چه زمانی «اثربخشی آموزش» تضمین میشود؟
اگر کارایی درونی و بیرونی نظام آموزش سازمانها اصلاح شود، تقریباً اثربخشی آموزش تضمین خواهد شد.
خبرگزاری فارس: در واژهنامه تخصصی (ترمینولوژی) آموزش و پرورش در خصوص واژه اثر/Effect؛Publication آمده است: تغییرات تدریجی و نسبتاً پایدار در آگاهی، عقیده و رفتار گیرنده تعلیم یا دریافت کننده خدمت. کار یا فعالیتی که شخصی انجام داده و تأثیر مادی یا معنوی از خود بر جای گذاشته و باعث پیدایش تغییر کمی و کیفی میشود. نشان، نشانه، علامت، جای پا، نشان قدم، حدیث، روایت، تأثیر، تألیف، محصول کار هنرمند، مؤلف یا صنعتگر، تصنیف، باقیمانده از شئ، بقیه چیزی، کاری خطیر، مفرد آثار. اثر مشترک/Common؛Joint Compilatin؛Co-Authorship: اثری که با همکاری و مشارکت دو یا چند پدید آورنده بهوجود آمده باشد و کار یکایک آنان جدا و متمایز نباشد که حقوق ناشی از آن حق مشاع پدید آورندگان است. اثری که متعلق به چند نفر باشد یا چند نفر در آن سهم داشته باشند. اثربخشی/ Effectiveness: انجام دادن کارهای درست با توالی گامهای اساسی، بدون اتلاف منابع، برای تأمین مقاصد تعریف شده یا برنامهریزی شده یا درجه کیفیت که نشان میدهد تا چه میزان از کارهای انجام شده با اهداف مورد نظر همسو بوده است. به سخن دیگر، اثربخشی در ارتباط با عملکرد و فراهم آمدن رضایت انسان از تلاشهای انجام شده و نتایج بهدست آمده تعریف میشود. اثربخشی تمرکز بر نتایج، انجام کارهای صحیح در زمان مناسب و حاصل تلاش انسان است تا به نتایج مورد نظر دسترسی پیدا کند. در تعیین اثربخشی، هدایت منابع به سوی اهدافی که ارزشمندترند، در اولویت قرار میگیرد. اثرگذاری، عمل یا فرآیند اثرگذاری، تعاریف دیگری همچون اصلاح رویههای مدیریّت، کسب موفقیت، تولید ایدههای جدید، تقویت ارزشهای سازمانی، تفکّر گروهی، مشارکت و مواردی از این قبیل، از جمله تعابیری هستند که در مدیریّت، معادل با اثربخشی بهکار میروند. اثربخشی آموزش/ Educational Effectiveness: میزان یادگیری موثر و تحقق اهداف آموزشی که از طریق انطباق رفتار دانشآموزان با انتظارات و نقش سازمانی، انجام دادن کار صحیح مورد نظر آموزش و تواناییهای ایجاد شده برای دستیابی به اهداف یا بررسی کارایی درون و برون نظام آموزش مشخص میشود؛ یعنی اگر کارایی درونی و بیرونی نظام آموزش سازمانها اصلاح شود، تقریباً اثربخشی آموزش تضمین خواهد شد. یادگیری موثر و اثربخش اثربخشی سازمانی/ Organizational Effectiveness: انجام دادن کارهای درست و میزانی که یک سازمان با استفاده از منابع خاص و بدون هدر دادن منابع و فرسوده کردن غیر ضروری اعضا و جامعه خود، اهدافش را برآورده میکند. به بیان دیگر؛ دستیابی به اهداف در چارچوب نظام ارزشی مشترک با فرهنگ سازمانی؛ به گونهای که کسب اهداف از نظر هزینه و زمان بهینه باشد و رضایت خاطر افرادی را که در جهت کسب اهداف آن تلاش میکنند، فراهم کند و نشان دهد تا چه میزان از تلاشهای انجام شده و نتایج مورد نظر حاصل شده است. اگر اهداف را بهصورت وضع مطلوب سازمان در آینده تعریف کنیم، اثربخشی سازمان عبارت از درجه یا میزانی خواهد بود که سازمانها به هدفهای مورد نظر خود نائل میشوند. اثربخشی معلّم/Teacher Effectiveness: میزان انطباق رفتار معلّم با انتظارات، خواستهها، اهداف سازمانی و موفقیت او در زمینه بازدهی و نتایج فرآیند آموزش یا انجام دادن درست و مطابق با هدف کارها و وظایفی که به او محول شده است و فعالیتهایی که در راستای آن انجام میدهد. اثربخشی منابع انسانی/Human Resource Effectiveness: میزان انطباق رفتار مدیران و کارکنان با انتظارات، خواستهها، اهداف سازمانی، کارایی، میزان مهارت، دانش و نگرش کسب شده در اثر فرآیند توسعه منابع انسانی و موفقیت آنان در دستیابی به اهداف. اجارهبها/Rent: مبلغی مشخّص که در اِزای استفاده از زمین، ساختمان، تجهیزات یا ابزار برای مدتی معین به مالک آن پرداخت میشود. کرایه، پول و بهایی که در برابر اجاره کردن جایی به صاحب آن میپردازند، مالالاجاره. اجازه/Permission؛Authority: رضایت و موافقت شخصی که شارع، رضایت او را شرط تأثیر عقدی قرار داده است که از طرف دیگری صادر شده است. مانند عقد فضولی. اذن، رخصت، روا داشتن، حقّی که یک مقام یا صاحب حق برای انجام دادن کاری به دیگری میدهد، موافقت مقام ذیصلاح یا صاحب حق با عملی که در اختیار او یا مربوط به اوست. اجتماع/Community: گروهی از افراد که اعضای آن دارای پیوندهای قوی، هویت مستحکم و با دوامی هستند و در فعالیتهای اجتماعی مشارکت منظم و نیز گاهی اوقات، مکان جغرافیایی مشترکی دارند. دور هم گرد آمدن، تجمع، جمع شدن، جماعت، وفاق عمومی، تألف، ائتلاف، انجمن شدن، اتفاق کردن بر چیزی، قوی شدن، سازگاری و عزم کردن. اجتماعی شدن/Socialization: فرآیندی که بهوسیله آن فرد تازه وارد، دانش، مهارت، اطّلاعات لازم، کافی و نیز دیدگاه صحیح نسبت به گروه، سازمان یا جامعه مورد نظر را کسب میکند و با قبول ارزشها، هنجارها و الگوهای رفتاری آن، خود را با اوضاع مطابقت میدهد و به عضوی موفق و مؤثر برای آن سازمان یا جامعه تبدیل میشود. عادت کردن یا علاقهمند شدن به زندگی مسالمتآمیز با دیگران.
دیدگاه تان را بنویسید