معامله برنج در خیابان سراج رنگ خون گرفت

کد خبر: 686928

مرد چهل ساله‌ای به نام شاهین که به اتهام قتل مرد جوانی به نام فرهاد بازداشت شده است، پیش از ظهر امروز به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد.

خبرگزاری تسنیم: ماشین را روشن کرده و شروع به حرکت کردم، در همین حین متوجه شدم که چرخ عقب خودرویم روی چیزی رفت اما به گمان اینکه آنها مقابل چرخ چیزی قرار داده‌اند، با وانت فرار کردم... مرد چهل ساله‌ای به نام شاهین که به اتهام قتل مرد جوانی به نام فرهاد بازداشت شده است، پیش از ظهر امروز به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد. شاهین در اظهاراتش درباره جزئیات این پرونده و قتل فرهاد به سجاد منافی‌آذر؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت گفت: سالها قبل من با شخصی به نام ناصر معامله برنج می‌کردم و از شمال با وانتم برایش برنج می‌آوردم تا اینکه در خرداد ماه 95 مقداری برنج به مبلغ 3 میلیون و 200 هزار تومان برای ناصر آوردم و او گفت که چند روز دیگر پول برنجها را پرداخت می‌کند؛ چند روز گذشت اما ناصر پولی به من نداد تا اینکه یک هفته بعد ناصر با من تماس گرفت و درخواست 500 کیلو برنج کرد؛ او گفت که برنج را به او تحویل دهم و تسویه حساب کنم. شاهین که 40 سال سن دارد، در ادامه اظهاراتش به بازپرس گفت: زمانیکه بار برنج را به ناصر تحویل دادم او فقط پول 500 کیلو برنج را به من داد اما طلب قبلی‌ام را تسویه نکرد، ناصر گفت برنجهای قبلی به مبلغ 3 میلیون و 200 هزار تومان را فروخته اما سرش کلاه گذاشته و پولی به او نداده‌اند و گفت در معاملات بعدی جبران می‌کند اما در معاملات بعدی من دیگر برنج مرغوب به او ندادم و پول را نیز یکجا دریافت می‌کردم، در آخرین معامله ناصر با من تماس گرفت و گفت برنج نامرغوب است، او از من خواست که برنجها را تعویض کنم، من نیز نزد ناصر رفته، برنجهای نامرغوب را بار زدم اما پولی که گرفته بودم را به او پس ندادم. وی افزود: من به ناصر گفتم این بار برنج را بابت طلب قبلی که داشتیم، می‌برم که چند روز بعد ناصر با من تماس گرفت و مرا تهدید کرد تا اینکه شب قبل از حادثه یکی از دوستان ناصر به من زنگ زد و گفت برایش برنج ببرم، من نیز در تاریخ اول بهمن ماه سال 95 وانت را بار برنج زدم و به خیابان سراج رفتم، زمانیکه رسیدم با دوست ناصر تماس گرفتم که او گفت منتظر بمانم؛ حدود 20 دقیقه منتظر مانده بودم که ناصر، پسرش و چند نفر دیگر آمدند، با من درگیر شده و مرا کتک زدند، ناصر و دوستانش شیشه آینه وانتم را شکسته و اسپری ‌اشک‌آور به من زدند،‌ آنها سوئیچ خودرویم را برداشتند که من داخل وانت رفته و با استفاده از سوئیچ یدکی که داخل وانت بود، درها را قفل کردم. شاهین اظهاراتش به بازپرس را اینگونه ادامه داد: درحالیکه این افراد به خودرویم آویزان شده بودند ماشین را روشن کرده و شروع به حرکت کردم، در همین حین متوجه شدم که چرخ عقب خودرویم روی چیزی رفت اما به گمان اینکه آنها مقابل چرخ چیزی قرار داده‌اند، با وانت فرار کردم من متوفی را اصلاً ندیده بودم و او را نمی‌شناختم. ناصر نیز در اظهاراتش به بازپرس گفت: زمانیکه شاهین برنج نامرغوب را پس گرفت، یک میلیون و 900 هزار تومانی که به او داده بودم را به من پس نداد، تا اینکه در روز حادثه شاهین را در خیابان سراج دیدم، با دوستم فرهاد (مقتول) تماس گرفتم و همراه با او، پسرم و یکی دیگر از دوستانم نزد شاهین رفتیم، شاهین هنگام حادثه درهای وانت را قفل کرده بود، می‌خواستیم با وی صحبت کنیم و همسایه‌ها نیز جمع شده بودند که ناگهان شاهین حرکت کرد و فرهاد را زیر گرفت. سرانجام سجاد منافی‌آذر؛ بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران پس از این اظهارات، شاهین را برای ادامه تحقیقات در اختیار مأموران اداره آگاهی قرار داد و بررسی‌ها درباره این پرونده ادامه دارد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت