روزنامه اعتماد: هفته وحدت به پايان رسيد ولي جهان اسلام همچنان مملو از چالش و درگيري و اختلاف و جنگ و خونريزي است.
مسلما در پيدايش چنين وضعي قدرتهاي بزرگ و استعمارگر نقش پررنگي دارند ولي اگر در جهان اسلام زمينههاي تفرقه و تنازع نباشد هيچ قدرتي قادر به مخدوش ساختن آرامش و ثبات خاورميانه نخواهد بود. واقعيت آن است كه مشكلات و مصايب مسلمانان مربوط به دهههاي اخير نيست. پس از رنسانس اروپا و دست يافتن غربيان به ابزارهاي مدرن و افزون بر آن آگاهي بر علل عقبماندگي و معضلات ريشهاي رفته رفته ميان شرق و غرب فاصله افتاد. در حالي كه اروپاييان راه كسب قدرت، ثروت و رفاه را مييافتند و جنگهاي جهاني اول و دوم آنان را كاملا بيدار كرد كه جنگ و درگيري جز رنج و محنت و هدر رفت سرمايهها و نابودي زير ساختها حتي در صورت پيروزي چيزي به همراه ندارد، در اين سوي عالم در همچنان به پاشنه گذشته خود ميچرخيد و خصوصا مسلمانان در انبوهي از معضلات عميق و چالشهاي كثير و غفلتهاي بنيانكن غوطهور بودند.
همه اين بدبختيها و خودخواهيها و جهالتها خصوصا از سوي حكومتهاي مستبد و عقب مانده بود كه استعمار هم از راه رسيد و سوار بر اين آشفته بازار شد و ماهي مقصود خود را صيد كرد. با وجود نهضتهاي متعدد و جنبشهاي آزاديبخش و حركتهاي بيداري، متاسفانه جهان اسلام همچنان از دردهاي كهنه خود رنج ميبرد و گاهي بر شدت اختلافها و درگيريها هم افزوده شده است.
هنوز عالمان و دانشمندان و روشنفكران و نخبگان دلسوز اين سوال كهنه و جانسوز را مطرح ميكنند كه؛ چه بايد كرد؟ چرا معدل آگاهي دولتها و جوامع مسلمان هنوز به آن نقطه از بلوغ نرسيده است كه جهان را ببينند، خطرات و تهديدها را رصد كنند و به ظرفيتهاي عظيم خود پي ببرند؟ چرا در اين سوي جهان تا اختلافي رخ دهد غيرتي شدن افتخار ميشود و دشمني و اقدام! آغاز ميشود؟ اگر مسلمانان هزار زبان و فرقه و قوميت و مذهب و كشور دارند در اروپا هم انواع مذاهب و قوميتها و زبانها و حتي اختلافهاي كهنه وجود دارد؟ آنان همه اختلافات خود را تا سطوح سياسي و بحث و جدل و رفتارهاي اعتراضي اجتماعي پيش ميبرند ولي سيلي سخت روزگار خصوصا در جنگ جهاني دوم به آنان آموخته است كه هرگز و به سادگي در ميان خود دست به سلاح نبرند. كاش سيلي سخت و دردناك سوريه و يمن و افغانستان و ليبي و عراق به ما هم درس دهد كه از تشديد اختلافها و توسل به زور و خشونت پرهيز كنيم.
آيا پيامبر بزرگ اسلام خون گريه نميكند كه امتش اينگونه به جان هم افتادهاند و گاهي چون داعشي يافت ميشود و در جنايت و قساوت روي ستمگران تاريخ را سفيد ميكند؟ داعش محصول غفلت، خود خواهي، خود محوري و جهل مركب مسلماناني است كه تصور ميكنند فقط برداشت آنان از اسلام تنها برداشت درست است. تا زماني كه چنين رويكردهايي وجود داشته باشد و هر كس به مجرد خود حقبيني دست به عمل و خشونت ببرد جهان اسلام روي آرامش نخواهد ديد و چون اسراييلي ميوه شيرين آن را خواهد چيد.
شايد از ابتداي تولد نحس اين دولت فاسد تاكنون هيچگاه رژيم صهيونيستي تا اين ميزان در امنيت و آرامش و آسودگي به سر نبرده است. نگوييم تولد داعش با كمك امريكا و سرسپردگانش صورت گرفت و خيال خود را راحت كنيم. بايد قاطعانه، دقيق، روشن، متمركز، عميق و همهجانبه به اين نكته استراتژيك پي ببريم و اعتراف و تكرار كنيم كه دشمنان بدون وجود زمينه در ميان ما، بدون سرزدن اشتباهات بزرگ از جانب ما قادر به خوشه چيني نيستند.
اين معنا در بعد بزرگ آن در جهان اسلام وجود دارد و در بعد كوچكترش براي خود ما در ايران عزيز هم عبرت آموز باشد. ما ناچار به مديريت اختلافها هستيم و بايد به اين اصل مهم و اساسي برسيم كه هرگز اختلافات خود را به مرز خشونت نكشانيم. اگر خشونتي از هر سو آغاز شود خشونت متقابل را به همراه خواهد داشت و ديگر رهايي از تسلسل خشونتها به سادگي امكانپذير نخواهد بود. داشتن قدرت توجيه، اعمال خشونتآساي آن نيست و تنها زماني مسلمانان به تعادل و ثبات و عظمت خود خواهند رسيد كه به جاي اعمال تعصبها و هيجانها و هياهوها خرد جمعي و آينده انديشي و عقلانيت وحبل متين سيره پيامبر اكرم (ص) را ستاره راهنماي خويش قرار دهند.
دیدگاه تان را بنویسید