۱۶۰ قتل در پرونده یک پزشک روانی +عکس

کد خبر: 641901

هر چند تعداد واقعی قتل هایی که مارسل پیتوت انجام داده مشخص نشده اما گفته می شود که احتمالا او بیش از 160 قتل انجام داده است و این در حالی است که از وی به عنوان یکی از مهم ترین مردان فرانسه در زمان جنگ جهانی دوم و اشغال پاریس یاد می شود.

۱۶۰ قتل در پرونده یک پزشک روانی +عکس
خبرگزاری میزان: هر چند تعداد واقعی قتل هایی که مارسل پیتوت انجام داده مشخص نشده است اما گفته می شود که احتمالا او بیش از 160 قتل انجام داده است. از «مارسل آندره فیلیکس پیتوت» به عنوان یکی از مهم ترین مردان در زمان جنگ جهانی دوم و هنگامی که نازی ها پاریس را اشغال کرده بودند یاد می شود. او پزشکی فرانسوی الاصل است که خدمات ارزان و مراقبت های پزشکی رایگان در طول سال های قبل و در زمان جنگ جهانی دوم به فقرا ارائه می داد.
به گزارش سرنخ، این جنایتکار ادعا می کرد که رییس نیروهای مقاومت فرانسه در زمان اشغال توسط نازی ها بوده و تلاش های او باعث نجات جان بسیاری از مردمی که توسط نازی ها مورد آزار و اذیت قرار گرفته بودند، شده است.
پزشک روانی
او ادعا داشت موفق شده بیش از سه هزار نفر را فراری دهد ولی به طور اسرارآمیزی طی جنگ و در زمان فقر بیشتر مردم، توانست خانه بزرگی در محله تقریبا ثروتمند پاریس بخرد ولی ناگهان با پیدا شدن تعداد زیادی جسد انسان در این خانه، راز دکتر مرموز آشکار شد؛ رازی که وحشت مردم پاریس را برانگیخت و باعث شد او به القابی نظیر دکتر شیطانی، قصاب پاریس و گرگینه پاریس معروف شود.
خانه وحشت
روز 11 مارس 1944، بالاخره همسایه دکتر مارسل پیتوت به خاطر بوی بد و زننده ای که از خانه دکتر به مشام می رسید و همچنین به دلیل دود سیاه و غلیظی که از دودکش خانه بیرون می آمد، به اداره پلیس رفت و شکایت کرد.
همسایه به پلیس فرانسه گفت بارها متوجه این بوهای زننده و دود غلیظ از خانه دکتر پیتوت شده است: «از زمانی که پاریس توسط نازی ها اشغال شد، افراد زیادی برای نجات زندگی شان به خانه دکتر می آیند. دکتر این افراد را از راه های امنی از پاریس خارج می کند و به آمریکای جنوبی فراری می دهد، اما مسئله عجیب برای من این است که چرا همیشه از خانه او بوی زننده و دود غلیظی به مشام می رسد. من مدت هاست که صبر کرده ام اما امروز آن قدر دود و بوی زننده زیاد بود که مجبور شدم به پلیس مراجعه کنم.»
او در ادامه گفت: «دکتر پیتوت به من گفته بود که به خاطر انجام کاری برای یک ماه از شهر خارج می شود و همین مسئله باعث شد که بیشتر به ماجرا مشکوک بشوم.»
ماموران پلیس در قدم اول به آدرسی که دکتر پیتوت به همسایه اش داده بودند تا در مواقع ضروری با او تماس بگیرد. تلگرافی فرستادند و از او خواستند برای حل مشکل خانه اش هرچه زودتر برگردد. اما شدت دود به حدی بود که پلیس ترسید و فکر کرد شاید یکی از دریچه های شومینه درون خانه بسته شده و باعث آتش سوزی شده، به همین دلیل فورا برای خاموش کردن آتش، آتش نشانی را خبر کرد.
آتش نشان ها به زحمت وارد خانه مرموز شدند و به دنبال منبع دود به سمت زیرزمین خانه کشیده شدند. آن ها در زیرزمین با حیرت یک اجاق بزرگ پیدا کردند که به وسیله زغال سنگ روش شده بود اما چیزی که توجه آن ها را جلب کرده و باعث وحشت آن ها شد تکه های باقیمانده اجساد انسان ها مثل استخوان ها و قسمت هایی از بدن انسان بود که با زغال سنگ مخلوط شده بود. این صحنه وحشتناک اصلا قابل باور نبود و باعث حیرت و همچنین وحشت همگان شد.
با تمام این مدارک به دست آمده، پلیس صبر کرد تا تلگرافش به دست مارسل پیتوت برسد و او برای جواب دادن به سوالات پلیس به خانه اش برگردد. هنگامی که تلگراف به دست پیتوت رسید و او سراسیمه به پاریس بازگشت با نیروهای پلیس مواجه شد. دکتر جنایتکار در جواب سوالات پلیس به آن ها گفت: بقایای انسانی پیدا شده در زیرزمین خانه، متعلق به تعدادی نیروی آلمانی و خائنین فرانسوی بوده و چون او رییس گروه مقاوت فرانسه است این افراد را شناسایی کرده و به طرق مختلف به خانه اش کشانده تا آن ها را به مجازات اعمال شان برساند. دلایلی که دکتر مارسل پیتوت برای پلیس عنوان کرد اگرچه قانع کننده نبود اما کسی جرئت نداشت به رییس نیروهای مقاومت فرانسه مشکوک شود به همین دلیل او آزاد شد.
آزادی دکتر در حالی بود که تعدادی از ماموران پلیس که به ماجرا شک کرده بودند، همچنان به بازرسی خانه مرموز ادامه دادند و در کمال ناباوری تقریبا در همه جای خانه آثاری از بقایای اجساد انسان ها کشف شد. از همه وحشتناک تر این که در زیر راه پله هایی که به طبقه دوم و اتاق خواب ها می رسید کیسه ای حاوی تعدادی از اندام های انسان پیدا شد، همچنین در پارکینگ گودالی پیدا شد که با آهک پر شده بود و درون آن چندین جنازه وجود داشت، مشابه این گودال در محوطه پشتی خانه نیز پیدا شد.
در طبقه دوم خانه، پلیس یک اتاق شش ضلعی یا عایق صوتی پیدا کرد که روی دیوارهایش قلاب های زیادی نصب شده بود و به نظر می رسید که قاتل دیوانه، قربانیانش را با زنجیر به این قلاب ها وصل می کرده و آن ها را شکنجه می داده تا قربانیان در رنج و عذاب زیاد جان شان را از دست بدهند.
پلیس فرانسه بلافاصله بعد از این اکتشافات جدید، از این که در اولین بازجویی اجازه داده بود دکتر آزاد شود پشیمان شد و فورا با یک تلگراف به تمام مراکز پلیس فرانسه اعلام کرد به دنبال یک دیوانه خطرناک به اسم مارسل پیتوت می گردد و به این ترتیب جست و جو برای دستگیری و شناسایی این قاتل سریالی خطرناک آغاز شد.
مارسل پیتوت در 1897 در شهر اوسر فرانسه متولد شد. در کودکی پس از این که چندین بار از مدرسه اخراج شد بالاخره تحصیلات خودش را در آکادمی ویژه پاریس به پایان رساند و در نهایت در 1916، یعنی دو سال بعد از شروع شدن جنگ جهانی اول برای خدمت در ارتش فرانسه داوطلب شد.
در یکی از نبردها او مجروح شده و در معرض یک گاز سمی قرار گرفت که این اتفاق باعث شد سلامت روانی او بیشتر از قبل دچار اختلال شود. این اتفاق نیز بعد از افشای راز جنایت ها، به عنوان دومین دلیل جنایاتش تشخیص داده شد.
او در دوران خدمتش به اتهام سرقت از سایر سربازان به زندان فرستاده شد و پزشکان در زندان تشخیص دادند که او به بیماری روانی مبتلاست به همین دلیل به بیمارستان روانی فرستاده شد، اما ارتش به خاطر کمبود نیرو مجبور شد مارسل را در سال 1918 دوباره به میدان جنگ برگرداند ولی سه هفته بعد با برخورد یک نارنجک به پایش برای دومین بار مجروح شد و پزشکان تشخیص دادند که صدمه وارده خیلی خطرناک است در نتیجه او به خاطر از کارافتادگی در ارتش بازنشسته شد.
