گفتگوی بی‌پرده با محققی! که پایان‌نامه می‌فروشد

کد خبر: 614888

تجارت مطالب علمي در گفت‌وگوي «اعتماد» با «ميم»

روزنامه اعتماد: اسمش را مي‌گذاريم «ميم» تا بشود با نامي از او ياد كرد. ميم، دانشجوي استعداد درخشان در دوره كارشناسي ارشد دانشگاه تهران بوده، ميم مي‌گويد كه قاعدتا بايد مي‌توانست با چنين عنواني بدون كنكور وارد مقطع دكترا شود اما به دلايلي از ورود باز ماند و در كنكور هم شركت نكرد، ميم چندين مقاله علمي- پژوهشي و كتاب دارد. ميم مي‌گويد كه تلاش مي‌كند تا براي ادامه تحصيل از ايران برود. اما اين داستان تقريبا تكراري مهاجرت و خروج نخبگان از كشور موضوع اصلي اين مصاحبه نبود. سوژه اين مصاحبه كه نام واقعي‌اش محفوظ مي‌ماند يكي از كساني است كه تبديل به بخشي از هويت پنهان اين روزهاي دانشگاه شده‌اند، هويتي كه هرچند مدام از سوي مسوولان آموزش عالي انكار مي‌شود اما در خفا و آشكار وجود دارد. ميم پايان‌نامه و مقاله مي‌فروشد. «البته كسي منكر تخلف نيست ولي بايد توجه شود كه تعداد ٥٨ مقاله‌اي كه مورد تشكيك قرار گرفته در مقايسه با آنچه در كشورهاي غربي اعم از امريكا و اروپا در اين زمينه اتفاق مي‌افتد، بسيار ناچيز است ولي در آمار و گزارش‌ها فقط تخلفات احتمالي اتفاق افتاده در كشورمان بزرگنمايي مي‌شود. در اين فضا قطعا شيطنت مجله نيچر (nature) با هدف سياسي صورت گرفته است.» اين حرف رييس كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس شوراي اسلامي بعد از آن عنوان شد كه در آبان ماه، نشريه نيچر از «تعليق ٥٨ مقاله ٢٨٢ دانشمند و پژوهشگر ايراني به دليل جعل علمي و دستكاري» خبر داد. محمدمهدي زاهدي تنها يكي از مسوولاني بود كه پس از انتشار گزارش تخلفات علمي، با وجود اينكه وجود تخلفات را كتمان كرد اما تاكيد داشت كه نبايد تحت تاثير سياه‌نمايي‌ها قرار گفت و اهداف سياسي را در انتشار اين گزارش آشكارا ديد. اما سواي از گزارش اين نشريه بين‌المللي و جداي از اينكه حقيقت تخلفات اين‌گونه تا چه اندازه در ميان اهالي آكادمي ايران ريشه دوانده است، يك سمت آشكارتر ماجراي تقلب علمي همان است كه بسياري از تهراني‌ها و دانشجويان در برابر دانشگاه تهران ديده‌اند. يكي از ساده‌ترين و رايج‌ترين شيوه‌هاي تخلف كه بدل به امري مرسوم شده است همين نگارش و فروش مقاله و پايان‌نامه است كه نه مي‌توان كتمانش كرد و نه صحبت كردن در موردشان را به اهداف سياسي ارتباط داد. اين گفت‌وگو تلاش دارد تا با كمك گرفتن از تجربيات يكي از كساني كه در متن ماجرا قرار دارد، نگاهي بيندازد به آنچه هر روز در جريان توليد علم اين كشور مي‌گذرد.

ميم راحت حرف مي‌زند، از تعريف كردن در مورد كارش كه به قول خودش «پول راحتي» دارد و به عنوان كار مكمل انجامش مي‌دهد ابايي ندارد. در طول تعريف كردن ماجراي نوشتن و فروش پايان‌نامه و مقاله طنزي در كلامش هست كه آدم را به اشتباه مي‌اندازد كه نكند كل اين ماجراها شوخي باشد!

آماري از تعداد مقالات و پايان‌نامه‌هايي كه براي ديگران نوشته‌ايد، داريد؟

فكر مي‌كنم تا حالا ٢٠ تا ٣٠ مقاله علمي و پژوهشي بوده و حدود ١٠٠ پايان‌نامه. چند تا از پايان‌نامه‌هايي كه نوشتم را هم خودشان تبديل به كتاب كرده‌اند، دست‌كم سه موردش را خودم ديدم.

چي شد كه به فكر اين كار افتاديد؟

در دوران دانشجويي با يكي از دوستانم در كتابخانه دانشگاه تهران نشسته بوديم، يكي از دانشجوها مي‌خواست پايان‌نامه دكترايش را بنويسد و استاد قدري هم در آن حوزه داشت. از ما خواست و ما برايش نوشتيم، الان هم خودش عضو هيات علمي يكي از دانشگاه‌هاي معتبر تهران است. اين نخستين مورد بود كه با دوستم به صورت مشترك نوشتيم، يك فصل من تهيه كردم و يك فصل او. وقتي اين كار را انجام داديم كم‌كم از اين ور و آن ور پيشنهادها به سمت‌مان سرازير شد.

آن مورد اول را رفاقتي انجام داديد يا پول گرفتيد؟

نه، پول گرفتيم.

دليل اصلي كار توليد و فروش پايان‌نامه و مقاله براي ديگران نياز مالي بود يا فقط پول راحتي است؟

نياز مالي هم بود اما در واقع اين است كه من هميشه اين كار را به عنوان كار مكمل كرده‌ام. بله در واقع پول راحتي است كه مي‌توانم به دست آورم.

نرخ‌ها را چطور تعيين مي‌كنيد؟ اينكه هركسي چقدر بايد بپردازد را چه كسي مشخص مي‌كند؟

در خود انقلاب و فضاي دانشگاه تهران نرخ‌ها كاملا مشخص هستند. مگر اينكه يكي باشد كه كلا از ماجرا خبر نداشته باشد اما به صورت معمول معلوم است كه پايان‌نامه دكترا و كارشناسي‌ارشد يا مقالات چقدر بايد بپردازند. براي پايان‌نامه كارشناسي‌ارشد، اين نرخ‌ها بين ٥/١ تا ٥/٢ ميليون تومان است اما براي فني و مهندسي از ٢ ميليون تومان شروع مي‌شود و تا ٥ ميليون هم مي‌رسد. براي پايان‌نامه دكترا هم بسته به نوع دانشگاهي كه در آن ارايه مي‌شود از ٥ ميليون تومان نرخ نگارش پايان‌نامه هست تا ١٢ ميليون تومان. رشته‌هاي فني كمي بالاتر هستند. رشته‌هاي مرتبط با پزشكي كه آزمايش و كار عملي هم دارد هزينه اضافه‌تري هم حساب مي‌كنند.

مقاله علمي- ‌پژوهشي چطور؟

در رشته انساني بين ٦٠٠ هزار تومان تا يك ميليون تومان و در رشته‌هاي فني بين ١ تا ٥/١ ميليون تومان. البته اين نرخ مقالات داخلي است. كسي هم نمي‌تواند تضمين كند كه حتما چاپ مي‌شود، بايد مقاله را بدهيد به كسي كه سفارش داده تا بفرستد براي نشريه مورد نظرش، اين مقاله داوري مي‌شود و بعد در مورد اينكه چاپ مي‌شود يا نه تصميم مي‌گيرند. اما آن مقالاتي كه در انقلاب داد مي‌زنند: ISI ديگر خيلي كلاهبرداري است چون اين مقالات علمي - پژوهشي را ما واقعا مي‌نويسيم اما آن دسته از مقالات را از ژورنال‌هايي تهيه مي‌كنند كه در ارمنستان و آذربايجان و... چاپ مي‌شوند و ضريب تاثير (Impact Factor) دارند. اين نشريات به صورت تضميني بعد از دريافت پول پذيرش براي چاپ به شما مي‌دهند. حدود ٢٠، ٣٠ دلار مي‌گيرند و اصلا كاري ندارند چه مقاله‌اي برايشان ارسال شده. بارها ديدم كه دوستانم يك مقاله فارسي را ريخته‌اند داخل گوگل ترنسليت (نرم‌افزار ترجمه گوگل) و فرستاده‌اند و پذيرش مقاله به دست‌شان رسيده. بعد اين مقاله‌اي كه با حدود ١٠٠ هزار يا ١٥٠ هزار تومان پذيرش گرفته را با قيمت ٢٠٠ يا ٣٠٠ هزار تومان مي‌فروشند به مقاله‌فروشي‌هاي انقلاب. آنها هم به بهانه نگارش، ترجمه و چاپ مقاله همان مقاله ٣٠٠ تومني را به نرخ مثلا ٢ ميليون تومان به دانشجويان مي‌فروشند. خيلي از دانشجوها از اين مقالات مي‌خرند و همه كساني كه مي‌خرند هم در مصاحبه ورودي دكترا از آنها استفاده مي‌كنند.

و مشكلي هم پيش نمي‌آيد؟

خيلي از استادها خودشان هم به انگليسي مسلط نيستند. اين مقاله‌هايي كه به آنها ارايه مي‌شود را نمي‌توانند درست ارزيابي كنند و مثلا تشخيص دهند كه اولا اين ژورنالي كه مقاله را پذيرفته يك ژورنال عمومي است كه در هر حوزه‌اي مقاله چاپ مي‌كند و دوم اينكه اصلا قواعد نگارش مقاله انگليسي در متني كه جلو روي‌شان هست رعايت شده يا خير. مقالاتي كه در اين نشريات چاپ مي‌شود پايين‌ترين امتيازها در ميان مقالات ISI را دارند. اين ژورنال‌ها از امتيازي كه براي خودشان ثبت كرده‌اند براي كسب درآمد استفاده مي‌كنند، مثلا از ايران در روز ٢٠٠ تا مقاله براي‌شان مي‌رود و آنها هم در نقش دلال ظاهر مي‌شوند. اما به دليل همان مشكل زبان، اينجا به راحتي مي‌توان از اين پذيرش‌هاي مقاله استفاده كرد و من در طول اين چند سال تا حالا نديده‌ام براي كساني كه از اين طريق به مصاحبه دكترا مي‌روند مشكلي پيش آمده باشد.

كدام كشورها بيشتر اين كار را انجام مي‌دهند؟

علاوه بر ارمنستان و آذربايجان كه گفتم، كشورهايي مثل مالزي و بنگلادش و تركيه.

خريداران مقاله و پايان‌نامه بيشتر دانشجويان كدام دانشگاه‌ها هستند؟

از دانشگاه تهران و بهشتي و دانشگاه‌هاي سراسري ديگر اما حدود ٩٠ درصدشان بچه‌هاي دانشگاه آزاد هستند.

در چه حوزه‌ها و رشته‌هايي درخواست مقاله و پايان‌نامه بيشتر است؟

در همه رشته‌ها اين قضيه وجود دارد اما در رشته‌هاي پزشكي و فني سخت‌تر است چون نياز به داده و آزمايش و كار عملي است، در رشته‌هاي انساني خيلي راحت‌تر مي‌توانند بخرند.

اين كساني كه به شما سفارش مقاله و پايان‌نامه مي‌دهند از قشر مرفهي هستند؟ چون هزينه‌هايي كه گفتيد پول قابل توجهي است.

ببينيد اكثر اينها كارمند هستند و مي‌خواهند مثلا كارشناسي ارشد بگيرند تا حقوق‌شان بالاتر برود. خيلي‌ها هم پول را به سختي جور مي‌كنند. كساني كه اين پول را مي‌دهند فكر نمي‌كنند كه كار اينقدر ساده است. ببينيد انگليسي من خيلي خوب است اما براي نوشتن مثلا چكيده مقاله انگليسي هيچ‌وقت ترجمه نمي‌كنم، همه را مي‌ريزم در گوگل ترنسليت. مي‌دانم كه استادان متوجه نمي‌شوند يا آنقدر مشغله دارند كه اصلا نمي‌خوانند. دانشجويان فكر مي‌كنند قضيه جدي‌تر از آن است كه با گوگل ترنسليت حل شود.

چون تعداد درخواست‌ها زياد است درآمد خوبي براي پايان‌نامه‌فروش‌هاي انقلاب دارد، اينها با ٥ تا محقق كار مي‌كنند و توي يك ترم ١٠٠ مورد سفارش مي‌گيرند و آن محقق مي‌تواند جوري كپي كند كه كسي متوجه نشود.

يعني كار عمده‌فروشي است؟

من خودم زماني به عنوان يكي از همين محقق‌ها با يكي از اين واحدها در يك پاساژ كار مي‌كردم. مثلا براي رشته حقوق يا علوم سياسي يك كتاب مي‌خريديم و چند تا تايپيست مي‌گرفتيم كه مطالبش را تايپ كنند، بعد متن را مي‌ريختيم در قالب‌هاي آماده. فكر مي‌كنم دو ماهه حدود ١٠٠ و خرده‌اي پايان‌نامه توليد كرديم.

حوزه اين مقالات و پايان‌نامه‌ها هر چه باشد و در هر رشته‌اي باشد مي‌توانيد انجام دهيد؟

من خودم به صورت تخصصي علوم سياسي، روابط بين‌الملل، حقوق جزا، فيلمنامه‌نويسي، مديريت، زبان‌نويسي و... را نوشته‌ام. براي رشته‌هاي فني هم يكي دوبار اقدام كردم اما نشد.

در چه رتبه‌هايي مشتري داشته‌ايد، مثلا چهره سرشناسي هم بوده؟

يك سري از اينها را نمي‌شود گفت اما چند نفرشان مديراني بودند كه براي انجام كارهاي نوشتن پايان‌نامه‌هاي‌شان با راننده‌هاي‌شان قرار مي‌گذاشتم. ديگر بيشتر در اين مورد نمي‌شود توضيح داد.

خب برگرديم سر قضيه پول. چطور اين پول را دريافت مي‌كنيد و اگر پرداخت نكنند چه؟

من معمولا در سه يا چهار قسط پول را مي‌گيرم. اما نمي‌شود هيچ‌وقت خيلي مطمئن بود، مثلا پايان‌نامه را دفاع كرده و رفته و پول را پرداخت نكرده كه خب شكايتي هم نمي‌شود در اين موارد كرد. يك نكته‌اي هم الان خاطرم آمد. الان ديگر فقط ما نيستيم. يك‌سري از كارمندهاي دانشگاه هم با مغازه‌هاي انقلاب كار مي‌كنند. دانشجويان را هنگام طي مراحل تصويب پروپوزال و نوشتن پايان‌نامه پيدا مي‌كنند و به اين مغازه‌ها معرفي مي‌كنند و يك درصدي بابت اين كار مي‌گيرند. البته كساني كه به من مراجعه مي‌كردند را گاهي خود استادها معرفي كرده بودند.

خود اساتيد دانشگاه؟

بله! اتفاقا من برخي از آنها را مي‌شناسم كه وقتي ديدند اين كار پول خوبي دارد گاهي خودشان هم پايان‌نامه مي‌نويسند. مثلا استاد راهنمايي را ديده‌ام كه وقتي قرار است دانشجويش پايان‌نامه بنويسد بعد از مدتي كه اعتمادش را جلب كرد مي‌گويد كه حالا اگر فرصت نمي‌كني من كسي را مي‌شناسم كه پايان‌نامه مي‌نويسد، پول را به حساب استاد مي‌ريزند و آن يك نفر هم خود استاد است. چون خودش هم استاد راهنماست مشكلي پيش نمي‌آيد. اما در رشته‌هايي مانند فني يا پزشكي برخي از استادان هستند كه به خاطر اينكه كار دانشجو را تصويب كنند مي‌گويند اين كار بايد آزمايش شود و هزينه‌اي بابت اين كار از دانشجويان مي‌گيرند.

خود شما سال‌هاست داريد اين كار را انجام مي‌دهيد. از چه طريقي شما را پيدا مي‌كنند؟ چون فكر نمي‌كنم خيلي راحت بتوانيد اسم‌تان را سر زبان‌ها بيندازيد.

ببينيد اين كار آنقدري كه شما فكر مي‌كنيد خطرناك نيست، خيلي راحت مي‌توانند من را پيدا كنند. بچه‌ها به راحتي من را معرفي مي‌كنند. يا اينكه از طريق مغازه‌هاي انقلاب به محققي مثل من مي‌رسند. البته من مدت‌ها است ديگر با آنها كار نمي‌كنم چون بيشتر از ٥٠ درصد پول را برمي‌دارند و بعد سهم محقق را خيلي دير و با تاخير واريز مي‌كنند. يعني سود اصلي را دلال انقلاب مي‌برد. الان بيشتر از طريق دوستان و آشنايان مشتري پيدا مي‌كنم. اما نه واقعا نه براي ما نه براي مغازه‌هاي انقلاب اين كار خطرناك نيست.

منبع اين كپي كردن‌ها از كجاست؟

ببينيد منبع همه تقريبا يكي است. الان سه چهار هزار پايان‌نامه هست كه به عنوان منبع همه اين پايان‌نامه‌هاي جديد مورد استفاده قرار مي‌گيرد و بين فروشندگان مختلف اين منابع دست به دست مي‌شود. يكي عنوان را عوض مي‌كند، يكي قيمت را تغيير مي‌دهد اما همه‌شان از يك منبع هستند. اين پايان‌نامه‌ها از كجا آمده؟ مثلا شما اگر برويد انقلاب كه پايان‌نامه‌تان را پرينت بگيريد شك نكنيد كه فايل پايان‌نامه‌تان را براي خودشان كپي مي‌كنند. من يكي از همين مغازه‌هاي فتوكپي را مي‌شناسم كه روي يك هارد ٣٠ هزار تا پايان‌نامه جمع كرده بود و به قيمت چند ميليون تومان گذاشته بود براي فروش. الان پايان‌نامه خيلي از اساتيد و آدم‌هاي سرشناس را مي‌توانيد ببينيد كه به عنوان‌هاي مختلف و در قالب پايان‌نامه‌هاي تازه دارد فروخته مي‌شود. مثلا بنده خدا رفته يك نسخه پرينت بگيرد و حالا پايان‌نامه‌اش تبديل شده به يكي از همين منابعي كه دست به دست مي‌چرخند و كپي مي‌شوند.

چند نفر را مثل خودتان مي‌شناسيد كه جداي از مغازه‌هاي انقلاب مشغول كار هستند؟

(با خنده) من البته يك استثنا هستم، به دوستانم مي‌گويم بايد مجسمه‌ام را براي سر در دانشگاه تهران بسازند. من براي سخت‌ترين رشته‌هاي حقوقي هم پايان‌نامه نوشته‌ام. سخت‌ترين دانشگاه حقوق بهشتي است، من پايان‌نامه‌اي نوشتم در موضوعي كه اصلا منبع فارسي برايش نبود و واقعا وقت گذاشتم و ترجمه كردم و واقعا سه هفته وقتم را گرفت تا ٢٠٠ صفحه را بنويسم.

بحث تقلب علمي الان خيلي پررنگ شده. وقتي حرف اين موضوع به ميان مي‌آيد خودتان را در اين چرخه نمي‌بينيد؟ هيچ‌وقت به لحاظ اخلاقي مشكلي با كاري كه مي‌كنيد، نداشته‌ايد؟

نه اصلا! چون اين ساختار كلا فاسد است. آن كسي كه دارد پايان‌نامه را براي فروش مي‌نويسد كسي است كه در همين سيستم آموزشي تربيت شده. در كشورهاي توسعه‌يافته براي چنين كسي موقعيت و بازار كار فراهم مي‌كنند تا متناسب با تخصصش مشغول شود. آن بحث اخلاق كه مطرح مي‌كنيد در سيستمي جواب مي‌دهد كه اخلاق و علم در آن در اولويت باشد. وقتي اولويت پول باشد و گردش تجاري، ديگر نمي‌توانيد انتظار داشته باشيد در يك سيستم تجاري كاملا اخلاقي عمل كرد. پايان‌نامه‌نويسي يك بخشي از چرخه تجاري شدن علوم در ايران است، يك بخش خيلي كوچك. بخش اصلي دانشگاه‌هاي غيرانتفاعي و پيام نور و دانشگاه آزاد است. الان خود دانشگاه تهران مثل يك پاساژ است كه بيشتر از دغدغه علمي فكر مي‌كند كه چند سهميه شبانه بگيرد كه سرمايه‌اي دستش را بگيرد. در جامعه مدرك‌گرا نوشتن و فروش پايان‌نامه تنها يك حلقه در كنار بقيه است. تازه محققي مثل من دارد مطلب مي‌نويسد و پول مي‌گيرد، مغازه‌هاي دلالي كه همين كار را هم نمي‌كنند و فقط حق واسطه‌گري مي‌گيرند.

چند بار حرف دلالي مغازه‌هايي مثل مغازه‌هاي فروش مقاله و پايان‌نامه در خيابان انقلاب شد. فكر مي‌كنيد براي سيستم آموزشي چه سودي دارد كه جلوي فعاليت اين مراكز گرفته نمي‌شود. يا به اين مشكل اهميتي نمي‌دهند؟

نه موضوع اين است كه اگر اينها را جمع كنند تكليف اين همه متقاضي و دانشجويي كه مي‌خواهند در اين سيستم فارغ‌التحصيل شوند، چيست؟ همه در جريان اين چرخه هستند، به نظرم يك سيستم معيوب است كه در عين حال نمي‌شود به راحتي آن را جمع كرد.

يك بخشي از رزومه و سوابق اساتيد، محققان و چهره‌هاي شناخته شده، فهرست مقالات به خصوص مقالات علمي- پژوهشي و ISI است. اگر يك نفر واقعا با مطالعه بخواهد مقاله ISI بنويسد، در طول زندگي فعال آكادميك چند نمونه مي‌تواند توليد كند؟

بله من الان كسي را مي‌شناسم كه مسووليت دارد و در سوابقش توليد ٦٠٠ مقاله و كتاب آمده. در حالي كه مثلا يكي از اساتيد نخبه دانشگاه MIT از سال ١٩٩٠ تا الان ١٦٠ مقاله ISI داشته، اين تعداد براي كسي كه اين همه سال سابقه علمي دارد معنا مي‌دهد اما يك استاد ٤٠ ساله با ٦٠٠ مقاله و كتاب غيرمعقول است و فقط در ايران مي‌توانيد، ببينيد.

حرف مهاجرت و ادامه تحصيل در دانشگاه‌هاي خارج از ايران زديد، وقتي به عنوان دانشجو مشغول تحصيل شويد با قواعد آكادميك پيش مي‌رويد؟

بله قطعا در سيستمي كه اخلاق‌محور است شما هم تلاش مي‌كنيد بر مبناي همان قواعد عمل كنيد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد