شوی خانوادگی برای کلاهبرداری های تلفنی
رئیس پلیس فرودگاههای کشور از دستگیری گردانندگان باند کلاهبرداری تلفنی پس از 4 ماه عملیات ویژه اطلاعاتی و تخصصی پلیس فرودگاه مهرآباد خبر داد.
سردار مهری با هشدار به شهروندان گفت: متأسفانه در بسیاری از این پروندهها خود افراد طمع کردهاند و به دام این شیادان افتادهاند، جالب اینکه مالباختگان اصلاً در مسابقهای هم شرکت نکرده بودند ولی به دلیل هیجانی شدن، درست تصمیم نگرفتند. شهروندان باید به این نکته توجه کنند که برای واریز شدن پول به حساب به هیچ عنوان لازم نیست پای دستگاه خودپرداز بروند و اگر چنین گفتهای بیان شد هرگز به تماس تلفنی اعتماد نکنند. حتی به شمارههایی که از طریق کلاهبرداران به افراد داده میشوند اعتماد نکنند،چرا که بیشتر این خطوط جعلی و سرقتی هستند و مالکی ندارند. به همین خاطر در صورت بروزمشکل شناسایی نمیشوند. همچنین باید به این نکته توجه کرد که افراد در صورت سرقت یا گم شدن کارتهای عابر بانک خیلی سریع آن را بسوزانند و به شعبه بانک مورد نظرشان مراجعه کنند، چرا که در غیر این صورت شیادان از کارتهای عابربانک سوءاستفاده میکنند و پولهای سرقتی را به حساب این افراد واریز میکنند. بیتردید اگر مردم هشدارها را جدی بگیرند جرایم در این حوزه بشدت کاهش مییابد.
اسمت چیه و چند سالته؟ بابک، 28 ساله هستم ازدواج کردی؟ بله متأهلم.البته همسرم هم با من شریک بود اعتیاد داری؟ شیشه میکشم به چه جرمی دستگیر شدی؟ کلاهبرداری تلفنی و پیامکی این شیوه کلاهبرداری را از کجا یاد گرفتی؟ قبلا چندین بار به زندان افتاده بودم. از آنجا که باید هزینه زندگی و مواد مخدرم را در میآوردم در زندان فهمیدم بچهها با این شگرد پولهای میلیونی به جیب میزنند من هم وقتی آزاد شدم با همدستی خانوادهام نقشه فریب افراد طمعکار را کشیدم. نقشه ات را چطوراجرا میکردی؟ خیلی شانسی شمارههای تلفن همراه را میگرفتیم وقتی جواب می دادند میگفتیم در مسابقه رادیویی یا تلویزیونی برنده شده است.حتی برای جلب اعتماد بیشتر آنها را پشت خط نگه میداشتیم وبه اصطلاح پس ازوصل ارتباط تلفنی به روابط عمومی به او اطمنیان میدادیم که همه چیز صحت دارد. از آن طرف درکنار من، هم همسر و پدر و خانوادهام دست و سوت میزدند تا فرد باور کند از برنامه زنده تلویزیونی تماس گرفتیم و او برنده شده است. بیشتر وقت ها خود افراد طمع میکردند و برای دریافت هدیهشان خیلی سریع هرچه را میگفتیم گوش می دادند وپای عابربانک میرفتند و با ترفند ما پول به جای واریز به حسابشان به حساب ما میآمد. حسابها را چطور بازکردید؟ دوستم و پدرم مسئول این کار بودند. آنها کارتهای عابربانک جعلی یا دزدی را از افراد معتاد میخریدند و حساب باز می کردند ما هم پولها را بر میداشتیم و خرج خودمان میکردیم. در میان طعمه هایتان کسی هم بود که نقشه تان را باور نکند؟ بله چندین بار پیش آمد که طرف مقابل شک کرد و ما هم سریع قطع کردیم و گفتیم اشتباه گرفتهایم. بیشتر با چه پیش شمارههایی تماس میگرفتید؟ 9100 و 0990 می دونی تا حالا چند تا شاکی داری؟ سکوت حرفی داری؟ پشیمانم اشتباه کردم باز هم آخرش میشود زندان و بدبختی،نباید این کار را انجام می دادم.
دیدگاه تان را بنویسید