آموزش و پرورش و هدایت اجباری دانش آموزان
ظاهراً باز هم فاز دوم اجرایی کردن هدایت تحصیلی بدون توجه به ملزومات سند تحول بنیادین در حال انجام است
روزنامه جوان: هدایت تحصیلی دانشآموزان یکی از معضلات همیشگی نظام آموزشی و تربیتی در مدارس بوده است و در این یکی دو سال اخیر راهحلهایی ارائه شده که هیچکدام به سرانجام مطلوبی نرسیده است. در حالی که سند تحول بنیادین هدایت تحصیلی دانشآموزان را مشروط به محاسبه سابقه تحصیلی از شش سال اول دوره ابتدایی کرده است، اما هدایت تحصیلی دانشآموزان در پایه نهم بدون فراهمکردن زیرساختها انجام میشود. اواخر پاییز ۹۴ طرح پیشنهادی برای هدایت تحصیلی مطرح شد و بر اساس آن دانشآموزان باید رشته خود را بهطور تدریجی (مرحلهای) از بین دو سبد «نظری» و «فنی و مهارتی» انتخاب میکردند تا از این طریق میزان استعدادها و علایق هر دانشآموز بهتر سنجیده شود. اما به یکباره تصویب آییننامه هدایت تحصیلی، طرح فوق از دستور کار شورای عالی آموزش و پرورش خارج شد و بدین ترتیب آییننامه هدایت تحصیلی بر اساس انتخاب رشته دفعی در اسفندماه ۹۴ به تصویب رسید. آییننامهای که به گفته کارشناسان با روال سابق تفاوت چندانی نداشت و به پرورش استعدادهای دانشآموزان نیز توجه چندانی نمیکرد. پس از این نیز تابستان ۹۵ موعد اجرای هدایت تحصیلی دانشآموزان فرا رسید و با اجبار و پافشاری مسئولان آموزش و پرورش بر انتخاب رشته بر اساس شیوهنامه مذکور، سنجش تحصیلی و استعدادی دانشآموزان و نیز تعیین ظرفیت هر رشته بر اساس نیازهای جامعه به اجرا درآمد. موضوعی که اعتراض جدی بسیاری از خانوادههای دانشآموزان پایه نهم را به دنبال داشت و مدارس را به اجبار دانشآموزان نسبت به انتخاب رشته کار و دانش یا هنرستانها متهم کردند و روند انتخاب رشته را مورد نقد قرار دادند و معتقد بودند: مدیران و مشاوران در روند هدایت تحصیلی تنها بنا بر وظیفه سازمانی محول شده، سکانداری علائق و استعدادهای دانشآموزان را بر عهده گرفتهاند.
نبود اطلاعات کافی مشاوران تحصیلی موجب شد که بازخورد این مهم در کوتاهترین زمان ممکن به حاشیهای جدی تبدیل شود تا جایی که حتی تصمیم مذکور مورد نقد رئیس دولت یازدهم نیز واقع شد و با ورود به ماجرای هدایت تحصیلی عنوان کرد:ما باید در این موارد افراد را آزاد بگذاریم، به عنوان مثال من در موضوع هدایت تحصیلی که در آموزش و پرورش اجبار شده بود، ورود کردم و گفتم که حق ندارید در این مسئله بچهها را اجبار کنید، بلکه ما باید یک چارچوب و مقرراتی را بگذاریم، نه اینکه یک فرد بتواند برای دیگران تصمیم بگیرد.
تابستان سال قبل در حالی به پایان رسید که برخی دانشآموزان به دلیل نقص عملکردی در این حوزه از رفتن به رشته مورد علاقه خود باز ماندند و عملاً موش آزمایشگاهی آموزش و پرورش شدند. با ورود دانش آشتیانی به آموزش و پرورش و تغییر در معاونت فرهنگی و پرورشی وزارتخانه بهعنوان متولی ساماندهی امور مشاوره و هدایت تحصیلی، اظهارنظرهای مسئولان امر به استعداد و علاقه و نیز اجبار نکردن دانشآموزان در انتخاب رشته سوق داده شد و با اظهار نظر مسئولان مبنی بر تغییرات عمده در بحث هدایت تحصیلی و شیوه ارائه آن به دانشآموزان، امید آن رفت که در سال جدید با بحران هدایت تحصیلی مواجه نباشیم. وزارت آموزش و پرورش در همان بدو ورود تلاش کرد تا با برآوردی نسبت به اولویتهای دانشآموزان پایه نهم، میزان علاقهمندی آنها نسبت به رشتههای نظری، فنی حرفهای و کار دانش را تخمین بزند و اینگونه نشان داد که با کمک رسانهها، ضمن آگاهی دادن به خانوادهها، سند تحول بنیادین را به عنوان سند بالادستی آموزش و پرورش مورد توجه قرار میدهد. این در حالی است که به گفته مدیر کل سابق دفتر مشاوره وزارت آموزش و پرورش در سند تحول بنیادین در دو راهکار ۳ - ۲۱ و ۵ - ۱۳ دو تکلیف برای آموزش و پرورش تعیین شده است و این وزارتخانه موظف است نظام راهنمایی، مشاوره و استعدادیابی را طراحی و اجرا کند. همچنین آموزش و پرورش موظف شده بحث راهنمایی و مشاوره را در تمام دوران تحصیلی برقرار کند. این در حالی است که هیچکدام از این راهکارها که میتواند الزامات هدایت تحصیلی صحیح باشد، فراهم نشده است.
مدیر کل سابق دفتر مشاوره وزارت آموزش و پرورش گفت: است: در سال تحصیلی ۷۲ - ۷۱ با تغییری که در دوره متوسطه رخ داد، بار اصلی روی مشاوران مدارس قرار گرفت و از دهه ۷۰ به بعد مشاوران به شکل جدی وارد مدارس شدند و تعامل میان آنها و اولیای مدرسه شکل گرفت. فولادی در ادامه میافزاید: سال تحصیلی گذشته مشاوران دوره متوسط دوم را به متوسطه اول منتقل کردند که این مسئله چالشی را ایجاد کرد؛ چراکه مدیران مدارس در دوره متوسطه اول، حدود وظایف مشاوران را به خوبی نمیشناختند و از سوی دیگر پرونده الکترونیک دانشآموزان بدون مشاوره یک معضل است، چون شرایط ایدهآل این است که حداقل به ازای یک مدرسه، یک مشاور داشته باشیم. این در حالی است که مدیرکل دفتر مشاوره وزارت آموزش و پرورش خود معترف بر این نقص بوده و گفته است: برای اجرای سند تحول بنیادین زیرساخت لازم فراهم نشده بود؛ چرا که برای هدایت تحصیلی باید در دوره ابتدایی حتماً مشاور داشته باشیم یا حداقل معلمان از آموزشهای لازم در حوزه مشاوره برخوردار شوند. وی در ادامه تأکید کرده است: «سال تحصیلی ۹۵ - ۸۴ هیچ پیشبینی برای تأمین نیروی مشاور در مقطع متوسطه اول نشده بود، بنابراین ناچار بودیم از نیروهای موجود استفاده کنیم که مشاوران متوسطه دوم به این دوره منتقل شدند.»
اینچنین است که هدایت تحصیلی یا تحمیلی دانشآموزان برای سال دوم مورد تردید واقع است و مشخص نیست آموزش و پرورش امسال سبد خالیرشتههای خود را با چه برنامه ریزیای پر خواهد کرد؟!
دیدگاه تان را بنویسید