این آدم‌ها در ماشین زندگی می‌کنند!

کد خبر: 639421

جوانان بيکار شهرستاني که با خودروهاي ارزان قيمت براي مسافرکشي به تهران می‌آیند و شب را در خودرو مي‌خوابند به حلقه آسيب‌هاي اجتماعي اضافه شده‌اند...

سرویس اجتماعی فردا؛ روزنامه جوان نوشت:

حلقه‌هاي آسيب‌هاي اجتماعي در بي‌تفاوتي دولت‌ها به جاي گسسته شدن روز به روز به يكديگر زنجيروار متصل مي‌شوند تا بخشي از سرمايه‌هاي با ارزش جامعه به نابودي كشانده شود. پس از خانه‌هاي مجردي، كارتن‌خوابي، گور خوابي و انواع و اقسام آسيب‌ها حالا به دليل شرايط نامناسب اقتصادي و رشد بيكاري، جوانان برخي استان‌ها به پايتخت پناه آورده‌اند و با خريد خودرو‌هاي ارزان‌قيمت «ماشين‌خوابي» را پيشه خود كرده‌اند. به دليل هزينه‌هاي بالاي زندگي، خودرو وسيله كار و محل زندگي اين جوانا‌ن شده است؛ روز‌ها در مسير‌هاي مشخص عمدتاً حومه تهران مسافركشي مي‌كنند و شب‌ها در خودروهاي خود در پاتوق‌هاي شرق، غرب و شمال پايتخت صبح را به شب مي‌رسانند وخواب وعده‌هاي پر زرق و برق مسئولان را مي‌بينند.

آسيب‌هاي اجتماعي به‌سان آتش زير خاكستر به اشكال مختلف و به دليل شرايط نامناسب اقتصادي و كم‌كاري مسئولان سر باز مي‌كنند و بخشي از سرمايه‌هاي با ارزش جامعه را به سيطره خود در مي‌آوردند. همين چند روز پيش بود كه معاون سرمايه‌گذاري فرهنگي و اجتماعي توسعه روستايي و مناطق محروم رياست جمهوري اعلام كرد، هزينه روستاييان در 22 استان كشور بيشتر از درآمد آنها شده است و 44 درصد جامعه روستايي كشور در فقر مطلق هستند. بر اين اساس بيش از 33 هزار روستاي كشور نيز خالي از سكنه شده است. موج مهاجرت پنهان و آشكار به صورت پله‌اي در حال افزايش است. خانواده‌هاي بي‌بضاعت به شهرستان‌هاي كوچك و از شهرستان‌هاي كوچك نيز برخي خانواده‌ها به شهرهاي بزرگ‌تر و البته به حاشيه آنها كوچ مي‌كنند. نبود شغل و كار مناسب براي كسب روزي تا آنجايي افزايش يافته است كه بسياري از جوانان و حتي نوجوانان نيز از خانه وخانواده جدا شده و به اميد يافتن شغل راهي شهر‌هاي بزرگ همچون پايتخت شده‌اند و بعضاً در چاله‌هاي آسيب‌هاي شهري غرق مي‌شوند. گسترش شغل‌هاي كاذب و فراهم نبودن شرايط و امكانات اوليه زندگي همچون سرپناه سبب شده است تا از نابساماني موجود در كشور، عده‌اي از جوانان با خريد اتومبيل دست چندم و ارزان‌قيمت به مسافر‌كشي روي بياورند.
البته نانوشته نبايد گذاشت كه مسافر‌كشي في‌نفسه شغل نامناسبي نيست، اما خريد اتومبيل براي كسب در‌آمد و پرداخت اقساط خودرو با سود‌هاي بالا ديگر مجالي نمي‌گذارد تا پولي براي اجاره يا دست و پا كردن سرپناه باقي بماند، آن هم در شهرهاي بزرگ كه هزينه‌ها چندين و چند برابر است. معضل ماشين‌خوابي پس از خانه‌هاي مجردي حالا روز به روز در حال گسترش است. خودرو‌هاي مسافر‌كش اغلب با شماره‌هاي شهرستان در بسياري از نقاط اطراف پايتخت كه شبكه‌هاي حمل و نقل كمتري در آنجاها گسترش يافته است به وفور ديده مي‌شود.
شهروندان بدون آدرس

گاه عده‌اي جوان در معابر پر مسافر و شهر‌ك‌ها و محله‌هاي پر رفت و آمد، خطوط جديد با ايستگاه‌هاي فرضي داير كرده‌اند تا مسافران را جابه‌جا كنند؛ به گفته خودشان كاسبي بد نيست، ناني براي خوردن در مي‌آيد، اما اين پول كفاف زندگي در شهر را به عنوان يك شهروند نمي‌دهد. در اين خصوص مصطفي 20 ساله كه از يكي از روستا‌هاي استان‌های جنوب غربی به تهران آمده است به خبر‌نگار «جوان» مي‌گويد: با بيمار شدن پدرم كه در مزرعه و زمين كشاورزي ديگران كار مي‌كرد، مجبور شدم براي درآمد خود و خانواده‌ام به تهران بيايم. چند جايي از رستوران گرفته تا كارگاه‌هاي كفاشي كاركردم و‌لي همه كارگاه‌ها موقت بود و من هم كه جاي خواب نداشتم، مجبور بودم در مغازه محل كارم شب‌ها بمانم. تا اينكه به توصيه يكي از همشهريان خودرويي را از دم قسط خريدم، مسافركشي و كار در آژانس شهرستان‌ها درآمد زيادي نداشت، مجبور شدم به تهران بيايم . در اينجا مدتي در آژانس مشغول شدم و حتي شيفت شب را كشيك مي‌ماندم تا جاي خواب داشته باشم. ولي از آنجايي كه مجرد بودم، عذر من را خواستند. وي مي‌افزايد: از طريق يكي ديگر از همشهريان مسافركشي را شروع كردم و ابتدا مسافر كمي بود، ولي حالا ديگر مسافران ما را مي‌شناسند و ما آنها را در طول روز تا دير وقت جابه‌جا مي‌كنيم. اين راننده جوان در توضيح زندگي ماشيني‌اش مي‌گويد: جاي خواب نداشتم. شب‌ها داخل شهر مي‌آمدم و دركنار خيابان در كنار مسجدي يا پاركي كه سرويس بهداشتي دارد، شب‌ها در ماشين مي‌خوابم . وسايل ابتدايي زندگي، گاز پيك‌نيك و پتو در صندوق عقب ماشين گذاشته‌ام و وقتي از كار خسته مي‌شوم در داخل ماشين استراحت و حتي مطالعه مي‌كنم. اين راننده از مشكلات ماشين‌خوابي اينگونه مي‌گويد: گاهي گشت نيروي انتظامي به سراغ ما مي‌آيد و وقتي مدارك ما را مي‌بيند، ما را رها مي‌كند. نمي‌توانيم جايي را اجاره كنيم، پول پيش مي‌خواهند، فعلاً همه زندگي كار، خانه و حتي تفريح ما همين ماشين است. وي مي‌گويد: شنيده‌ام قرار است با ماشين‌هاي نمره شهرستان كه مسافر جابه‌جا مي‌كنند، برخورد كنند؛ مگر ما كار خلافي مي‌كنيم‌؟ با زحمت شبانه‌روزي كار مي‌كنيم تا گذران زندگي كنيم و حالا هم قرار است نان ما را آجر كنند. اگر در شهرستان كار بود كه در تهران آواره خيابان‌ها نمي‌شديم.

بی‌خانمانی در سایه فقر و بیکاری
به اعتقاد دكتر مجيد ابهري جامعه‌شناش، ماشين‌خوابي نوعي ديگر از آسيب‌هاي اجتماعي به حساب مي‌آيد كه تداوم آن سبب كم‌رنگ شدن روابط عاطفي در سطوح مختلف زندگي مي‌شود.
وي مي‌افزايد: در حقيقت تداوم ماشين‌خوابي به نوعي مي‌تواند به بي‌خانماني هم اطلاق شود. اين موضوع ناشي از عوامل مختلفي همچون گراني مسكن و بالابودن هزينه‌هاي مهمانسراها و هتل‌ها است؛ اينگونه افراد در معرض آسيب‌هاي جسمي، روحي و حتي رفتاري نيز بعضاً قرار مي‌گيرند. اين رفتار شناس زندگي در خودرو را به زندگي بي‌چارچوب تعبير و تأكيد مي‌كند: تداوم زندگي در خودرو مسائل و مشكلات بسياري به دنبال دارد از مشكلات بهداشتي گرفته تا خو گرفتن به زندگي تجردي از تبعات اين پديده تقريباً نوظهور است. وي با اشاره بر اينكه زندگي در ماشين جداي از زندگي كارتن‌خواب‌ها و بي‌خانمان‌هاي آواره است، عنوان مي‌كند: معتقدم اينگونه افراد بسيار بيشتر از افراد مشابه در معرض آسيب‌ها قرار دارند. تصادفات شبانه، درگيري با سارقان خودرو و لوازم خودروها از پيش پا افتاده‌ترين عوارض خودرو‌خوابي است.
ابهري مهم‌ترين نكته از نظر رفتارشناسي اين پديده را احساس تبعيض و از بين رفتن روابط اجتماعي مي‌داند و مي‌گويد: تداوم اين نوع زندگي منجر به افسردگي‌، افزايش اضطراب، بريدن از نظام‌هاي مديريتي حاكم در جامعه و از دست دادن اعتماد و سرمايه اجتماعي مي‌شود. شهلا اعزازي جامعه‌شناس نيز معتقد است كه مهم‌ترين علت روي آوردن به پديده ماشين‌خوابي، فقر و بيكاري است. زندگي در تنهايي مطلق و دور شدن از خانواده و بستگان به مدت طولاني مسائل و مشكلات بسياري براي اين افراد به دنبال خواهد داشت. عضو هيئت علمي دانشگاه علامه تأكيد مي‌كند كه ماشين خوابي نوعي بي‌خانماني است و اعلام مي‌كند: اين افراد در دراز‌مدت دچار امراض روحي و جسمي مي‌شوند. حتي به دليل آنكه اين عده در مواردي، مسافران خطي تاكسي‌ها را حمل مي‌كنند، بعضاً با ساير رانندگان درگير هم مي‌شوند. اين جامعه‌شناس با تأييد اينكه با‌رها با اين افراد برخورد داشته است، مي‌گويد: تنهايي مطلق و تبعات آن اين افراد را تهديد مي‌كندو مجدداً تأكيد مي‌كنم كه تنهايي زياد مسئله‌ساز است و بايد اين پديده مورد رصد و مطالعه قرار بگيرد تا زواياي پنهان اين نوع آسيب بيشتر مشخص شود.
وعده‌هاي بي‌عمل

وعده و وعيدهاي مكرر دولت در ايجاد اشتغال و فراهم آوردن مسكن و ساير مقدمات زندگي سالم، بي‌عمل رها شده است. اين بي‌عملي روز به روز حلقه آسيب‌هاي اجتماعي را طويل‌تر مي‌كند. در اين بين سرمايه‌هاي اجتماعي لحظه به لحظه در حال هدر رفت است. به راستي چه كسي پاسخگوي اين نابساماني‌هاي دامنه‌دار است‌؟‌ وزارت ورزش و جوانان‌؟ دولت‌؟ يا دهها دستگاه متولي و بودجه‌بگير ديگر‌؟

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت