قتل به خاطر سیمکارت!

کد خبر: 675380

حکم مرگ مرد ورزشکار که به خاطر یک‌سیمکارت دوستش را به قتل رسانده‌بود، در دیوان عالی کشور تأیید شد.

روزنامه جوان: حكم مرگ مرد ورزشكار كه به خاطر يك‌سيمكارت دوستش را به قتل رسانده‌بود، در ديوان عالي كشور تأييد شد. به گزارش خبرنگار ما هفدهم آذرماه سال 93، مأموران پليس از مرگ مشكوك مرد جواني در خيابان 17 شهريور با خبر و راهي محل شدند. زن ميانسالي كه با پليس تماس گرفته بود، گفت: چند روز قبل احساس كردم از خانه همسايه بوي تعفن مي‌آيد. چند بار زنگ خانه آنها را زدم، اما كسي در را باز نكرد تا اينكه امروز صبح متوجه شدم مرد همسايه كه مهران نام دارد، به خانه برگشته است. در راه پله مهران را ديدم كه يك گوني روي دوش خود گذاشته بود و در حال خارج شدن از خانه بود. از او علت بوي تعفن را پرسيدم، گفت لاشه گربه‌اي است كه در نبود آنها وارد خانه شده بود. زن همسايه در ادامه گفت: به خاطر بزرگ بودن كيسه مشكوك شدم به همين دليل اصرار كردم در گوني را باز كند، اما قبول نكرد و منجر به مشاجره بين ما دو نفر شد. همان موقع همسايه‌ها با شنيدن سر و صدا به راه پله آمدند و مهران گوني را رها كرد و گريخت. وقتي در گوني را باز كرديم به طور وحشتناكي با جسد مردي روبه رو شديم كه چند روز از مرگش گذشته بود. بعد از انتقال جسد به پزشكي قانوني مهران به عنوان مظنون به قتل بازداشت شد. متهم 35 ساله در بازجويي‌ها به قتل اعتراف كرد و گفت: قصد قتل نداشتم و حادثه ناخواسته اتفاق افتاد. او در شرح ماجرا گفت: مقتول كه حامد نام داشت، تنها زندگي مي‌كرد و خيلي اتفاقي با هم آشنا شده بوديم. چند سال پيش از خياباني رد مي‌شدم كه حامد را ديدم. او با چند نفر درگير شده بود و آنها او را كتك مي‌زدند. چون ورزشكار بودم، به كمك حامد رفتم و اين اتفاق منجر به رفاقت ما دو نفر شد و در نبود همسر و فرزندم به خانه‌ام مي‌آمد. متهم در خصوص قتل گفت: آن روز همسر و فرزندم خانه نبودند كه مقتول به ديدنم آمد، اما حال طبيعي نداشت. ساعتي كه گذشت بعد از خوردن ناهار گوشي تلفنش را برداشت، اما سيمكارتش داخل آن نبود. به من مشكوك شد و فكر مي‌كرد من آن را برداشتم. هر چه تلاش كردم او را قانع كنم، بي‌فايده بود، بنابراين به طرفم حمله‌ور شد. وقتي با هم درگير شديم با مشت و لگد به جان هم افتاديم كه ناگهان بيهوش روي زمين افتادم. چند ساعت بعد كه به هوش آمدم، متوجه شدم مقتول نفس نمي‌كشد. شوكه شده بودم و از ترس بلافاصله خانه را ترك كردم تا اينكه چند روز بعد هنگام خارج كردن جسد همسايه‌ها متوجه شدند و دستگير شدم. با اقرارهای متهم، اين پرونده تكميل و به شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. در اولين جلسه رسيدگي به اين پرونده بعد از درخواست قصاص از سوي اولياي‌دم، متهم در جايگاه قرار گرفت، اما در دفاع از خود سكوت كرد و به سؤالات هيئت قضايي پاسخ نداد. در آخر با توجه به مدارك موجود در پرونده متهم بنا به درخواست اولياي‌دم به قصاص محكوم و اين حكم براي تأييد به ديوان عالي كشور فرستاده شد. بعد از تأييد اين رأي توسط قضات شعبه 43 ديوان متهم در آستانه اجراي حكم قرار گرفت.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت