سرویس اجتماعی فردا: امنیت اجتماعی مهمترین نیاز هر شهروند است و یکی از موضوعات بنیادین در هر فرهنگ و تمدن به شمارمیرود بنابراین مسئولان باید هرگونه تلاشی برای ایجاد امنیت در جامعه را مدنظر داشته باشند و از برخورد با ناامنی دریغ نکنند؛ همانطور که نظام قضایی اسلام بر استقرار امنیت در جامعه و صیانت و پاسداری همهجانبه از جان و مال و ناموس و حیثیت افراد تاکید دارد.
اما گاهی شهروندان توسط اراذل و اوباش امنیتشان به خطر میافتد و این ناامنی به حدی میرسد که شخص تهدید میشود و حاضر به شکایت از آن اراذل و اوباش نمیشود؛ زیرا که او آرامش فعلیاش را به شکایت از افراد شرور ترجیح میدهد. و با خود میگوید چندی بعد این شخص آزاد خواهد شد و آنوقت است که برای انتقام از هیچ کاری دریغ نمیکند! بعد از شکایت از اراذل و اوباش محل، آزاد شدند و لاستیک خودرویمان را با قمه پاره کردند یکی از ساکنان محلهای در تهرانپارس خبر از شرارتهای همسایهشان میدهد و با اصرار به این موضوع که اسمش فاش نشود میگوید: «یکی از همسایگان ما که خانوادهای ۱۲ نفره هستند برای اهالی محل مزاحمت ایجاد میکنند. آنها که یک پدر و ۱۱ پسر هستند با رفتارها و تهدیدهایشان ما را ترساندهاند. آنقدر که ساکنان محل حاضر به شکایت علیه آنها نیستند و چند نفری هم که میخواهند شکایت کنند میگویند که یک دست صدا ندارد و تا وقتی همه با هم متحد نباشیم فایدهای ندارد.»
او ادامه میدهد: «چند وقت پیش بود که یکی از همسایهها از شرارت یکی از این اراذل و اوباش شکایت کرده بود و همین مسئله موجب شد تا این فرد شرور چند روز پس از آزادیاش لاستیک ماشین همسایهای که از او شکایت کرده بود را با قمه پاره کند!» برخورد با اراذل و اوباش فقط با پرکردن استشهاد محلی
این فرد ساکن تهرانپارس در ادامه میگوید: «نیمه شب گذشته بود که یکی از پسران شرور این خانه که حالت عادی نداشت وسط کوچه ایستاده بود و فریاد میزد و به همسایهها فحشهای ناموسی میداد. با این حال هیچ کدام از ما جرات نمیکردیم به بیرون از خانه برویم، زیرا که آنها از هیچ چیز نمیترسند، حتی پلیس و زندانی شدن!»
او با گفتن این موضوع که این خانواده شرور از لحاظ ظاهری نیز قد بلند و هیکلی هستند، میگوید: «تنها کاری که از دستمان بر میآید تماس با نیروی انتظامی است. اما وقتی مامور نیروی انتظامی میآید، فوری به داخل خانه میروند و در را باز نمیکنند! و از آنجایی که مامورحکم ورود به منزل را ندارد نمیتواند کاری انجام دهد! همین مسئله باعث میشود که ماجرای دستگیری این اشرار بیشتر شبیه به بازی باشد. زیرا که به محض دیدن ماموران نیروی انتظامی داخل خانه خود مخفی میشود، اما ساعتی بعد شروع به عربده کشی و تهدید همسایهها میکند. از طرفی، اما ماموران نیروی انتظامی میگویند که باید استشهاد محلی پر کنید و همسایهها آن را امضا کنند تا گشت بگذاریم؛ اما از آنجایی که اهالی از اراذل و اوباش در ترس هستند تنها ۲ نفر حاضر به امضای برگه هستند.»
این شخص در پایان میگوید: «فردای آن روز همسایهها در مسجد محل جمع شدند و موضوع را برای روحانی مسجد شرح دادند و از او کمک گرفتند.» قرار شده این روحانی که از قضا حقوق خوانده و با مسائل حقوقی آشناست، این ماجرا را پیگیری کند. ترس همسایهها و قدرت گرفتن اراذل و اوباش به دلیل ترس از عواقب کار و کناره گیری از دردسرهای احتمالی، اغلب مردم رغبتی به طرح شکایت از اذیت و آزارهای اراذل و اوباش در محلهای خود نشان نمیدهند. گاهی اوقات حتی کسی که شجاعت به خرج میدهد و شکایت میکند ممکن است تهدید شود شکایت خود را پس بگیرد.
هر چند که ماموران نیروی انتظامی این اطمینان را به شهروندان میدهند که مزاحمت از سوی اراذل و اوباش توسط دستگاه قضایی و نیروی انتظامی به سرعت و شدت تمام مورد برخورد قرار خواهد گرفت و جایی برای نگرانی از آینده شکایت برای خانوادهها وجود نخواهد داشت. اما مردم میگویند بعد از آزاد شدن این اشرار مشکلاتی برایشان ایجاد خواهد شد.
حالا هم این ساکنان محلهای در تهرانپارس میترسند و برای برخورد با این اشرار نه طرحی دارند و نه اتحادی. جز اینکه با ماموران نیروی انتظامی تماس بگیرند و پشت دربهای خانه شان منتظر بمانند تا این اراذل و اوباش دستگیر شوند. شاید این محافظه کاری هایشان باعث شده تا این اراذل و اوباش در کوچه پسکوچههای محله جولان دهد و با قلدری هر چه تمام آسایش را از همسایهها بگیرد.
حالا اگر بعد از شکایت اهالی محل به روحانی مسجد و کمک خواستن از او، باز هم نشود کاری کرد آنها باید تا آخر عمر حضور همسایه شرورشان در محل را تحمل کنند! مگر اینکه نیروی انتظامی بدون گرفتن استشهادی محلی در خیابان گشت محلی بگذارد و آسایش و امنیت ساکنان را تامین کند.
دیدگاه تان را بنویسید