شهر: حجت الاسلام و المسلمین سید هادی خسروشاهی با تسلیت رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی به ذکر خاطره ای از وی در دوران زندان پرداخت. وی گفت: در زمان طاغوت در زندان قزل قلعه همراه با آقایان هاشمی رفسنجانی، ربانی شیرازی، انصاری شیرازی، صادق خلخالی، شیخ رضا گلسرخی و دو نفر توده ای در یک بند بودیم که بعد از گذشت چند روز آمدند و آقای هاشمی و گلسرخی را به انفرادی منتقل کردند. بعد از گذشت دو روز که از احوال آنها بی خبر بودیم وقتی سربازی که برایمان غذای روزانه را می آورد دیدم جویای احوال آقای هاشمی شدم که با تندی گفت نمی دانم. متوجه شدم نباید در جمع می پرسیدم . به همین دلیل وقتی برای هواخوری ما را به حیاط بردند دوباره سرباز را دیدم و با او به زبان ترکی صحبت کردم و سراغ آقای هاشمی را گرفتم. سرباز گفت همانی که ریش ندارد را می گویی؟ گفتم بله. گفت او را دو روز تمام شکنجه کردند. اتوی داغ روی پاهایش گذاشتند و استخوان پایش در آمد و به همین خاطر بردند بهداری شهربانی. بعد از چند روز متوجه شدم که آقای هاشمی را به بند انفرادی برگرداندند و یک روز که در حیاط بودیم رفتم کنار پنجره کوچک بند انفرادی به زبان عربی شروع کردم با آقای
هاشمی حرف زدن. آقای هاشمی گفت حالش بهتر شده و از او پرسیدم چیزی را لو داده یانه؟ گفت که من هیچی نگفتم. مواظب باشید به دروغ چیزی نگویند. خیالتان بابت من راحت باشد. در همین گیرودار که داشتم به زبان عربی حرف می زدم سربازی آمد و گفت چرا اینجا داری روضه می خوانی؟ گفتم دلم گرفته گفتم روضه بخوانم. گفت برو اینجا نمان. رفتم کنار بند انفرادی آیت الله انواری و با زبان عربی و به حالت روضه از او هم احوالپرسی کردم که سرباز فهمید و آمد با کتک مرا دور کرد. استاد خسروشاهی در ادامه این خاطره افزود: درگذشت آقای هاشمی ضایعه بزرگی است و متاسفم که ایشان با آن سابقه مورد حمله و تهمت کسانی قرار گرفت که بعضا یک سیلی هم برای انقلاب نخورده بودند و یک روز هم زندان نرفته بودند. این افراد باید در پیشگاه خداوند پاسخگو باشند.
دیدگاه تان را بنویسید