حکایت دلدادگی بانوی آلمانی به صحیفه سجادیه

کد خبر: 618057

برای کسانی که به حوزه مولوی‌شناسی علاقه دارند یا دست کم، «تاریخ ایرانی کمبریج» را مطالعه کرده‌اند، پروفسور «آنه ماری شیمل» نامی آشناست؛ بانویی آلمانی که علاقه وافرش به فرهنگ اسلامی و به ویژه عرفان، او را در زمره یکی از برجسته‌ترین استادان فرهنگ و معارف اسلامی در غرب قرار داده است. کتاب‌ها و مقالات محققانه او، همچنان به عنوان منابع اصلی مطالعات اسلامی در دانشگاه‌های معتبر اروپا و آمریکا، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

روزنامه خراسان: برای کسانی که به حوزه مولوی‌شناسی علاقه دارند یا دست کم، «تاریخ ایرانی کمبریج» را مطالعه کرده‌اند، پروفسور «آنه ماری شیمل» نامی آشناست؛ بانویی آلمانی که علاقه وافرش به فرهنگ اسلامی و به ویژه عرفان، او را در زمره یکی از برجسته‌ترین استادان فرهنگ و معارف اسلامی در غرب قرار داده است. کتاب‌ها و مقالات محققانه او، همچنان به عنوان منابع اصلی مطالعات اسلامی در دانشگاه‌های معتبر اروپا و آمریکا، مورد استفاده قرار می‌گیرد.
دختر نابغه «ارفورت»
«آنه ماری شیمل» در 7 آوریل سال 1922م(اردیبهشت 1301هـ.ش)، در «ارفورت»، جایی در آلمان امروزی که در آن روزگار، بخشی از جمهوری مستقل «وایمار» بود، به دنیا آمد. او خانواده‌ای فرهنگ دوست و اهل مطالعه داشت. «شیمل» در جوانی دختری نابغه شناخته می‌شد که توانسته بود تا 19 سالگی و طی 2 سال تحصیل در دانشگاه برلین، از این دانشگاه معتبر اروپایی، درجه دکترای خود را در رشته «ادبیات عرب و علوم اسلامی»، دریافت کند. او در زمان تحصیل در این دانشگاه، توسط استادش، «هانس هاینریش شِدر»، خاورشناس برجسته آلمانی، با کتاب «مثنوی معنوی» آشنا شد. این آشنایی، گرایش و اشتیاق فراوان «شیمل» را برای شناختن هر چه بیشتر عرفان اسلامی در پی داشت. او در سال 1951م، در حالی که 29 ساله بود، دومین مدرک دکترای خود را در رشته «تاریخ ادیان»، از دانشگاه برلین دریافت کرد. عنوان پایان‌نامه «شیمل» برای دریافت دومین مدرک دکترا، «عشق عرفانی در اسلام» بود.
مسافر خاورمیانه
علاقه به آشنایی هر چه بیشتر با معارف اسلامی، او را به فراگیری زبان‌های شرقی، مانند فارسی و ترکی واداشت. تسلط «شیمل» به زبان ترکی در حدی بود که مدتی به عنوان استاد درس «ادبیات کلاسیک ترک» در دانشگاه آنکارا تدریس کرد. او در سال 1963م به ایران سفر کرد و طی سخنرانی‌هایی در مؤسسه گوته، در تهران، به بیان دیدگاه‌هایش درباره عرفان اسلامی پرداخت که با اقبال فراوانی روبه‌رو شد. «شیمل» از سال 1967م، در دانشگاه هاروارد آمریکا، «فرهنگ اسلامی» تدریس می‌کرد، اما نیمی از سال را برای مطالعه درباره معارف اسلامی و به ویژه عرفان، در خاورمیانه و به ویژه، پاکستان می‌گذراند. او طی این مدت، بسیاری از کتاب‌های اخلاقی و نیز، ادعیه اسلامی را، به زبان آلمانی ترجمه کرد.
شیفته «صحیفه سجادیه»
«شیمل» طی همین مطالعات، با ادعیه مذهب شیعه و به ویژه، دعاهای عارفانه امام سجاد(ع) آشنا شد و با اشتیاق فراوان آنها را ترجمه و به اروپاییان علاقه‌مند معرفی کرد. او درباره تأثیر ترجمه دعاهای امام سجاد(ع) بر اروپاییانی که آن را مطالعه کرده اند، گفته است:«من خود همواره دعاها، احادیث و اخبار اسلامی را از اصل عربی آن می‌خوانم و به ترجمه دیگران مراجعه نمی‌کنم. من بخشی کوچک از کتاب مبارک صحیفه سجادیه را، به آلمانی ترجمه و منتشر کرده‌ام و از جمله، دعای رؤیت هلال ماه مبارک رمضان و دعای وداع با آن ماه را. وقتی مشغول ترجمه این دعاها بودم، مادرم در بیمارستان بستری بود و من که به او سر می‌زدم، پس از آنکه او به خواب می‌رفت، در گوشه‌ای از آن اتاق، به کار پاکنویس کردن ترجمه‌ها مشغول می‌شدم. اتاق مادرم دو تختی بود. در تخت دیگر، خانمی بسیار فاضله بستری بود که کاتولیکی مؤمن و راسخ‌العقیده و حتی متعصب بود. وقتی فهمید که من دعاهای اسلامی را ترجمه می‌کنم، دلگیر شد که مگر در مسیحیت و در کتب مقدسه خودمان، کمبودی داریم که تو به ادعیه اسلامی روی آورده ای؟ وقتی کتابم چاپ شد، یک نسخه برای او فرستادم. یک ماه بعد، او به من تلفن زد و گفت: صمیمانه از هدیه این کتاب متشکرم، زیرا هر روز به جای دعا، آن را می خوانم. بله! واقعا ترجمه ادعیه امامان معصوم(ع)، به ویژه صحیفه حضرت زین‌العابدین(ع)، برای بسیاری از مردم مغرب زمین، کارساز است.»
دفاع از پیامبر گرامی اسلام(ص) و وحدت اسلامی
«شیمل» یکی از معدود اندیشمندان غربی بود که درباره وحدت اسلامی دیدگاه مثبتی داشت. او طی مصاحبه‌ای، درباره این موضوع، گفته‌است:«اصولی که مسلمانان به آن ایمان دارند، این وحدت را به وجود می‌آورد؛ اعتقاد به خدای یگانه و اعتقاد به این اصل که حضرت محمد(ص)، خاتم تمام انبیای بزرگی است که از آغاز خلقت جهان، مردم را به راه راست هدایت کرده‌اند. تفاوت‌ها به ویژه در آداب و رسوم قومی وجود دارد؛ اما آنها (مسلمانان) همگی در اصول هم عقیده‌اند.» این بانوی اندیشمند آلمانی در زمره شخصیت‌هایی بود که علیه چاپ کتاب موهن «آیات شیطانی» اعتراض کرد. «شیمل» که به دلیل این ابراز عقیده، از سوی رسانه‌های صهیونیست و ضداسلامی اروپا به شدت تحت فشار قرار گرفته بود، در مصاحبه‌ای تلویزیونی، به صراحت اظهار کرد: «من تا دم مرگ این نظرات را مورد انتقاد قرار می‌دهم و آنها را محکوم می‌کنم. گروه‌های فشار وابسته به سلمان رشدی، نمی‌توانند مرا بترسانند ... نباید فراموش کرد که رشدی احساسات دینی میلیون‌ها مسلمان را جریحه دار کرده‌است. من همچنین باید بر این موضوع تأکید کنم که حمله و توهین به تمام پیامبران الهی در تاریخ اسلام، همیشه گناهی بزرگ محسوب می‌شده است. شخصیت پیامبر اسلام(ص) در غرب به شکل صحیح و مناسب شناخته نشده است. متأسفانه در آلمان اطلاعات ناقص و اغلب نادرستی درباره اسلام، ایران و انقلاب اسلامی وجود دارد و متقابلاً در ایران نیز، تقریباً هیچ گونه اطلاع قابل ملاحظه‌ای درباره آلمان وجود ندارد.» او در همین راستا، با شجاعتی کم‌نظیر به دفاع از اسلام و معارف آن پرداخت و بدون واهمه از موج مخالفت‌ها، تأکید کرد:«ارادت من به دین اسلام بر کسی پوشیده نیست ... اسلام دینی است که می‌تواند به حق ادعا کند تمام جهان را در بر می‌گیرد. مسلمانان، هر کجا که زندگی کرده‌اند، دین اسلام را اساس زندگی خود قرار داده‌اند.»
افتخارات بانوی اندیشمند

«شیمل» با این حال، به دلیل دفاعیات صادقانه‌اش از فرهنگ و تمدن اسلامی، محبوبیت فراوانی در غرب و کشورهای اسلامی پیدا کرد. او در سال 1995م، برنده جایزه «صلح» ناشران آلمان شد. «شیمل» همچنین، به پاس تلاش‌های مستمر و مؤثرش در معرفی اسلام به اندیشمندان غربی، از دانشگاه‌های «سند» و «اسلام‌آباد» در پاکستان، «سلجوق قونیه» در ترکیه، «اوپسالا» در سوئد و «تهران» و «الزهرا(س)» در ایران، دکترای افتخاری گرفت. دولت پاکستان نیز، بالاترین نشان رسمی این کشور، یعنی «هلال امتیاز» را به او اعطا کرد. «شیمل» در آلمان نیز، مفتخر به دریافت نشان «صلیب بزرگ لیاقت» شد.«آنه ماری شیمل» در طول عمر 81 ساله‌اش، بیش از 70 کتاب درباره فرهنگ و تمدن اسلامی به رشته تحریر درآورد. این بانوی اندیشمند، سرانجام در 26 ژانویه سال 2003م (6 بهمن 1381) در شهر «بُن» آلمان، بدرود حیات گفت. طبق وصیت او، حدیثی از پیامبر گرامی اسلام(ص)، با خط نستعلیق، زینت بخش سنگ مزارش شد:«النّاس نیام، فاذا ماتوا انتبهوا؛ مردم خوابند و چون بمیرند، بیدار می‌شوند.»گفته های «ماری شیمل» از مجله «پیام زن» شماره 121 نقل شده است.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت