نقشه عجیب آقای مهندس برای سرقت و آدمربایی
«میخواستم با خودروی شاسیبلند شاکی به مراسم عروسی خالهام بروم و پز بدهم. برای همین نقشه سرقت مسلحانه و آدمربایی کشیدم.»
روزنامه همشهری: «میخواستم با خودروی شاسیبلند شاکی به مراسم عروسی خالهام بروم و پز بدهم. برای همین نقشه سرقت مسلحانه و آدمربایی کشیدم.» اين بخشي از اعترافات جوان 25سالهاي است كه درجريان يك كورس خياباني با خودروي سرقتي دستگير شد. ماجرا از اين قرار بود كه عصر 21فروردينماه زن جواني هراسان خود را به اداره پليس رساند و خبر از سرقت خودروي هيونداي خود داد. وي گفت:ساعتي قبل براي رفتن به مطب پزشك از خانهام خارج شدم. سوار بر هيونداي توسان خود بودم كه پس از بازگشت زماني كه دزدگير ماشينم را زدم و پشت فرمان نشستم، ناگهان پسرجواني از در صندلي عقب سوار ماشينم شد. وحشتزده از او خواستم پياده شود اما مرد جوان چاقويي زيرگلويم گذاشت و با تهديد فرياد زد كه حركت كنم. پس از آن خودش پشت فرمان نشست و به سمت جاجرود رفت. در آنجا طلا و جواهراتم را سرقت كرد. حتي كارتهاي عابربانكم را به همراه رمزش گرفت و هرچه پول در حسابم داشتم را خالي كرد. او پس از سرقت مرا از ماشين به بيرون پرتاب كرد و ماشينم را به سرقت برد. درحاليكه تحقيقات براي شناسايي سارق آدمربا ادامه داشت، مأموران گشت پليس شنبه شب در يكي از خيابانهاي سعادتآباد متوجه كورس خودروي هيوندا توسان با چندماشين ديگر شدند. دقايقي كه گذشت خودروي توسان مزاحم يك راننده زن شد و همين كافي بود تا مأموران با استعلام شماره پلاك توسان متوجه سرقتي بودن آن شوند. با مشخص شدن اين موضوع مأموران به تعقيب راننده توسان و سرنشين آن پرداختند تا متهمان را دستگير كنند. راننده و دوستش وقتي متوجه شدند كه پليس در تعقيبشان است، از ماشين پياده شدند كه يكي از آنها همان لحظه به دام افتاد اما جوان راننده براي فرار از دست پليس وارد خانهاي ويلايي شد كه در نهايت او هم با شليك چند تيرهوايي گير افتاد. هردو متهم ديروز براي انجام تحقيقات به شعبه پنجم دادسراي ويژه سرقت منتقل شدند و پيش روي قاضي عليوسيله ايردموسي قرار گرفتند. راننده توسان كسي جز سارق آدمربا نبود كه زن جوان با ديدن وي او را شناسايي كرد. متهم گفت: من مهندس عمران هستم و در مغازه داييام كار ميكردم اما او شب عيد مرا اخراج كرد. وي ادامه داد: مشكلات و گرفتاري باعث شد تا به مصرف موادمخدر گل روي بياورم و براي اينكه به خانواده مادريام نشان دهم كه جوان زرنگي هستم تصميم به دزدي گرفتم. از طرفي ششم ارديبهشت عروسي خالهام بود و ميخواستم با يك خودروي شاسي بلند به مراسم عروسي بروم و خودي نشان بدهم. وي ادامه داد: شاكي را هم بهطور اتفاقي در خيابان ديدم و همان لحظه نقشه سرقت را كشيدم. به گزارش همشهري، دوست وي كه با او هنگام كورس خياباني دستگير شده خود را بيگناه دانست. با اين حال هردو براي انجام تحقيقات بيشتر در اختيار مأموران اداره پنجم پليس آگاهي تهران قرار گرفتند.
دیدگاه تان را بنویسید