یادداشت کیهان: سر می­‌دهیم دست به ظالم نمی‌­دهیم

کد خبر: 592295

اندک اندک جمع مستان می‌رسند و خیل پاکانند که در رستخیز عاشقی از قفس جامعه رها گردیده‌اند و همه به سوی اجتماع عظیم آزادگان در حرکتند.

روزنامه کیهان: اندک اندک جمع مستان می‌رسند و خیل پاکانند که در رستخیز عاشقی از قفس جامعه رها گردیده‌اند و همه به سوی اجتماع عظیم آزادگان در حرکتند. این خونخواهان که این‌گونه سر از پا نمی‌شناسند، به حمایت و دفاع از عدل ستمدیده‌ای قیام کرده‌اند که سر به تیغ سپرد ولی در برابر ظالم فرو نیاورد. اینان مدافعان و حامیان مظلومان تاریخند و غصه حسین بهانه و مقوم نهضتشان است. مگر اماممان نفرمود ما شریک غم همه مظلومان عالمیم. پس ‌ای مظلومان و ستمدیدگان گرفتار آمده در دنیای کدخدایان پوشالی، بسم الله. بیایید و گوشه‌ای از بار این قیام را برگیرید. اینان به دنبال برپایی نظامی جدید و جهانی‌اند که با همه نظامات و معادلات متفاوت است. اگر عفریته‌های سرزمین مردگان، از درد زایش دنیای جدید گفتند، این جوانمردان و شیرزنان از رستاخیز انسانیت می‌گویند، از توفان نوحی که چند سالی است به راه افتاده تا نسل بشر را دوباره بپالاید و جهان جدیدی بیاغازد که پذیرا و شیفته عدل مهدوی باشد. این خیل عزادار که با پای برهنه و پر از تاول خود، تمام نقشه‌های شیطان را نقش برآب کرده است و فریب خوردگان اسلام متحجر سعودی، اسلام متعصب عثمانی و اسلام آمریکایی لیبرالها را متحیر نموده، تنها به خونخواهی حسین به پا نخاسته است. آنها به دنبال آنند که آسمان را سقف بشکافند و طرحی نو دراندازند.
اندک اندک دلاوران حسینی سیرت که چون حسین سر می‌دهند ولی با امثال یزیدی دست بیعت نمی‌دهند، به سوی میقات عاشقان در حرکتند و رهروانند. خوشا به سعادتشان که با هر قدمشان هم تولی دارند و هم تبری. هم حسنه دارند و هم گناه می‌سوزانند و هم رتبه می‌گیرند. قدمهاشان آنها را به خدا می‌رساند و نشانه‌ای از محبتشان به آل الله است و در همان حال، مشق انتقام می‌کنند از یزید و تمامی آنان که قرابتی با او دارند. دوری می‌گزینند با آنان که خوی کوفی دارند و رجز می‌خوانند برای آنان که خوی ستمگری دارند. محکم بر زمین قدم می‌گذارند تا پایشان در یاری منتقم حسین نلرزد و پای پر آبله بر زمین می‌کوبند تا لرزه بر کاخ‌های رنگارنگ شیاطین هزار رنگ اِنس بیندازند. قدمهاشان از آن جنسی است که خدا به آن جزای خیر می‌دهد. که فرمود «هيچ تشنگى و رنج و گرسنگى در راه خدا به آنان نمى‏رسد؛ و در هيچ مكانى كه كافران را به خشم مى‏آورد قدم نمى‏گذارند و از دشمنى غنيمتى به دست نمى‏آورند مگر اينكه به سبب آن، عمل صالحى براى آنان نوشته مى‏شود و خدا پاداش نيكوكاران را ضايع نمى‏كند»1.

مرحبا که عشق به مولای آزادگان را با عمل فریاد می‌زنید. این عمل شما عین شعار است و شعارتان همان عمل است. این اقدامتان قیمتی است و تفاوت دارد با آنان که بیرون از معرکه برای تنهایی حسین، تنها، می‌گریند. تفاوت دارد با آن تفکری که قیام سلحشورانه سیدالشهداء و یارانش را تنها یک قیام اصلاح‌گرانه منحصر به 61 هجری و سرزمین کربلا می‌داند. اشتباه فهمیده‌اند آنان که حسین را اهل مذاکره با یزید می‌دانند و راه را بیراهه می‌روند آنان که به زور به دنبال جور کردن توجیه هراسناکی خویشند. حسین فرمود « کسی مثل من با کسی مثل یزید بیعت نمی‌کند»2. این کجا و مذاکره معامله‌گران کجا؟ حماسه حسین کجا و وقایع محبوس در تاریخ کجا؟ قیام اباعبدالله قیامی در برابر تمام تاریخ یزیدیان است و تا ابد سرمشق آزادگان. که سر فرو نیاورند به حرف ظالمان. و ننگ ابدی را نخرند با سازش با ستمگران. یزید و لشکریانش حقیرتر از آنند که مورد خطاب حضرت ارباب قرار گیرند. خطاب سیدالشهداء با تمام تاریخ است با تمام مختصاتش. چون او بر تاریخ استوار است و پیغامش جاری است در رگهای تمام آزادگان و جوانمردان که فرمود «آن فلان بن فلان مرا بین دوراهی زندگی خفت بار و مرگ سرافرازانه قرار داده است و دور باد از ما ذلت و خواری».3

این عزاداران حسین، امانتداران حسینند و قرار است عزت و افتخار حسینی را نسل به نسل به جهانیان برسانند. جهانیان باید حسین را بشناسند و ذکر و یاد او زبان مشترکشان شود. آنها باید حسین را بشناسند تا اسلام را بشناسند. باید بدانند که حسین چه گفت تا بدانند که موعود و منتقمش چه می‌گوید. نام حسین با نام مهدی عجین شده و گره خورده است. جهانِ منتظر، جهان محرم دیده است. چراکه این محرم و صفر است که اسلام را زنده کرده و زنده نگه داشته و زنده می‌دارد. محرمی که معرف و مفسرش امثال خمینی کبیر است و برآمده از اسلام ناب است و همان است که منطبق با انقلاب ناب مهدوی است. وگرنه محرمی که در لندن و واشنگتن تفسیر می‌شود مثل قرآنی است که معاویه بخواند و عمر و عاص تفسیر کند. اسلام سازشکاران هم که نیامده معلوم است و اسلامشان از جنس اسلام آقازاده‌هایی است که برای حسین تکلیف صبر و صلح و بیعت تعیین کردند و کار خودشان به جایی رسید که شبانه با حجاج ثقفی بیعت کردند. اسلام گوشه‌نشینانی که به انتظار به فساد کشیده شدن دنیا نشسته‌اند نیز نیامده رفته است.
اسلامِ حسینی است که کابوس شیطان جن است و اسلام خمینی است که کابوس شیطان انس است و هر تعریف دیگری را باید با همین‌ها محک زد و‌گرنه باید آماده هر انحرافی بود. تعریف از اسلام مهم است و تنقیح مناط، مهم‌تر. اگرچه اربعین رمز اتحاد است و همدلی، و به قول آقا باید فرامذهبی به آن نگریست، ولی باید مراقب بود کسانی در میان پاکان رخنه نکنند و نشانی غلط ندهند که این نفوذ از دشمنان مزور برمی‌آید که شور و شعار و شعائر را با جهالت مشتی نادان و مزدور، جور دیگری وانمایند. اربعین حکایت چهل منزل سرگشتگی آل‌الله بدون حسین است که گویی چهل سال به طول انجامید و انگار چهل روز را بی‌خورشید به سر بردن. اربعین حکایت دلواپسی‌های چهل روزه سیده زینب است برای مراقبت از دین خدا و امانات خون خدا. حکایت غصه‌های مکرر و جانفرسای زین‌العابدین است که وارث رسالت پدر است. حکایت چهل شب دیدن آسمان است بدون قمربنی‌هاشم. اربعین یعنی چهل ایام بی‌خورشید و ماه. یعنی آرزوی بی‌ثمر رباب. یعنی چهل شب لالایی برای گهواره‌ای که خالی است. و غصه چهل روزه آغوشی که تشنه سیر کردن اصغر تشنه کام است. اربعین یعنی چهل بار از غصه رقیه دق کردن. و چهل سال تشنه شیرین زبانی او بودن و امید ناامید شده کودکان.
اربعین یعنی چهل روز گره بر گره زدن کینه مقدسی که از ستمگران در دل افتاده و چهل دنیا افسوس از به ظاهر رفیقان مدعی و دوستان ساده‌لوح که در کاممان می‌چرخد. اربعین همان خشم مقدسی است که از دشمنان خدا در دل دوستان خدا مانده است که با همان می‌توان دنیایی از نو آفرید و ستمگران را به سزا رساند و ستمدیدگان و محرومان را یاری کرد و به مکنت رساند. همچون توفان نوح که جهان را از بدان شست‌وشو داد و مثل عذاب خدا که ظالمین را از بین می‌برد و مثل جبهه مقدس مقاومتی که از ایران شروع شده و تا لبنان و شام و عراق و یمن و بحرین رسیده و این آغاز کار یالثارات‌الحسین است که در کنار جنگ سختی که رزمندگان می‌کنند، راهپیمایان اربعین با قدم‌های استوار، روز روشن را بر دشمنان تیره و تار کرده است. که فرمود» با آنان بجنگيد، تا خدا آنان را به دست شما عذاب و رسوا كند و شما را بر ايشان پيروزى بخشد و دلهاى گروه مؤمنان را خنك گرداند.
4

مانند کودکی که به میدان جنگ رفت از بودن عموست که جرأت گرفته‌ایم سلام بر پرچم و علم سلام بر شعر محتشم ما را ببخش هنوز ‌گریه­ سیری نکرده‌ایم ای شوق پابرهنه که نامت مسافراست این تاول است درکف پا یا جواهر است زیر پای توپهن بال فرشته است هر سو نظر که می‌کنی پر ز رائر است حسین منتظر لبیک ماست از حسین چه می‌دانیم کربلا تا قیامت جاری است ما در کدام جبهه‌ایم ‌اخوی تا وقتی امثال یزید در دنیا هستند عاشورا هم هست و حسین هم فدایی دارد دوستدار حسین، ظلم نمی‌کند و تن به ظلم نمی‌سپارد دفاع از دین را از حسین بیاموزیم آزادگی را از حسین بیاموزیم دینداری را از زینب بیاموزیم غیرت را از عباس بیاموزیم معرفت را از یاران حسین بیاموزیم حسین تشنه آب نیست تشنه یاری است اگر در کربلا بودیم، در کدام جبهه می‌بودیم؟ حسین برای دین خدا شاهرگ گذاشت ما چه کردیم؟ با امانت حسین چه کردیم؟ چرا هنوز دشمن از نام حسین و زینب می‌ترسد؟ حسینیان نمی‌توانند به ظلم یزید ساکت باشند اربعین لبیک به حسین است اربعین اعلام آمادگی برای دفاع از حسین است اربعین رمز پیروزی است لا غالب لنا الیوم جای جلال خالی که بگوید خسی در میقات توییم حسین این ملائک زخمی پا، که پای پر آبله دارند همان اصحاب حسینند که در این رستخیز اربعین به طواف کعبه عاشقان آمده‌اند اینکه زائران با خانواده‌هایشان به این انقلاب اربعینی حسینی آمده‌اند برای مباهله با استکبار است حب‌الحسین یجمعنا پا بر زمین بکوب برادر که دنیای دشمن می‌لرزانی محتشم سر از خاک بر‌آر و ببین باز این چه شورش است که در خلق عالم است حدیث امام باقر به ابوحامد کابلی‌: محبت تطهیر می‌کند تسلیم می‌کند و امنیت می‌آورد یاحسین گدایم و دنبال بهانه‌ام گویی زمین کربلا وسیع شده است 1- لا يُصيبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَبٌ وَ لا مَخْمَصَهًًْْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَطَؤُنَ مَوْطِئاً يَغيظُ الْكُفَّارَ وَ لا يَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلاً إِلاَّ كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ إِنَّ الله لا يُضيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنينَ- سوره توبه، آیه 120 2- َ مِثْلِي لَا يُبَايِعُ مِثْلَه‏ بحارالانوار، ج44‌، ص325 3- شرح نهج‌البلاغه لابن أبي الحديد، ج‏3، ص: 250 4- سوره توبه، آیه

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت