنگ رسید. او هم خود را بیگناه دانست و گفت: «من 96 میلیون تومان از سعید طلب داشتم اما او پولم را پس نمیداد. میخواستم در حد صحبت کردن و هشدار دادن، گوشمالیاش بدهم برای همین از رامین کمک گرفتم. روز حادثه، مقتول خودش به آشپزخانه آمد و من او را دعوت نکرده بودم. وقتی وارد آشپزخانه شدم، پشت در ایستادم و داخل نرفتم. ناگهان صدای داد و فریاد بلند شد. رامین بیرون آمد و گفت سعید را کشتیم. من هم گفتم قرارمان این نبود.»
در ادامه سامان نیز قتل را گردن رامین انداخت و گفت: «من اصلا مقتول را نمیشناختم. رامین به بهانه مسائل ناموسی مرا به آشپزخانه کشاند. ابتدا هم خودش با آبگردان به سر مقتول ضربه زد. من قبول دارم که طناب را دور گردن سعید انداختم و با چاقو به گردنش زدم اما آنموقع، سعید مرده بود.» در پایان دادگاه هر سه متهم بار دیگر خود را بیگناه دانستند و قضات نیز برای صدور حکم وارد شور شدند.
دیدگاه تان را بنویسید