وی پس از جنگ جهانی اول در یک برنامه آموزشی که برای کهنه سربازان جنگ در نظر گرفته شده بود شرکت کرد و بعد از گذراندن یک دوره هشت ماهه پزشکی موافق به اخذ مدرک شد و در بیمارستان روانی شهر اورو به عنوان کارآموز کارش را شروع کرد. در نهایت مدرک پزشکی خودش را در سال 1921 دریافت کرد و در بیمارستان شهر یون مشغول کار شد.
گفته می شود که او به خاطر شیوه های پزشکی مشکوکش مثل تهیه مواد مخدر، انجام سقط جنین های غیرقانونی و همچنین سرقت از بیماران بارها به اداره پلیس احضار شده بود اما هر دفعه موفق شده بود به روشی از زیر بار کارهای خلافش فرار کند.
بررسی قتل های سریالی او نشان می دهد که اولین قربانی اش دختر یکی از بیمارانش به اسم لوییس دلاویو در سال 1926 بود که بعد از آشنایی با مارسل ناگهان به طرز مرموزی ناپدید شد، اما پلیس اتهامات وارده به دکتر را رد و اعلام کرد که احتمالا این دختر فرار کرده یا گم شده است.
در همان سال مارسل پیتوت تصمیم گرفت وارد سیاست شود و با زد و بند با اعضای شورای شهر، به عنوان شهرداری شهر یون انتخاب شد. دکتر مرموز بعد از این که به عنوان شهردار اعلام شد شروع به اختلاس از بودجه شهر کرد. او به عنوان شهردار شهر یون در سال 1927 با دختر یک زمیندار ثروتمند ازدواج کرد. در سال 1931 در حالی که شکایت های بسیاری درباره فساد اخلاقی و مالی شهردار صورت گرفته بود اواز سمت شهرداری استعفا داد و بعد از استعفا به پاریس نقل مکان کرد تا در آن شهر جنایات مخوفش را از سر بگیرد.
شروع جنایات در پاریس
هنگامی که وارد پاریس شد تصمیم گرفت به شغل طبابتش بپردازد به همین دلیل یک اتاق اجاره کرد که در آن مریض هایش را ویزیت می کرد. در این دوران شایع شده بود که در آن اتاق اجاره ای، دکتر بدنام اقدام به سقط جنین های غیرقانونی یا تزریق داروهای اعتیادآور می کند. پلیس احتمال می دهد که افراد زیادی به خاطر سقط جنین های غیرقانونی یا تزریق بیش از حد داروهای مخدر در مطب او جان داده اند و مارسل با بی رحمی تمام از شر اجساد آن ها خلاص شده است.
بالاخره این مرد مخوف با جعل اسنادی که مشخص می کرد از اعتبار زیادی در پزشکی برخوردار است موفق شد در سال 1936 با شروع جنگ جهانی دوم، به عنوان پزشکی که گواهی مرگ را امضا می کند، انتخاب شود. بعد از این که فرانسه توسط آلمان ها در سال 1940 اشغال شد، او از فرصت استفاده کرده و جنایات وحشتناک خودش را آغاز کرد.
او از یک راه بسیار عجیب و غریب شروع به پول درآوردن کرد، خودش را با نام دکتر یوجین معرفی کرده بود و می گفت می تواند از راه های امن، افرادی را که می خواهند از دست آلمان ها فرار کنند از کشور خارج کند و آن ها را در امنیت کامل به کشور آرژانتین بفرستد، اما برای هر فرد 25 هزار فرانک می گیرد.
او در این راه سه همدست به اسامی رائول، ادموند و ورنه گوستاو داشت که وظیفه داشتند افرادی را که تحت تعقیب نیروهای آلمانی بودند شناسایی کرده و آن ها را به سمت دکتر یوجین یا همان مارسل پیتوت هدایت کنند.
پیتوت بعد از این که 25 هزار فرانک از هر فرد می گرفت به افراد لیست فرار می گفت برای ورود به کشور آرژانتین باید یک واکسن تزریق کنند و بعد به آن ها سم سیانور تزریق می کرد آنگاه بعد از برداشتن اشیای باارزش قربانیان، از شر اجساد آن ها خلاص می شد. این قاتل بی رحم ابتدا اجساد را مثله کرده و در رودخانه سن می انداخت یا آن ها را در گودالی از آهک چال می کرد تا زودتر جسد قربانیان تجزیه شود یا قربانیان بیچاره را مثله کرده و درون کیسه می گذاشت آنگاه کیسه ها را به داخل کامیون هایی که در حال گذر بودند می انداخت.
در نهایت یک سال بعد از این که پیتوت جنایاتش را شروع کرد و از این راه عجیب و غریب پول در می آورد توانست خانه ای در خیابان بیست و یکم لوسور خریداری کند و از آن پس جنایاتش را در آن خانه انجام می داد البته در همان خانه که بعدها به خانه وحشت معروف شد به طرق مختلف از شر اجساد خلاص می شد.
پزشک روانی
پایان زندگی شیطان
در نهایت بعد از گزارش یکی از همسایه های پیتوت مبنی بر این که از خانه او دود غلیظ همراه با بوی زننده ای بیرون می آید و برملاشدن جنایاتش، دکتر مارسل پیتوت فرار را بر قرار ترجیح داد و با کمی تغییر قیافه و گذاشتن ریش و سبیل به عنوان این که رییس نیروهای مقاومت فرانسه است و یک خبرچین هویت پنهانی او را به آلمانی ها خبر داده و نیروهای نازی دنبال او هستند در خانه هوادارانش پنهان شد و برای خودش نام مستعار هانری والری را انتخاب کرد.
پیتوت نه تنها ادعا داشت رییس نیروهای مقاومت فرانسه است بلکه به هوادارانش گفته بود دور از چشم آلمانی ها اسلحه وارد فرانسه می کند و در سراسر پاریس تله های انفجاری کار گذاشته است.
همچنین می گفت در جلسات فرماندهان سطح بالای متفقین شرکت دارد. هوادارانش وقتی می شنیدند او چه فرد از خودگذشته و میهن پرستی است در پنهان کردن او وسواس زیادی به خرج می دادند و نیروهای پلیس فرانسه که به خاطر اشغال پاریس توسط آلمانی ها درگیری زیادی داشتند کم کم از پیدا کردن دکتر پیتوت ناامید شدند اما پرونده جنایات این قاتل خطرناک هچنان بازمانده بود تا این که در طول آزادسازی پاریس در سال 1944، مارسل پیتوت که همه جا خودش را به عنوان هانری والری و رییس نیروهای مقاومت فرانسه معرفی کرده بود با روزنامه مقاومت مصاحبه ای انجام داد اما بعد از چاپ مقاله، پلیس به هانری والری شک کرد و به این فکر افتاد که ممکن است درواقع این فرد همان مارسل پیتوت گمشده باشد که همه جا خودش را رییس نیروهای مقاومت فرانسه معرفی کرده است. پس نتیجه گرفت قاتل خطرناکی که دنبالش هستند هنوز در پاریس است. بنابراین پلیس دوباره تعقیب و جست و جو برای پیدا کردن و شناسایی این قاتل خطرناک را آغاز کرد و سرانجام در 31 اکتبر 1944 مارسل در ایستگاه متروی پاریس شناسایی و دستگیر شد.
در میان لوازم همراه پیتوت یک هفت تیر، 32 هزار فرانک پول و 50 مدرک شناسایی جعلی وجود داشت که همگی توسط پلیس ضبط شد.
در روز محاکمه دکتر شیطانی ادعا کرد که بی ناه بوده و فقط دشمنان فرانسه را کشته است، اما به هر حال پلیس فهمیده بود که پیتوت هیچ دوستی در گروه های اصلی مقاومت ندارد و فقط توانسته این سال ها با تغییر قیافه و جعل اسناد، خودش را از اعضای اصلی نیروهای مقاومت جا بزند و از این طریق موفق شده در مسیر تحقیقات پلیس اختلال ایجاد کند.
در نهایت دادگاه او را به خاطر قتل 27 انسان بی گناه، مجرم شناخته و به اعدام محکوم کرد و در 25 می 1946 توسط گیوتین گردن زده شد. گرچه این قاتل خطرناک برای قتل 27 نفر اعدام شد اما گفته می شود که او حدود 60 نفر را در طول زندگی اش کشته هر چند تعداد واقعی قتل هایی که مارسل پیتوت انجام داده ناشناخته مانده اما مقامات بر این عقیده اند که احتمالا او بیش از 160 قتل انجام داده است به همین دلیل در فرانسه با القاب دکتر شیطانی، قصاب پاریس، گرگینه فرانسه، قاتل زیرزمینی، شیطان غول پیکر و هیولای خیابان لوسور شناخته شده است.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت