توجه دین به شادی و نشاط
دستورات دین اسلام نه تنها با شادی و داشتن زندگی خوب منافات ندارد؛ بلکه با دقّت در بسیاری از آیات و احادیث، میتوان سفارش دین را بر شادی و لذتهای حلال مشاهده کرد.
از مباحثی که به شکلهای مختلف در فضای مجازی یا حقیقی دیده و یا شنیده میشود این است که در دنیای امروز که شاهد انواع پیشرفتها هستیم آیا میتوان با دیندار بودن، خوشبختی و شادی را در فضای خانواده حاکم کرد؟! در مقابل این پرسش و موارد مشابه، ابتدا باید معنای شـادی و دیــن را مورد توجّه قرار داد. شادی، حالتی باطنی و درونی است که حکایت از رضایتمندی فرد از برخی مسائل دارد؛ دینِ حقیقی که از سوی خالق هستی فرستاده شده نیز مجموعهای از راهکارها است که میخواهد انسان را به سعادت دنیا و آخرت برساند؛ لذا با اندک تأمّلی میتوان به این نتیجه رسید که بین این دو موضوع، تضاد و اختلافی وجود ندارد؛ بلکه با دقّت در آیات و احادیث به این نتیجه خواهیم رسید که دین اسلام هدفی غیر از رساندن انسان به شادی حقیقی ندارد؛ چه در زندگی دنیائی و چه آخرتی؛ بلکه معتقد هستیم، به هر مقدار انسان از خداوند دور شود از شادی و رفاه زندگی او کاسته و بر سختیهای پیرامون او افزوده خواهد شد؛ چنانکه خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْری فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى[طه/ 124] و هر كس از ياد من روىگردان شود، زندگى سختی خواهد داشت و روز قيامت، او را نابينا محشور میكنيم!» پیرامون این مطلب که دین به دنبال فراهم کردنِ شادیِ جاودانِ آخرت برای انسان است که بحثی وجود ندارد و از واضحات است و آیات و احادیث متعددی بر آن دلالت دارند؛ شادیای حقیقی که محدود به زمان نبوده و حاصل نخواهد شد مگر با عبودیت و اعمال صالح. در مباحث زندگی دنیایی و ابعاد زندگی اجتماعی و خانوادگی نیز دین به بیان راهکارهای متعددی پرداخته است که با فهم دقیق و عمل به آنها میتوان به شادی حقیقی، در محیط اجتماع و خانواده دست یافت. دستورهایی که نسبت به حُسن خلق، صله رحم، کمک به اقوام، تلاش برای رفاه همسر و فرزندان، استعمال بوی خوش، حفظ آراستگی و نظافت، مسافرت رفتن و... در دین اسلام آمده همگی حکایت از اهمیت دادن اسلام به داشتن یک زندگیِ خوبِ دنیایی دارد. در این جا توجه شما را به برخی از این آیات و احادیث جلب میکنیم:
حضرت باقر(علیهالسلام) میفرمایند: «مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْءٍ أَحَبَ إِلَى اللَّهِ مِنْ إِدْخَالِ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِ[5] در عبودیت و بندگی خداوند متعال، چیزی محبوبتر از شاد کردن مؤمن وجود ندارد!» چنانکه آمد با دقت در منابع دینی میتوان سفارشهای بسیاری را پیدا کرد که در آنها تاکید شده مومنین باید در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی از خشک بودن و یا به عبارت دیگر از عبوث بودن دوری و بر فراهم آوردن روحیه شادی و استفاده از لذتهای حلال اقدام کنند؛ حتی در روایتی از امام صادق(علیهالسلام) بر این نکته تأکید شده که شادیهای حلالِ دنیایی میتواند کمکی برای رسیدن به شادیهای معنوی باشد؛ ایشان به نقل از اندرزهای حکیمانه آلداوود میفرمایند: «هر مسلمان سزاوار است که بخشی از فرصتهای خود را با پروردگار خویش خلوت کند و بخشی دیگر را با دوستانی بگذراند که او را به یاد آخرتش اندازند و باقی مانده فرصت خویش را نیز به شادیهای حلال بپردازد که این شادیها کمکی برای او در انجام دو فعالیت قبلی خواهند بود.» [6] حال که این مباحث مشخص شد در انتها میگوییم در کنار اهمیت شادی در اسلام، طبیعی است که شارع مقدس با شادیهای لغو و اشتباه، مخالفت کند که این مطلب با عقل و منطق نیز سازگار است و دقیقا به منزلهی این خواهد بود که طبیب دلسوزی، انسان را از انجام برخی کارها به خاطر حفظ سلامت و نشاط حقیقی، منع کند که اگر این دستور مراعات نشود تحقّق برخی از مشکلات دور از ذهن نخواهد بود؛ چنانکه خداوند متعال نیز به این دسته از افراد که با مشکلاتی روبرو خواهند شد چنین خطاب میفرماید: «ذلِکُمْ بِما کُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ بِما کُنْتُمْ تَمْرَحُون[غافر/ 75] گرفتاری شما به کیفر الهی از آن جهت است که شما به ناحقّ در زمین به شادی و گردنکشی میپرداختید.» انشاءالله خداوند متعال، بهرهمندی از شادی حقیقی را در دو جهان، به تمامی انسانها موهبت فرماید.
[1]. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافی(ط-الإسلامية)، ج2، ص192، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1407 ق [2]. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافی(ط-الإسلامية)، ج2، ص151، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1407 ق [3]. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار(ط-بيروت)، ج100، ص13، بیروت، دار إحياء التراث العربی، 1403 ق [4]. طبرسی، حسن بن فضل؛ مکارم الاخلاق، ص35، قم، شريف رضى، 1412ق [5]. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافی(ط-الإسلامية)، ج2، ص188، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1407 ق [6]. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافی(ط-الإسلامية)، ج5، ص87، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1407 ق
دیدگاه تان را بنویسید