شباهت علی‌اکبر(ع) به رسول خدا(ص) به چه معناست؟

کد خبر: 666423

اگر حضرت رسول (ص) می‌فرماید: من فصیح‌ترین کسی هستم که به زبان عربی سخن می‌گویم، علی‌بن‌الحسین (ع) نیز اشبه‌الناس منطقاً است یعنی فصیح‌ترین و بلیغ‌ترین و استوارگوترین افراد جهان است.

خبرگزاری فارس: دهه مهدویت سال جاری همزمان با 12 الی 22 اردیبهشت ماه است، در این دهه سراسر نور و شادی که از روز 5 شعبان آغاز و تا سالروز ولادت حضرت ولی‌عصر(عج) ادامه دارد. یازدهم شعبان المعظم که مصادف است با سالروز ولادت حضرت علی‌اکبر(ع) به نام جوان، انتظار و زمینه‌سازی، حجت‌الاسلام محمدعلی مهدوی‌راد عضو هیأت علمی دانشگاه تهران سخنانی را در قالب یادداشت شفاهی در اختیار خبرگزاری فارس گذاشته است که در ادامه می‌خوانیم: در منابع تاریخی ما آنچه درباره حضرت علی‌اکبر (ع) است، به لحاظ سنی بین 18 الی 25 سال ذکر شده است. دو نتیجه بسیار مهم درباره حضرت علی‌اکبر(ع) را اگر کنار هم بگذاریم به یک حقیقت بسیار عظیمی می‌رسیم که می‌تواند برای ما درس‌آموز باشد: از یک طرف درباره حضرت علی‌اکبر (ع) نوشته‌اند «کان فقیهاً ورعاً مجاهداً»؛ ضرت علی‌اکبر (ع) فقیه و مجاهدت به معنای کوشنده در راه خدا و اهل ورع بود. حضرت اباعبدالله‌الحسین (ع) در روز عاشورا فرمود: «علی‌اکبر (ع) اَشبهُ الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسول الله»؛ این مسئله خیلی قابل توجه است. حضرت رسول (ص) من فصیح‌ترین کسی هستم که به زبان عربی سخن می‌گویم. اگر علی‌بن‌الحسین (ع) اشبه‌الناس منطقاً است یعنی فصیح‌ترین و بلیغ‌ترین و استوارگوترین افراد جهان است. از حضرت رسول اکرم (ص) سؤال کردند که شما زیباتر هستی یا حضرت یوسف (ع) فرمود برادر من یوسف (ع) از من زیباتر بود ولی من از او نمکین‌تر و تو دل‌بروتر هستم. از این رو حضرت علی‌اکبر (ع) در میان جوانان، زیباترین و خوش‌چهره‌ترین افراد بود. نکته مهمتر این است که امام حسین (ع) فرمود: حضرت علی‌اکبر (ع) خُلقش هم مانند رسول خدا (ص) بود. این جمله هم از امام صادق (ع) و هم از ام‌ سلمه همسر جلیل‌القدر پیامبر (ص)‌ نقل شده است که سؤال کردند خُلق و خوی رسول خدا چگونه بود، فرمودند «کانَ خُلقُهُ القُرآن»؛ خلق پیامبر اکرم (ص) تجسم عینی قرآن بود و قرآن یعنی اخلاق پیامبر. از این رو خلق و خوی حضرت علی‌اکبر (ع) تجسم عینی قرآن بود. بزرگوارانی مانند حضرت علی‌اکبر (ع) که امام حسین (ع) اینگونه درباره او سخن گفته‌اند از ایشان مطالبی نداریم همین طور از حضرت زینب (س)، از حضرت ابوالفضل (ع) و حتی حضرت زهرا (س) مطالب خاصی در دست نداریم. این سؤال ذهن مرا به خود درگیر کرده بود. پاسخ این سؤال این است که شخصیت‌هایی مانند حضرت علی‌اکبر (ع)، حضرت ابوالفضل (ع) و حضرت زینب (س) به دلیل اینکه در محضر بزرگانشان بودند سکوت کردند تا بزرگانشان حرف بزنند؛ اگر دیوار سدی محکم باشد میلیون‌ها لیتر آب در پشت سد می‌ایستد اما اگر دیوار سود محکم نباشد با کوچک‌ترین ضربه‌ای می‌شکند. عرفا می‌گویند صبر در سکوت به مراتب، سخت‌تر از صبر بر سخن گفتن است. انسان اگر حرفی برای گفتن داشته باشد اما حرف نزند خیلی مهم است و لذا به این دلیل بود که امیرالمؤمنین علی (ع) تا زمانی که رسول اکرم (ص) زنده بودند حتی یک کلمه هم نگفت یعنی علی (ع) یک خطبه در نهج‌البلاغه ندارد که در زمان زنده بودند پیامبر (ص) ایراد شده باشد و این درس بسیار بزرگی برای ما است. اگر سالروز ولادت حضرت علی‌اکبر (ع) به روز جوان نامگذاری شده است و بنا بر این است که جوان ما علی‌اکبروار باشد باید تأمل کند که چه چیزی حضرت علی‌اکبر (ع) می‌خواهد. یکی از مواردی که حضرت علی‌اکبر (ع) بر آن پایبند بود «لا تقف ما لیس لک به علم»؛ چیزی را که به آن عمل نداری و نسبت به آن آگاه نیستی نگو و برای چه از چیزی که آگاهی نداری حرف می‌زنی. همچنین خداوند در قرآن کریم صریحاً می‌فرماید: «قد افلح المؤنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون» آن کسی که در نماز خود خشوع دارد رستگار می‌شود یعنی حضرت علی‌اکبر (ع) خاشع بود و خشوع داشت و ای کاش ما نیز علی‌وار و با تمسک به این آموزه‌ها در زندگی رفتار کنیم. اگر کسی در این سخن خوب دقت کند، باید حیرت کند وقتی امام حسین (ع) در روز عاشورا خطاب به یاران و اصحاب خویش فرمودند شنیدم که این قافله به سوی مرگ می‌رود، حضرت علی‌اکبر (ع) از پدر سؤال می‌کند که «ألَسنا على الحق» که اکثر منبری‌ها آن را اشتباه معنا می‌کنند و می‌گویند که حضرت علی‌اکبر (ع) فرموده مگر ما بر حق نیستیم در حالی که «ألَسنا على الحق» بدان معنا است،مگر نه این است که ما بر صراط حق هستیم. بنابر این حضرت علی‌اکبر (ع) می‌فرماید اگر ما بر مسیر حق هستیم دیگر از مرگ هراسی نداریم. آیه بسیار مهمی در قرآن کریم داریم مبنی بر «وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فىِ الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّلِحُون» در آیات دیگر هم داریم که زمین را صالحان به ارث می‌برند یک قاعده‌ای وجود دارد که صالحان وقتی وراثت زمین را به ارث می‌برند که بیدار شده و آگاه شوند. جوانی که می‌‌خواهد زمینه‌ساز ظهور حضرت مهدی (عج) شود اولین گام او آگاهی و بیداری است. آگاه از جایگاه خویش و از امکاناتی که در اختیار دارد و آنچه که خداوند متعال اراده کرده و از او خواسته تا با این امکانات حرکت کند. امام صادق (ع) می‌فرماید: همه دانش‌هایی که برای انسان مفید است را در 4 چیز یافتم، اول اینکه خدا را بشناسند « ان تعرف ربک»، دوم اینکه بداند خداوند چه چیزی را در اختیارش گذاشته است و سوم اینکه بداند خداوند چه چیز از او می‌خواهد و چهارم اینکه «ما یخرجهم من دینک» آسیب‌شناسی کنیم و مراقب باشیم آنچه که ما را از دین بیرون می‌برد را نگذاریم جلوی پاهایمان سبز شود. این است رسالت جوانی که باید برای ظهور حضرت مهدی (عج) زمینه‌سازی کند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت