ربودن سرباز وظیفه برای فرار از دستگیری

کد خبر: 668917

تحقیقات در پرونده مردی که چند روز پیش در جریان یک تعقیب و گریز خونین دستگیر شده، نشان می‌دهد که او ۳‌ ماه قبل، با همدستی دوستانش برای فرار از دست پلیس سرباز وظیفه کلانتری را ربوده و او را در اتاقک متروکه زندانی کرده است.

روزنامه همشهری: تحقیقات در پرونده مردی که چند روز پیش در جریان یک تعقیب و گریز خونین دستگیر شده، نشان می‌دهد که او ۳‌ ماه قبل، با همدستی دوستانش برای فرار از دست پلیس سرباز وظیفه کلانتری را ربوده و او را در اتاقک متروکه زندانی کرده است. پنجم ارديبهشت‌ماه بود كه مأموران پليس در يكي از خيابان‌هاي تهران به مردي كه يك نايلون مشكي در دست داشت مشكوك شدند. مرد جوان با ديدن پليس فرار كرد و پشت فرمان يك خودروي پرايد كه زني نيز داخلش بود نشست و دنده عقب، شروع به حركت كرد. او خودرواش را به ماشين پليس كوبيد و راهي براي فرار باز كرد اما مأموران به تعقيب او پرداختند و پس از دستور ايست، خودروي او را هدف گرفتند. يكي از گلوله‌ها به زني كه داخل خودرو بود برخورد كرد و باعث مرگش شد. در ادامه راننده فراري دستگير و در جريان بررسي‌ها معلوم شد زني كه هدف گلوله قرار گرفته همسر صيغه‌اي اوست. در ادامه مشخص شد متهم دستگير شده بهمن سال گذشته با ربودن يك سرباز وظيفه اقدام به فرار از دست مأموران كرده بود. او ديروز براي انجام تحقيقات به دادسراي جنايي تهران منتقل شد و درباره ماجراي ربودن سرباز وظيفه گفت: 10بهمن‌ماه95 مأموران مرا به‌خاطر حمل چاقو دستگير كردند. مي‌گفتند مظنون به زورگيري هستي و بايد به دادسرا بروي. صبح روز بعد آنها يك سرباز وظيفه را همراهم فرستادند تا مرا از كلانتري به دادسرا ببرد. درحالي‌كه دستبند به‌دست داشتم به بيرون از كلانتري آمديم تا با كرايه كردن خودرو به سمت دادسرا برويم. همان لحظه پدرم به همراه خواهرم رسيد و من به همراه سرباز وظيفه سوار ماشين پدرم شديم. در بين راه از غفلت سرباز استفاده كردم و با موبايل پدرم پيامكي به دوستم فرستادم و درخواست كمك كردم. طولي نكشيد كه 2 نفر از دوستانم با خودروي پرايد رسيدند. چون خواهرم حالش بد شده بود و پدرم مي‌خواست او را به بيمارستان ببرد، از ماشين پياده و سوار ماشين دوستانم شديم. آن سرباز از همه جا بي‌خبر سوار شد و در بين راه با تهديد قمه كليد دستبند را از او گرفتيم و پس از باز كردن آن به‌دست سرباز بستيم. دوستم چشمان او را با پارچه‌اي بست و به سمت باغي در جنوب تهران حركت كرديم. در آنجا سرباز جوان را به اتاقك متروكه‌اي منتقل و پس از آن فرار كرديم. از آن به بعد فراري بودم تا اينكه چند روز پيش درحالي‌كه همراهم حشيش بود، مأموران به من شك كردند و فرار كردم و درنهايت در جريان تيراندازي آنها كه باعث مرگ همسر باردارم شد، دستگير شدم. به گزارش همشهري، تحقيقات از اين متهم ادامه دارد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت