نزدیک بودن خداوند به بندگان به چه معنى است؟

کد خبر: 630814

اگر لطف خدانبود هرگز انسان به حقانیت حق، و باطل بودن باطل، پى نمى برد.

باشگاه خبرنگاران: در این گزارش به این سوال درباره اینکه «نزدیک بودن خداوند به بندگان به چه معنی است »پاسخ داده می شود. پاسخ این سوال در آیه24 سوره«انفال» آمده است، خداوند مى فرماید: بدانید که خداوند میان انسان و قلب او حائل مى شود، و این که همه شما نزد او در قیامتاجتماع خواهید کرد؛ «وَ اعْلَمُوا اَنَّ اللّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ اَنَّهُ اِلَیْهِ تُحْشَرُونَ» شک نیست که منظور از قلب، روح و عقل است. و اما این که خداچگونه میان انسان و روح و عقل او قرار مى گیرد احتمالات فراوانى درباره آن داده شده است. گاه گفته مى شود: اشاره به شدت نزدیکى خداوند به بندگان است، آن چنان که گوئى در درون جان او و میان او و خودش قرار گرفته؛ همان گونه که قرآن مى گوید: «وَ نَحْنُ اَقْرَبُ اِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ»؛ (ما از رگ گردن به انسان نزدیک تریم) بخشی از آیه اشاره به آن است که گردش دل ها و فکرها به دست خداست آن چنان که در دعامى خوانیم: «یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الاَبْصارِ»؛ (اى کسى که گردش دل ها و فکرها به دست تو است) منظور این آیه این است که اگر لطف خدانبود هرگز انسان به حقانیت حق، و باطل بودن باطل، پى نمى برد. و نیز گفته اند: منظور این است که مردم باید تا فرصت دارند در انجام طاعات و کار نیک تلاش کنند؛ زیرا خداوند میان انسان و قلبش به وسیله مرگ حائل ایجاد مى کند. اما با یک نظر کلى مى توان همه این تفسیرها را در یک تفسیرواحد جمع کرد و آن این که خداوند در همه جا حاضر و ناظر و به همه موجودات احاطه دارد در عین این که با موجودات این جهان یکى نیست از آنها هم جدا و بیگانه نمى باشد، مرگ و حیات، علم و قدرت، آرامش و امنیت، توفیق و سعادت همه در دست او و به قدرت اوست و به همین دلیل، نه انسان چیزى را مى تواند از او مکتوم دارد، نه کارى را بى توفیقاو انجام دهد، و نه سزاوار است به غیر او روى آورد و از غیر او تقاضا کند؛ چرا که او مالک همه چیز است و محیط به تمام وجود انسان! منابع: (1). سوره ق، آیه 16. (2) وسائل الشیعه»، جلد 6، صفحه 63، چاپ آل البیت؛ «بحار الانوار»، جلد 12، صفحه 278 و جلد 52، صفحات 148، 149 و ... (3). گردآوری از کتاب: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دارالکتب الإسلامیه، چاپ سی و دوم، ج 7، ص 164.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت