پیرمرد، قاتل دختری که میخواست بازیگر شود
«دخترم میخواست بازیگر شود و چون من با این کار مخالف بودم تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم.» این اظهارات پیرمردی ۶۵ ساله است که دختر جوانش را درحالیکه خواب بود با ضربات چاقو به قتل رساند.
روزنامه همشهری: «دخترم میخواست بازیگر شود و چون من با این کار مخالف بودم تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم.» این اظهارات پیرمردی ۶۵ ساله است که دختر جوانش را درحالیکه خواب بود با ضربات چاقو به قتل رساند. صبح ديروز، با گذشت 18ماه از اين جنايت هولناك پيرمرد عصازنان به دادگاه كيفري منتقل شد تا جزئيات بيشتري از اين جنايت را بازگو كند.ساعت 3 بامداد بيست و سوم ارديبهشتماه سال94 به محمد شهرياري، سرپرست دادسراي امور جنايي خبر رسيد پيرمردي در خانهاش دخترش را به قتل رسانده است. اين مرد دقايقي بعد از جنايت با پليس تماس گرفته و همهچيز را به مأموران گفته بود. با اين حال بازپرس جنايي همراه با كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي راهي محل جنايت شدند تا در اينباره تحقيق كنند. محل جنايت خانهاي واقع در نازيآباد بود. مأموران در يكي از اتاقهاي اين خانه با جسد دختري 40ساله مواجه شدند كه بهدليل اصابت ضربات متعدد چاقو جان باخته بود. در سوي ديگر پدر 65ساله مقتول قرار داشت كه گوشهاي كز كرده و انتظار مأموران را ميكشيد. او در تحقيقات مقدماتي به قتل دخترش اعتراف كرد و گفت چون او باعث آبروريزي شده بود دست به قتل زده است. به اين ترتيب جسد به پزشكي قانوني منتقل و پيرمرد قاتل بازداشت شد. متهم در دادسرا مدعي شد كه دخترش چند مرتبه بهدليل مسائل اخلاقي بازداشت شده بود. او درباره شب حادثه گفت: دخترم خواب بود كه سراغش رفتم. پتو را از روي صورتش كنار زدم و چند ضربه به وي زدم. بعد هم به پسرم گفتم كه با پليس تماس بگيرد و ماجرا را خبر دهد. متهم در ادامه صحنه جنايت را بازسازي كرد و در شرايطي كه همسرش بهعنوان يكي از اولياي دم او را بخشيده بود پرونده با صدور كيفرخواست به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. در دادگاه در جلسه محاكمه كه صبح ديروز در شعبه دوم به رياست قاضي محسن زاليكوهيني و با حضور قاضي اسلامي برگزار شد، پيرمرد درحاليكه عصا بهدست داشت با كمك مأموران بدرقه زندان وارد دادگاه شد. در ابتداي جلسه نماينده دادستان به قرائت كيفرخواست پرداخت و گفت: متهم در همه مراحل تحقيقات به قتل دخترش اعتراف كرده و مدعي شده كه وي دچار مشكلات اخلاقي بوده است. درحاليكه مادر مقتول نسبت به وي اعلام گذشت كرده و ولي دم ديگر خود متهم است به همين دليل به لحاظ جنبه عمومي جرم خواستار مجازات متهم هستم. سپس متهم عصازنان در جايگاه ايستاد و گفت: من قتل دخترم را قبول دارم. اما اين حادثه نتيجه 22سال درگيري و كشمكش من و دخترم بود. وي ادامه داد: دخترم ليسانس زبان فرانسه داشت و مدام با دوستانش بيرون ميرفت. او شبها دير به خانه ميآمد و من بارها در اينباره با او صحبت كرده بودم اما فايدهاي نداشت. وي كه بهدليل كهولت سن توانايي ايستادن نداشت با اجازه رئيس دادگاه بقيه جلسه را روي صندلي نشست و ادامه داد: اين اواخر او گفت كه ميخواهد بازيگر شود. اما من بهشدت مخالفت كردم تا اينكه يك روز او دست بهخودكشي زد اما ما متوجه شديم و نجاتش داديم. بعد از اين موافقت كردم كه او براي 2جلسه سر صحنه فيلمبرداري برود اما او پايش را در يك كفش كرده بود كه ميخواهد بازيگر شود و يكبار ديگر هم دست بهخودكشي زد. اما اين بار هم او را بهموقع به بيمارستان رسانديم و نجات پيدا كرد. اين مرد ادامه داد: او اين اواخر چند شب يكبار به خانه ميآمد و ميگفت هر طور كه شده ميخواهد به بازيگري ادامه دهد تا اينكه شب حادثه تصميم گرفتم او را به قتل برسانم. متهم در پاسخ به سؤال رئيس دادگاه درباره جزئيات جنايت گفت: آنقدر عصباني بودم كه هيچچيزي از آن لحظه به ياد ندارم و هرچه در بازسازي صحنه گفتهام ساخته خيالاتم بوده و چيزي از آن لحظه يادم نميآيد. پيرمرد درحاليكه به عصايش تكيه داده بود گفت: با وجود اشتباهات دخترم من حق نداشتم كه او را از زندگي محروم كنم و حالا از كردهام پشيمانم.در پايان اين جلسه قضات دادگاه براي تصميمگيري درخصوص مجازات اين پيرمرد وارد شور شدند.
دیدگاه تان را بنویسید