جنایت هولناک زن جوان در خانه ویلایی
زن ۳۳ ساله وقتی دید شوهر ۶۷ سالهاش راضی به نگهداری از دختر او در خانه نیست دست به جنایتی هولناک زد.
روزنامه همشهری: زن ۳۳ ساله وقتی دید شوهر ۶۷ سالهاش راضی به نگهداری از دختر او در خانه نیست دست به جنایتی هولناک زد. او شبانه 2فرزند خردسالش را به قتل رساند و سعي كرد به زندگي خودش هم پايان بدهد اما نتوانست.صبح ديروز زن جواني براي سرزدن به خواهرش به نام سميرا راهي خانه آنها در محله امام هادي مشهد شد. او نگران خواهرش بود، چرا كه سميرا شب قبل با او تماس گرفته و گفته بود كه ديگر از زندگي خسته شده و نميخواهد نه خودش و نه دختر و پسرش زنده بمانند. زن جوان با اينكه آن شب حرفهاي خواهرش را جدي نگرفته بود اما نگران آنها بود و به همين دليل صبح زود تصميم گرفته بود سري به خانهشان بزند. او با عجله خودش را به مقابل خانه خواهرش رساند و زنگ در را زد. لحظاتي بعد سميرا در را باز كرد و زن جوان با ديدن چهره خواهرش و لباسهاي غرق خون او وحشتزده وارد خانه شد. اما به محض ورود به پذيرايي با اجساد دختر هشتساله و پسر چهارساله خواهرش روبهرو شد كه بيجان روي زمين افتاده بودند و پليس را خبر كرد. دقايقي بعد قاضي علياكبر احمدينژاد، كشيك جنايي مشهد به همراه تيمي از كارآگاهان جنايي راهي محل حادثه شدند؛ خانهاي ويلايي كه طبق بررسيهاي اوليه سميرا به همراه شوهر و فرزندانش در آنجا زندگي ميكردند. مأموران اجساد دختر و پسر خردسال را در حالي پيدا كردند كه بهگفته متخصص پزشكي قانوني هر دوي آنها بر اثر خفگي به قتل رسيده بودند. بررسيها نشان ميداد كه سميرا پس از قتل فرزندانش با چاقو خودزني كرده اما زنده مانده بود. در چنين شرايطي زن جوان به بيمارستان منتقل شد و همزمان قاضي جنايي به تحقيق از او پرداخت. اين زن كه هنوز در شوك بود و باورش نميشد كه با دستان خود فرزندانش را به قتل رسانده است در تحقيقات اوليه گفت: چند سال پيش وقتي از شوهر اولم جدا شدم، سرپرستي دخترم را بهعهده گرفتم و با هم زندگي ميكرديم تا اينكه مردي به خواستگاريام آمد. او زن و بچه داشت و قول داد كه از من و دخترم محافظت كند. به همين دليل بود كه برخلاف اختلاف سني زيادي كه داشتيم به او جواب مثبت دادم و زندگي مشتركمان شروع شد. ما صاحب يك پسر شديم و زندگيمان ادامه داشت تا اينكه از چندماه پيش شوهرم سر ناسازگاري گذاشت. او ميگفت كه حاضر نيست از دخترم مراقبت كند. ميگفت كه بايد او را نزد پدرش بفرستم اما من حاضر نبودم چنين كاري انجام دهم. در نهايت اختلافات ميان ما آنقدر بالاگرفت كه حدود 4ماه پيش شوهرم قهر كرد. او ديگر به خانه من نميآمد و ترجيح ميداد نزد همسر اول و فرزندانش بماند. در اين مدت فشار زيادي را تحمل كردم تا اينكه تصميم گرفتم به زندگي خودم و بچههايم خاتمه دهم. پس از نيمهشب درحاليكه فرزندانم خوابيده بودند سراغشان رفتم و هردوي آنها را خفه كردم. بعد هم سعي كردم با چاقو خودكشي كنم اما فقط مجروح شدم. قاضي احمدينژاد پس از شنيدن اظهارات اين زن براي او قرار بازداشت موقت صادر كرد و دستور داد كه وي پس از درمان به پزشكي قانوني منتقل شود تا سلامت روحي و روانياش بررسي شود.
دیدگاه تان را بنویسید