روزنامه ایران: «صبح دیروز قاتل آتنا اصلانی، دختری که ۲۹ خرداد ماه، خبر گم شدنش، فضای مجازی را تحت تأثیر قرار داده و بعد از گذشت ۲۲ روز جسد بیجانش در پارکینگ خانه قاتل پیدا شده بود، به دار مکافات آویخته شد. درست شبیه همان ماجراهایی که بارها به شکل دیگری تکرار شده است. بامداد دیروز هم همه آمده بودند از پیر و جوان، مرد و زن، کودک و نوجوان تا به تماشای صحنه اعدام بنشینند. وقتی جرثقیل، قاتل آتنا را بالا برد، تماشاگران با کف و سوت یکصدا صحنه اعدام را تشویق میکردند. خیلیهایشان برای نخستین بار بود که پای صحنه اعدام میآمدند و از دیدن این صحنه هیجان زده شده بودند اما باید پرسید که دلیل این همه اشتیاق عمومی برای دیدن صحنه اعدام در جامعه چیست؟ اگر چه این نخستین بار نیست که مردم چنان با ذوق و شوق به سوی مراسم اعدام میروند، گویا قرار است صحنهای از بازی فوتبال را ببینند! برخی جامعه شناسان معتقدند که این شیوه اجرای حکم، به جای بازدارندگی، خشونتزاست. دکتر امانالله قرایی مقدم، با انتقاد از شکل و نحوه اجرای اعدام در ملأعام میگوید: متأسفانه این شیوه اجرا بسیار مضر است؛ به ویژه برای کودکان و نوجوانی که به تماشای این
صحنهها مینشینند. به هر حال نحوه اجرای حکم خودش نوعی آموزش و پرورش محسوب میشود و اثرات روحی و روانی عمیقی روی تماشاچیان میگذارد. شاید متولیان بخواهند عبرت عمومی ایجاد کنند اما برعکس انتظار تأثیرات منفی آن بیشتر از تأثیر مثبتش است. شما میبینید که در طول این سالها هم با وجود اجرای حکم اعدام، باز هم شاهد وقوع جرم و جنایت هستیم. بنابراین بهتر است درصورت الزام اجرای حکم اعدام در محیطهای سربسته و در همان زندان انجام شود. وی با بیان این که نسل جوان، روح لطیفی دارد و به سرعت آزرده میشود، میگوید: خاطرات کودکی هیچگاه از خاطر انسان پاک نمیشود. پس وقتی صحنه جان دادن و لرزیدن یک انسان در لحظه مرگ را میبینیم، تا پایان عمر باید این خاطرات را با خود حمل کنیم. وی با بیان این که در تئوری چرخش، خشونت از خشونتزاده میشود، میگوید: به هر حال فرد با دیدن این صحنه، آسیب روحی دیده و پرخاشگر میشود. از طرفی حس انتقام را در افراد بالا میبرد. هم اکنون در هیچ کجای دنیا از این شیوه استفاده نمیکنند. به هرحال اعدام یک حق قانونی است اما شیوه اجرای آن در صورتی که بازدهی ندارد، جای سؤال است. الان در بیشتر کشورها از آمپولهای
مخصوص و شوک الکتریکی استفاده میکنند. حتی اعدام در ملأعام میتواند قبح جرم را شکسته و این مجازات را سبک جلوه دهد. متأسفانه تماشای لحظه جان دادن انسان، در ذهن کودکان رسوب میکند و به شکل دیگری خودش را در آینده نشان میدهد. یا فرد بزهکار میشود، یا ممکن است دچار صدمات روحی، افسردگی و مشکلات روانی شود. نمایش اعدام جامعه را خشنتر میکند دکتر حسین ایمانی جاجرمی، جامعه شناس و استاد دانشگاه حرفهای خودش را از نظریه جامعه شناسی دورکیم درباره مجازات زجردهنده و مجازات ترمیم کننده شروع میکند. او میگوید در جوامع سنتی، مجرم را به شدیدترین وجه مجازات میکنند اما در جوامع مدرن، از آنجا که وجدان عمومی اهمیت دارد، الزاماً با رفتارهای خشونتآمیز تند این کار را انجام نمیدهند و به سمت مجازاتهای ترمیم کننده میروند؛ چرا که رفتارهای خشونتآمیز به درد جامعه مدرن نمیخورد. شخصاً در دوران کودکی، صحنه اعدام ۵ قاچاقچی را در میدان ورزش دیدم و هنوز هم خاطرات آن روز در ذهن من مانده و گاهی کابوس میبینم. یعنی روح من همچنان از تماشای آن اعدام آزرده مانده است. متأسفانه تماشای این صحنه نه تنها رفتار منفی را از بین نمیبرد که چه بسا
تأثیر عکس داشته و خشونت را گسترش می دهد. وی ادامه میدهد: از طرفی رفتار قاتل محصول کارکرد نادرست جامعه، نهادهای آموزشی و مراکز تربیتی هم است و نمیتوان سهم جامعه را در وقوع جرم نادیده گرفت. در جامعه مدرن، برای جامعه نیز سهم قائل میشوند. باید گفت که این شیوه مجازات به روزگاران امروز تعلق ندارد و در بسیاری از کشورها ممنوع است چرا که دریافتهاند تأثیر در کاهش آسیبهای اجتماعی ندارد. اگر این شیوهها مؤثر بود، حتی نباید یک نفر قاچاقچی یا معتاد در جامعه وجود داشت.پس باید شرایط ایجاد جرم را تغییر بدهیم. نمایش عمومی فردی که خود معلول است، تنها جامعه را خشنتر میکند. جالب این که در تلویزیون صحنههای محبتآمیز را حذف میکنند اما صحنههای خشونتآمیز و ضرب و شتم به راحتی قابل پخش است و حتی ردههای سنی هم رعایت نمیشود و جامعه از همین خشونت صدمه میبیند. مجازات در ملأعام همبستگی اجتماعی ایجاد میکند دکتر علی انتظاری، مدیر گروه جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی با این حال نظر متفاوتی دارد. او با بیان این که اعدام مجرم یک عمل اجتماعی است و تحت تأثیر فضاسازی رسانهها و فضای مجازی، نمیتوان آن را مخفیانه اجرا کرد،
میگوید: وقتی ماجرایی مثل قتل این کودک به سرعت در شبکههای اجتماعی و رسانهها، گسترش مییابد، مردم هم انتظار و اشتیاق دارند که عواقب کار را ببینند. وی ادامه میدهد: با این حال مجازات به طور کلی، کارکردهای مثبت خود را هم دارد. صرف نظر از این که ممکن است خشونت و آثار روحی و روانی بویژه در کودکان داشته باشد، اما فی نفسه یک ضرورت است و باید مجازات عمومی وجود داشته باشد چرا که اولاً برای فردی که در معرض لغزش و خطا قرار دارد، عبرتآموز و دوماً برای مردمی که به هنجارها و قوانین احترام میگذارند، اطمینان خاطر است. از طرفی مجازات جمعی متخلفین، موجب همبستگی اجتماعی شده و موجب میشود مردم نسبت به هنجارها و قوانین دلگرمی پیدا کنند. یعنی بدانند اگر کسی تخلف کرد، مجازات میشود. در اسلام هم به همین علت بر مجازات در ملأعام تأکید شده است؛ اگر چه قبول دارم که روحیه کودکان متأثر میشود اما این مشکل را باید به شکل دیگری رفع کرد. دکتر انتظاری درباره تکرار تخلفات مشابه با وجود اجرای حکم اعدام هم اینطور توضیح میدهد: نمیتوان به صرف این که تکرار میشود، نقش بازدارندگی آن را زیر سؤال برد. باید دید که اگر مجازات اعدام در ملأعام
انجام نمیشد، آمار جرم و جنایت تا چه اندازه بود. هم اکنون در کشورهای غربی با وجود آزادی جنسی، باز هم تجاوز اتفاق میافتد، چون مجازات در ملأعام ندارند. در نگاه جامعه شناسی دورکیم هم جرم کارکرد دارد، به این دلیل که از طریق مجازات، در جامعه همبستگی ایجاد میشود. به هر حال امروز رسانهها در علنی کردن اتفاقات نقش پررنگی دارند اما در گذشته به علت آبروریزی جرایمی از این دست مخفی میماند. در حالی که هم اکنون امکان مخفی کردن جرائم وجود ندارد. وی از اختلالات در تأمین نیازهای جنسی و عوامل تقویت نیاز جنسی در جامعه به عنوان دو عامل تأثیرگذار در ایجاد بحران نام میبرد و میگوید: بالا رفتن سن ازدواج در کنار تفاوتپذیری جنسی بین زنان و مردان موجب شده تا زن و مرد از نظر تأمین نیازهای جنسی موفق نباشند و اختلالاتی در این زمینه به وجود بیاید. خب این عوامل در کنار موج گسترده فضای مجازی و ماهوارهها که سهم زیادی در تقویت نیازهای جنسی دارند، در جامعهای که محدودیت در روابط دارد، میتواند مسأله را تشدید کند. متأسفانه ما نتوانستهایم این مسائل را مدیریت کنیم و سر و سامان بدهیم.
دیدگاه تان را بنویسید