مقتولی که قاتلش را پیش از قصاص بخشید

روزنامه همشهری: «حق زندگی را از شوهرم نگیر و برای آرامش من او را ببخش.»‌ این جمله‌ای بود که مقتول وقتی به خواب مادرش رفت به زبان آورد و از او خواست تا شوهر قاتلش را ببخشد. شوهر اين زن قرار بود سحرگاه چهارشنبه 24آذر در زندان رجايي‌شهر كرج به دار مجازات آويخته و قصاص شود اما خواب عجيب مادر مقتول سرنوشت او را تغيير داد.تحقيقات در اين پرونده از ظهر سي‌ام ارديبهشت سال 86 آغاز شد. آن روز به پليس كرج خبر رسيد نوعروس 18ساله‌اي در خانه‌اش به قتل رسيده است. قرباني با ضربات چاقو به قتل رسيده و تمام وسايل خانه به‌هم ريخته بود. نخستين كسي كه با جسد روبه‌رو شده بود مادرشوهر قرباني بود. او به مأموران گفت: ساعتي قبل هرچه با خانه پسرم تماس گرفتم كسي جواب نداد. عروسم هميشه در خانه بود و آن روز قرار بود با هم به جايي برويم. براي همين راهي خانه‌اش شدم اما هرچه زنگ زدم جواب نداد. با كليدي كه داشتم وارد خانه شدم و ناباورانه جسد خونين عروسم را ديدم و پليس را خبر كردم. اگرچه تمام طلا و جواهرات مقتول سرقت شده بود اما وقتي پزشكي قانوني اعلام كرد كه حدود 12ساعت از مرگ زن 18ساله مي‌گذرد و شب قبل همسايه‌ها صداي درگيري زن و شوهر جوان را شنيده بودند، اين فرضيه كه جنايتي خانوادگي رخ داده است قوت گرفت. اعتراف تلخ با توجه به شواهد موجود، شوهر قرباني دستگير و بازجويي از وي شروع شد تا اينكه معماي جنايت را فاش كرد. وي گفت: 8‌ماه پيش با همسرم ازدواج كردم. او فاميل دورمان بود و زندگي بدي نداشتيم اما اين اواخر همسرم پاهايش را توي يك كفش كرده بود تا به سركار برود. من اما مخالف كار كردن همسرم بودم و مدام بر سر اين موضوع درگيري داشتيم تا اينكه شب حادثه باز بر سر همين موضوع درگير شديم و من كه به‌شدت عصبي بودم با چاقو به او ضربه زدم و ناخواسته او را به قتل رساندم. با اينكه به‌شدت پشيمان شده بودم اما خواستم با صحنه‌سازي از مجازات فرار كنم كه دستم رو شد. متهم پس از محاكمه در شعبه 74دادگاه كيفري به قصاص محكوم شد و حكم به تأييد قضات شعبه 11ديوان عالي كشور رسيد. خواب عجيب پرونده به شعبه چهارم اجراي احكام دادسراي جنايي تهران فرستاده شد و تازه داماد جنايتكار فاصله چنداني تا چوبه دار نداشت. قرار بود سحرگاه چهارشنبه 24آذرماه او پس از گذشت 9سال از جنايت قصاص شود كه با دستور قاضي كامران رضواني، رئيس شعبه چهارم اجراي احكام، ديروز جلسه صلح و سازش تشكيل شد كه پايان خوشي داشت. پدر و مادر مقتول سرانجام داماد خود را بخشيدند و در اين ميان مادر مقتول درحالي‌كه اشك مي‌ريخت، گفت: ما اصرار داشتيم كه قاتل دخترمان قصاص شود. حتي تفاضل ديه را هم جور كرده بوديم اما دخترم خواست تا او را ببخشم. هفته قبل او به خوابم آمد و از من خواست حق زندگي را از شوهرش نگيرم و به‌خاطر خدا و آرامش او، وي را ببخشم. آن شب خيلي تحت‌تأثير قرار گرفتم تا اينكه 2شب پيش دوباره همان خواب را ديدم و همان شب تصميم گرفتم قاتل را ببخشم. من و شوهرم خواسته دخترمان را اجرا كرديم و حق زندگي را از شوهرش نگرفتيم. به گزارش همشهري، متهم كه از قصاص نجات پيدا كرده به‌زودي از لحاظ جنبه عمومي جرم محاكمه مي‌شود.