تلاش مردم یک روستا برای نجات محکوم اعدامی

کد خبر: 630000

پسرجوانی که در یک عروسی با فردی درگیر شده و با ضربه چاقو او را به قتل رسانده است، موفق شد با حضور اهالی روستای محل زندگی‌اش، از چوبه‌دار فاصله بگیرد.

روزنامه شرق: پسرجوانی که در یک عروسی با فردی درگیر شده و با ضربه چاقو او را به قتل رسانده است، موفق شد با حضور اهالی روستای محل زندگی‌اش، از چوبه‌دار فاصله بگیرد. او چند روز بيشتر تا رفتن دوباره به پاي چوبه‌دار فاصله ندارد. این جوان ١٠ سال قبل در جریان نزاعی دسته‌جمعی که در یک عروسی اتفاق افتاد، متهم به قتل جوانی دیگر به ضرب چاقو شده است. او قرار بود ٢٩ دی‌ پای چوبه‌دار برود؛ اما با درخواست اهالی روستا اولیای‌ دم قبول کردند یک ماه به خانواده متهم مهلت دهند تا پول درخواستي آنها را آماده کنند. به گفته یکی از نزدیکان خانواده مقتول، پدر جوان کشته‌شده کسی است که تصمیم ‌نهایی را خواهد گرفت. او درباره اینکه آیا خانواده مقتول حاضر است مبلغی از پول دیه‌ای که خواسته‌اند کم کند گفت: تاجایی‌که من می‌دانم او دیگر تصمیم ندارد مبلغ را کم کند و اگر در پایان مهلت مبلغ فراهم نباشد، درخواست اجرای حکم را دارد. یک‌ ماه قبل هم تا لحظه آخر تصمیم بر قصاص داشت؛ اما وقتی با جمعیتی حدود صد نفر روبه‌رو شد که ریش‌سفیدان و افراد معتمد هم بین آنها بودند، با مهلتی یک‌ماهه، به خانواده قاتل فرصت داد مبلغ درخواستی را فراهم کنند؛ الان هم فقط چند روز تا پایان مهلت باقی است و خانواده محکوم به قصاص در آخرین مراجعه‌ها گفته‌اند حدود ٤٠٠‌ میلیون تومان فراهم کرده‌اند که این مبلغ هنوز فاصله زیادی با مبلغ درخواستی دارد و حتی اگر تصور کنیم آنها درباره مبلغی که می‌توانند فراهم کنند مخفی‌کاری کرده باشند، درنهایت توان فراهم‌کردن ٦٠٠‌ میلیون را دارند که در آن صورت هم هنوز مبلغ زيادي کم دارند و بعید می‌دانم بدون کمک مردم و خیران بتوانند این مبلغ را فراهم کنند.
عباس کیوانلو، یکی از کسانی که تلاش زیادی برای نجات جان محکوم به قصاص کرده است، به خبرنگار ما گفت: حدود یک‌ ماه قبل و تنها یک روز قبل از اجرای حکم از موضوع مطلع شدم. همان موقع بود که به ذهنم رسید باید کاری کرد. گروهی تلگرامی تشکیل دادم که بعد به شکل کمپین درآمد و اسمش شد: «کمپین بخشش جوان محکوم به اعدام». من در آنجا نوشتم ٢٩ دی‌، حکم حسین اجرا می‌شود و حضور جمع زیادی از مردم در مقابل خانه اولیای‌ دم ممکن است این خانواده را به بخشش ترغیب کند. ماجرا از هشت صبح شروع شد و من تعدادی از دوستان و آشنایان و حتی افراد تأثیر‌گذاری را که شغل دولتی مهم داشتند وارد گروه کردم و دعوت کردم شب قبل از اجرای حکم، مقابل خانه خانواده مقتول برویم تا از آنها تقاضای بخشش کنیم. در مدت چند ساعت تعداد اعضای گروه به ٨٠٠ نفر رسید و آخر شب که مقابل خانه خانواده مقتول رفتیم، آنها قبل از اینکه جمعیت زیاد شود در خانه‌ خود را قفل کردند و به مشهد رفتند که صبح برای اجرای حکم به زندان بروند. مدتی گذشت و جمعیت به ٧٠، ٨٠ نفر رسید؛ البته همه حرکت خودجوش بود ولی وقتی دیدیم ماجرا به اینجا رسید، با چند ریش‌سفید صحبت و نظرشان را جلب کردیم و قرار شد با یک اتوبوس و هرکسی هم توانست با خودروی شخصی خودش، به جلوی زندان «وکیل‌آباد» مشهد برویم تا آنجا از خانواده مقتول تقاضای بخشش کنیم. اول صبح بود که رسیدم دم زندان، همه چیز خودجوش پیش رفت و افرادی با دو اتوبوس و برخی با حدود ٢٠ خودرو شخصی جلوی زندان آمده بودند و خانواده مقتول هم صبح ساعت چهارونیم آمدند و ما کلی التماس و خواهش و گریه و زاری کردیم که برای عاقبت‌به‌خیری خودتان و خانواده و آن مرحوم و روستا ببخشید، ‌آنها هم موافقت کردند که یک‌ ماه فرصت بدهند تا پول را فراهم کنند.
البته بعد از اینکه اولیای ‌دم به طور موقت از اجرای حکم خود‌داری کردند، این‌بار جمعیت را برای تشکر از اولیای‌ دم مقابل خانه آنها آمدند. جمعیتی چندبرابر افرادی که جلوی زندان آمده بودند از روستاهای اطراف، سبزوار و حتی مشهد برای تشکر از این اقدام خداپسندانه خانواده مقتول به در خانه آنها آمدند و بعد هم سر مزار فرزند آن خانواده رفتیم و برای آمرزش روح او فاتحه خواندیم. پس از آن هم حداقل یک‌شب در میان افراد معتمد و ریش‌سفید همراه خانواده قاتل به خانه مقتول رفته‌اند و درحال‌حاضر هم هنوز رایزنی‌ها با خانواده مقتول ادامه دارد و تا الان لطف کرده‌اند مبلغ را پایین آورده‌اند؛ اما هنوز خانواده متهم به قتل، مبلغ زیادی کم دارند و نتوانسته‌اند همه مبلغی را که اولیای‌ دم خواسته‌اند آماده کنند.
محمود، برادر این محکوم به قصاص، هم به خبرنگار ما گفت: «برادرم ١٩ساله بود که مرتکب قتل و بازداشت شد. ما برای نجات جان او حاضریم همه دارایی‌ خود را به خانواده مقتول بدهیم؛ حتی‌حاضریم دوتا خانه گلی که داریم به آنها بدهیم؛ حتی الاغ‌هایمان را به آنها می‌دهیم که بدانند دیگر هیچ ‌چیز نداریم و چیزی برای خودمان نگه نمی‌داریم و این لطف را در حق ما بکنند و رضایت بدهند».
برادر متهم: سعی کردیم به مقتول کمک کنیم، نشد
برادر این محکوم درباره ماجرای منجر به قتل، می‌گوید:‌ «ما و خانواده مقتول ساکن روستای شهرستانک شهرستان جغتای سبزوار ‎ هستیم و قتل به حدود ١٠ سال پیش بر‌می‌گردد. برادرم و مقتول در عروسی بودند که بین آنها و دوستانشان درگیری پیش می‌آید و ٤٠، ٥٠ نفر وارد این درگیری می‌شوند و برق‌ها هم خاموش می‌شود. آن شب مقتول که ٢٢ساله بود مورد اصابت چاقو قرار گرفت و معلوم نبود در آن تاریکی چه کسی به او چاقو زده است؛ اما در نهایت برادر من، حسین، به‌عنوان قاتل شناخته و محکوم به قصاص شد». وی درباره چگونگی مرگ مقتول نیز می‌گوید: «آن شب بعد از درگیری مقتول را با ماشین پیش دکتر بردند؛ اما از آنجایی که آن موقع «جغتای» تازه به بخش تبدیل شده بود، امکانات کافی نداشت و پزشک بعد از اقدامات اولیه برای زخم، خون‌ریزی داخلی تشخیص داده بود و مقتول را با همان وضعیت به‌سبزوار فرستاده بود و نتوانسته بودند جلوی خونریزی را بگیرند و بانک خون هم نداشتیم که به مقتول تزریق کنند. من وقتی از ماجرا مطلع شدم به سرعت به آنجا رفتم تا به او خون بدهم؛ چون گروه خونی من «O منفی» ‌است و به همه گروه‌ها می‌توانم خون بدهم؛ اما قبل از رسیدن من، مقتول را به سبزوار برده بودند که متأسفانه در راه به‌خاطر کم‌خونی فوت شد».
محمود درباره نحوه شناسایی‌شدن برادرش به‌عنوان قاتل بر این باور است: به‌هرحال شناسایی قاتل در آن شرایط که لامپ‌ها خاموش بود، کار آسانی نیست؛ ولی به‌هر‌ترتیب برادر من به‌عنوان قاتل محکوم شد و این در حالی است که در درگیری افراد زیادی حضور داشتند. بعد از این اتفاق، برادرم و چند نفر دیگر خودشان را معرفی کردند و دستگیر شدند؛ اما در پایان رسیدگی برادرم محکوم به قصاص شد».
محمود که فرزند پنجم است درباره تعداد خواهر و برادران و کمک آنها برای نجات جان برادر کوچکشان گفت: «ما هفت خواهر و برادر هستیم و من که ٣٨ سال دارم بچه پنجم هستم. آنها هر کدامشان سر خانه و زندگی خودشان هستند و یک خانه گلی و چند گوسفند دارند که فروش آنها رقمی‌ نمی‌شود. به همین دلیل من دنبال کارهای برادرم هستم و پدرم اختیار کار را به من داده و من هم بیش از‌ هزار بار پیش خانواده مقتول رفته‌ام. حتی‌ هزاران بار بزرگان منطقه هم برای صحبت‌کردن با خانواده مقتول پیش آنها رفته‌اند».

او در پایان گفت: ما اول خدا، دوم خدا را داریم و سوم هم چشم امیدمان به لطف و بخشش اولیای‌ دم و کمک‌های مردمی است تا برادرم که در زمان این اتفاق محصل بود و در دامداری هم به پدرم کمک می‌کرد از مرگ نجات پیدا کند. به همین منظور از مردم خواهش ‌می‌کنم کمک‌های نقدی خود را به حساب من که مسئول رسیدگی به موضوع در خانواده هستم واریز کنند، شماره کارت ٥٨٥٩٨٣١٠٠٢٦٦٦٧٦٥ به نام محمود‌ کیوانلوشهرستانکی.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت