ابن زیاد با چه منطقی آب را بروی امام حسین(ع) بست؟
ابن زیاد با چه منطقی توانست بستن آب بروی امام حسین (ع) و یارانش را بنا بر جریانی تحریف شده توسط معاویه برای خود توجیه کند و چنین استدلال عجیبی کند که «میان آب و حسین مانع شویدتا قطرهای از آن آب ننوشد»
مشرق: ابن زیاد با چه منطقی توانست بستن آب بروی امام حسین (ع) و یارانش را بنا بر جریانی تحریف شده توسط معاویه برای خود توجیه کند و چنین استدلال عجیبی کند که «میان آب و حسین مانع شوید تا قطرهای از آن آب ننوشد (و با تشنگی کشته شود) همانگونه که با عثمان بن عفان چنین کردند» در صورتی که منابع تاریخی نشان میدهد که نه تنها امام علی(ع) و فرزندانش در قطع آب از عثمان دخالت نداشتند، بلکه حتی در دوران محاصره و تشنگی، با تلاش و زحمت فراوان به او آب رساندند. این ماجرا در بسیاری از منابع اهل سنت نقل شده است.
قیام عاشورا، دارای جزئیات و حوادث بسیاری است که هر یک نشانگر بخشی از مظلومیت اهلبیت پیامبر علیهمالسلام است. یکی از این موارد، بستن آب بر روی امام حسین علیهالسلام و یارانش است که به وسیله عمر بن سعد انجام شد.[1] اما نکته در این است که این ظلم به دستور ابن زیاد و با استدلالی عجیب انجام گرفت: «میان آب و حسین مانع شو تا قطرهای از آن آب ننوشد [و با تشنگی کشته شود] همانگونه که با عثمان بن عفان چنین کردند»[2]
یک فرد ناآگاه با شنیدن چنین سخنانی گمان خواهد برد که گویا امام حسین (ع) و یا بستگان او در تشنگی و قتل عثمان نقش داشته و اکنون به مجازات آن گرفتار شدهاند! اما بررسی منابع تاریخی نشان میدهد که نه تنها امام علی(ع) و فرزندانش در قطع آب از عثمان دخالت نداشتند، بلکه حتی در دوران محاصره و تشنگی، با تلاش و زحمت فراوان به او آب رساندند. این ماجرا در بسیاری از منابع اهل سنت نقل شده است:
«مروان بن حکم، نامهای به استاندار مصر نگاشته و آنها را به قتل و زندانیکردن شورشیان (که در حال برگشت بودند) فراخواند. در این بین، نامه به دست مخالفان عثمان رسیده و آنان به شدت خشمگین شدند و به مدینه بازگشتند و از عثمان خواستند تا مروان را به آنان تحویل دهد و اگر ثابت شود که عثمان نیز در نگارش این نامه دخالت داشت، او باید از خلافت مسلمانان، عزل شود؛ اما عثمان از تحویل مروان به آنان خودداری کرد. درنتیجه، مخالفان خانه عثمان را محاصره کردند و آب را بر او بستند. عثمان زمانی که در محاصره بود، از بلندی خانه با مردم سخن گفت و پرسید: «آیا علی میان شما هست؟!» گفتند: «خیر.» گفت: «آیا سعد در میان شما هست؟» گفتند: «خیر.» پس ساکت شد. سپس گفت: «آیا میان شما کسی نیست که به ما آب برساند؟!» هنگامی که خبر این ماجرا به گوش امام علی (ع) رسید؛ سه مشک پر از آب را برای عثمان فرستاد. البته تنها بعد از زخمی شدن تعدادی از جوانان بنیهاشم و بنیامیه بود که این آب ارسالی به دست عثمان رسید.»[3]
بنابراین، استدلال ابن زیاد قابل قبول نیست؛ زیرا امام علی (ع) و فرزندانش نه تنها در قتل و تشنگی عثمان نقشی نداشتند، بلکه تلاش آنان در جلوگیری از این حوادث بوده است.
اما تبلیغات دروغین بنیامیه و در رأس آنان معاویه، این باور را در برخی افراد کماطلاع ایجاد کرده بود که آن بزرگواران در ماجرای قتل و تشنگی عثمان نقش داشتهاند و به همین جهت در مواردی به این بهانه اقدام به عمل غیرانسانی قطع آب میکردند. این استدلال غلط تنها در کربلا نمود نداشت، بلکه در حادثه تاریخی دیگری، در ابتدای جنگ صفین، معاویه آب را به پیشنهاد ولید بن عقبه بر روی سپاهیان امام علی (ع) بست، با این توجیه که «از آب منعشان میکنیم چنانچه عثمان را از آب ممنوع داشتند. چهل روز محاصرهاش کردند و آب خنک و غذای نرم را از او دور داشتند؛ از تشنگی آنان را میکشیم! خدا از تشنگی آنان را بکشد!.»[4]
این نوع استدلال که امام علی (ع) و فرزندانش در تشنگی عثمان نقش داشتند، بر اساس روایاتی است که بر اساس پول و سکههای شامی اهدایی از طرف معاویه جعل شده و اثری از واقعیت ندارند.
پی نوشت:
[1] ابو مخنف کوفی، لوط بن یحیی، وقعه الطف، محقق، مصحح، یوسفی غروی، محمدهادی، ص 32، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، 1417 ق؛ فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضه الواعظین و بصیره المتعظین، ج 1، ص 182، قم، انتشارات رضی، چاپ اول، 1375 ش.
[2] دینوری، ابو حنیفه احمد بن داود، الأخبار الطوال، تحقیق، عبد المنعم عامر، جمال الدین شیال، ص 255، قم، منشورات الرضی، 1368 ش؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص 235، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ سوم، 1390 ق.
[3] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج 5، ص 558، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417 ق؛ سیوطی، عبد الرحمن بن أبی بکر، تاریخ الخلفاء، محقق، حمدی الدمرداش، ج 1، ص 125، مکتبه نزار مصطفی الباز، چاپ اول، 1425 ق؛ تمیمی دارمی، محمد بن حبان، الثقات، محقق، محمد عبدالمعید خان، ج 2، ص 261، حیدر آباد هند، دائره المعارف العثمانیه، چاپ اول، 1393 ق.
[4] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 4، ص 572، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387 ق؛ ابن جوزی، عبد الرحمن بن علی، المنتظم، محقق، عطا، محمد عبد القادر، عطا، مصطفی عبد القادر، ج 5، ص 103، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 1412 ق.
دیدگاه تان را بنویسید