داماد زندانی شد و عروس تحویل دادگاه اطفال!

کد خبر: 731994

او هنگامی وارد اتاق شده که همسرش مشغول بریدن گلوی خود بوده و غیر از آنان کس دیگری در اتاق نبوده است ولی با این وجود از آلت قتاله خبری نیست ...

خبرگزاری تسنیم: اخبار حوادث همیشه و در تمامی برهه‌های تاریخ مخاطبان «پَروپاقرصی» داشته و از دهه‌های گذشته تا به امروز همچنان در زُمره پربازدیدترین اخبار قرار داشته است، از سالیان دور نیز تعداد زیادی از خوانندگان، روزنامه را می‌خریدند تا صفحه حوادث آن را بخوانند.

اکنون نیز با حضور خبرگزاریها و سایتهای خبری، هرروزه بخش قابل توجهی از پربازدیدترین اخبار هر رسانه‌ای به اخبار حوادث تعلق می‌گیرد و صفحه حوادث روزنامه‌ها همچنان پربازدید و پابرجاست.

برای بازخوانی حوادث و پرونده‌های جنایی در دهه‌های گذشته به‌سراغ اخبار حوادث یکی از روزنامه‌های کثیرالانتشار کشور در دهه 50 رفتیم و در قالب سلسله گزارشهایی به بازخوانی این پرونده‌ها البته با ادبیات و «قلم حوادث‌نویسی» خاص آن ایام (بدون دخل و تصرف در نحوه تنظیم آن) می‌پردازیم.

در ادامه به بازخوانی حوادث و وقایع جنایی اول شهریور 1355 می‌پردازیم.

تعقیب پدر دو کودک مقتول یزدی

بازپرس شعبه دوم دادسرای یزد که برای روشن شدن انگیزه قتل دو کودک به‌دست مادرشان تحقیقات وسیعی را آغاز کرده است، دستور داد پدر دو کودک که به‌دست مادرشان کشته شدند، در کلانتری دو این شهر تحت نظر قرار گیرد.

با اینکه طالب‌‌پور؛ بازپرس دادسرای یزد از قاسم؛ پدر کودکان مقتول بازجویی و تحقیق کرده ولی هنوز دستور آزادی او را نداده است.

بازپرسی از تمام بستگان «عزت» متهم به قتل در محل ادامه دارد و از طرفی بازپرس این پرونده و مأموران انتظامی در جست‌وجوی یافتن چاقویی هستند که دو کودک خردسال با آن کشته شدند و عزت قصد خودکشی با آن داشته است.

گفته می‌شود در مظان اتهام قرار گرفتن قاسم نیز به‌علت مفقود شدن چاقوی مورد بحث است چون به‌گفته خودش، او هنگامی وارد اتاق شده که همسرش مشغول بریدن گلوی خود بوده است و غیر از آنان کس دیگری در اتاق نبوده است ولی با این وجود از آلت قتاله خبری نیست.

نصرت همچنان در بیمارستان پهلوی یزد تحت مراقبت شدید پزشکی است و هنوز به‌علت پاره شدن گلو قادر به تکلم نیست، نزدیکان مقتول و نزدیکان این خانواده همگی بر این عقیده هستند که متهم به قتل از پنج سال پیش از بیماری روانی رنج می‌برده و شوهر او تمام زندگی‌اش را فروخته و صرف معالجه او کرده و سه ماه قبل پس از آگاهی به بهبودی نسبی، او را به یزد آورده است.

داماد زندانی شد و عروس تحویل دادگاه اطفال!

جوانی که مدعی شد همسر چهارده ساله‌اش قبل از عروسی با او اغفال شده، به‌اتهام ازدواج غیرقانونی زندانی شد و نوعروس تحویل دادگاه اطفال شد.

این جوان که ولی نام دارد 6 ماه قبل به خواستگاری دختر چهارده ساله‌ای به‌نام شهناز رفت و چون سن دختر قانونی نبود او را صیغه کرد و به خانه خود برد.

مدتی بعد با گریختن شهناز از خانه ولی همراه برادرزنش در پی او به چند شهرستان رفت و هنگامی که مأیوس از پیدا کردن او به خانه بازگشت، او را در خانه دید.

مأموران ژاندارمری قزوین شهناز را به خانه بازگردانده بودند ولی با این عنوان که همسرش قبل از ازدواج اغفال شده علیه او شکایتی تسلیم پاسگاه ژاندارمری شهیاد کرد.

مأموران پاسگاه شهناز را جهت معاینه به اداره پزشکی قانونی فرستادند و پزشک قانونی اعلام کرد شهناز دختر است، ولی شوهر صیغه‌ای شهناز نیز که به نظر پزشکی قانونی اعتراض کرده بود مورد معاینه قرار گرفت و پزشکی قانونی او را از نظر جنسی ناتوان اعلام کرد.

پرونده‌ای که از سوی مأموران پاسگاه ژاندارمری شهیاد تنظیم شده بود به دادسرای ناحیه دو تهران فرستاده شد، شهروزی؛ دادیار شعبه چهار دادسرا «ولی» را به‌اتهام ازدواج غیرقانونی روانه زندان کرد و شهناز را به دادگاه فرستاد.

دزد اتومبیل در قرنطینه خود را به‌جای زندانی آزادشده جا زد!

جوانی که با برگ سبز گمرکی اتومبیلهای مسروقه و آخرین سیستم را به فروش رسانده بود پس از آنکه به‌اتهام حمل مواد مخدر زندانی شد با استفاده از یک تصادف از قرنطینه زندان گریخت.

چند روز قبل مأموران گشت اداره آگاهی جوانی به‌نام محمود بیست و شش ساله را با یک اتومبیل پیکان مسروقه در خیابان جمشید دستگیر کردند، او نزد مأموران اعتراف کرد که به‌همراه دوستش منوچهر با اتومبیل مسروقه وارد پارکینگهای تهران می‌شدند، سوئیچ اتومبیلهای آخرین سیستم مانند بی‌‌.ام‌.و.، بنز و پژو را برمی‌داشتند و از روی آن نمونه می‌ساختند، بعد صاحب اتومبیل را تعقیب می‌کردند و در فرصت مناسب اتومبیل را می‌دزدیدند.

همزمان منوچهر نیز با یک اتومبیل دستگیر شد و مأموران از داخل اتومبیل او مقداری هروئین کشف کردند، منوچهر به‌واسطه داشتن مواد مخدر روانه زندان شد اما هنگامی که وارد قرنطینه زندان شد یک زندانی که قرار بود از زندان آزاد شود، با او مواجه شد.

منوچهر پس از آنکه مشخصات زندانی آزادشده را پرسید با دادن قرص خواب‌آور او را بیهوش کرد و خود را به‌جای او جا زد، از آنجایی که هر دو نفر آنان سابقه محکومیت نداشتند مأموران به منوچهر مشکوک نشدند و او توانست به‌جای زندانی آزادشده از قرنطینه خارج شود و بگریزد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت