قائمی‌نیا: وحی پیامبر (ص) نیازمند تفسیر است نه تعبیر!

کد خبر: 587804

عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با رد ادعاهای عبدالکریم سروش درباره «رؤیای رسولانه» گفت: در تحلیل‌های عالم جدید در قالب مفاهیم سکولار تلاش می‌شود مفاهیمی مثل رویا، تجربه دینی، شعر، خلاقیت و نبوغ مطرح شود.

خبرگزاری فارس، نشست علمی وحی و سکولاریسم (نقد دیدگاه رؤیاانگاری وحی) با حضور حجت‌الاسلام عبدالحسین خسروپناه رئیس مؤسسه پژوهشی فلسفه ایران، حجت‌الاسلام ابوالفضل ساجدی مدیر قطب علمی فلسفه دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و حجت‌الاسلام علیرضا قائمی‌نیا عضو گروه معرفت‌شناسی پژوهشگاه، پیش از ظهر امروز (دوشنبه ۱۷ آبان) در دانشکده الهیات دانشگاه تهران برگزار شد. وحی پیامبر(ص) نیازمند تفسیر است نه تعبیر حجت‌الاسلام ساجدی با تبیین دیدگاه اخیر عبدالکریم سروش درباره رؤیاانگاری وحی عنوان کرد: آقای سروش پیش‌تر وحی را تجربه‌ دینی پیامبر و یا مبتنی بر استعداد شاعری و نبوغ خاص ایشان دانسته بود. ادعای اول او این است که وحی چیزی جزء مشاهدات پیامبر نیست که این هم در عالم رؤیا اتفاق افتاده؛ بنابراین وحی باید تعبیر شود نه تفسیر. در پاسخ باید گفت اولاً ارتباط پیامبر با وحی یک مشاهده نبوده بلکه مخاطبه است که در عالم رویا اتفاق نیفتاده آنهایی هم که در رؤیا بوده متفاوت است سایر مشاهدات صورت گرفته است، پس آنچه اتفاق افتاده نیاز به تفسیر دارد نه تعبیر! وی در ادامه افزود: سروش برای صحبت‌های خود آیات پایانی سوره مائده را مثال می‌زند تا اثبات کند آنچه در قرآن آمده تنها یک مشاهده است. از نقطه آغاز سخن اشتباهی که صورت گرفته در ترجمه قرآن کریم است استدلال خاصی بر اینکه کل قرآن مشاهده است از سوی سروش صورت نگرفته و تنها به چند مورد اکتفا شده و همه به تمام قرآن تعمیم داده شده است. حجت‌الاسلام ساجدی اظهار داشت: نمونه دوم آیات پایانی سوره زمر است مثال از همین آیات آمده که پیامبر در عالم خواب مشاهده کرد که نفخ سور دمیده شد. اینجا سروش می‌گوید که فعل ماضی به معنای این است که این اتفاق افتاده و توصیف‌گر آن شخص پیامبر بوده است در حالی که آیا ماضی بودن کفایت می‌کند که نشان دهد توصیف‌گر آیه خود پیامبر بوده است؟ مفسرین اینجا تفسیر کردند که آیات مربوط به بهشت و جهنم برخی با فعل ماضی و برخی مضارع و ... همه توصیف‌گر خداوند است. این پژوهشگر دینی با اشاره به آیات اوایل سوره واقعه توضیح داد: آنجا هم سروش باز در ترجمه آیات خطا کرده و إذا وقعت الواقعة به «واقعه رخ‌داده» ترجمه شده و إذا مورد ترجمه قرار نگرفته است. او در واقع با حذف إذا خواسته نتیجه مورد نظر خود را بگیرد، نکته دیگر اینکه ما آیاتی داریم که نشان می‌دهد خداوند به پیامبر دستوراتی داده است و سروش برای توجیه چنین چیزی تلاش می‌کند چند پاسخ بیاورد، یکی از آنها این است که منافاتی ندارد در یک فضای شاعرانه پیامبر خودش را خطاب قرار داده باشد مثل حافظا یا سعدیا، اما این جواب باز هم نشان می‌دهد که پیامبر مخاطبه داشته است نه مشاهده! هر چند چنین چیزی با ظواهر قرآن هم سازگار نیست. وی در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت:‌ منظور ما از وحی این است که خدا پیامبر را واسطه قرار داده که مطالبش را بیان کند، حال ممکن است مخاطب این پیام‌ها پیامبر باشد یا نباشد. بنابراین اشکال سروش‌ در این رابطه نیز درست نیست. در نهایت حتی اگر برخی از این وحی‌ها در رؤیا اتفاق افتاده باشد رؤیایشان با رؤیای ما فرق دارد. تلاش دارند وحی را هم با سکولاریسم تفسیر کنند پارسانیا در این نشست گفت: همه کلمات قرآن با وحی ارتباط برقرار می‌کند، چنین مفهومی در هیچ دینی به جز اسلام دیده نمی‌شود، البته انبیاء قبلی هم چنین نشانه‌هایی داشتند اما دلالت‌های قرآن کامل است. وی در ادامه عنوان کرد: علمای قدیم و جدید دیدگاه‌های مختلفی درباره وحی طرح کردند، اتفاقی که با ظهور مفاهیم سکولار در دوره مدرن رخ داد تلاش کرد تا همه چیز را تفسیر سکولار کند. در تحلیل‌های عالم جدید در قالب مفاهیم سکولار تلاش می‌شود مفاهیمی مثل رویا، تجربه دینی، شعر، خلاقیت و نبوغ مطرح شود. آیا ما می‌توانیم وحی را با مفاهیم این دنیایی تفسیر کنیم یا وحی مفهومی ورای دنیای مادی دارد؟ این تمام نزاعی است که امروز شاهدش هستیم. قائمی‌نیا با اشاره به اینکه در عالم قدیم وحی تجلی خدا در کلام و معرفت بشر بود، توضیح داد: اما در دوره مدرن تلاش می‌شود با پذیرش مفاهیم سکولار مفهوم وحی، تقلیل پیدا کند اما این امکانپذیر نیست وحی خود مفهومی است که دین آن را عرضه کرده اگر پیامبر آن را مطرح نمی‌کرد هیچ فیلسوف و متفکری آن را تفسیر نمی‌کرد. حال ما با مفاهیم این دنیایی نمی‌توانیم چنین مفهومی را تعبیر کنیم. سردبیر فصلنامه «ذهن» در ادامه اظهار داشت: ممکن است متفکری در ظاهر بگوید رؤیا و تجربه دینی در هویت تاریخی و محدودیت‌های انسانی حل می‌شود، فلاسفه از گذشته تا کنون مدعی شدند که محدودیت‌های ذهن بشر فرهنگی و تاریخی است بنابراین روشنفکران پس از انقلاب ما نیز با پذیرش آن فلسفه‌ها مفاهیم را تبیین کردند در حالی که این امکانپذیر نیست. ما ابتدا باید بدانیم دین چه ادعایی درباره وحی دارد، یک پیامبری می‌آید و مطرح می‌کند که مفاهیمی به او وحی می‌شود، روشنفکران اینجا ظاهر حرف او را قبول نمی‌کنند و می‌گویند که تو خواب می‌بینی! عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار داشت: به اعتقاد من مطالب حجت‌الاسلام ساجدی پیامدهای صحبت‌های سروش است، ما باید قدمی به عقب‌تر برگردیم در حالی که با پذیرش فلسفه‌های جدید که تاریخیت عقل و ذهن را می‌پذیرند دچار پارادوکس می‌شویم. برخی از همین متفکران غربی مثل هگل تلاش کردند از تاریخیت خود بگذرند اما پس از او این مفاهیم را نقض کردند با چنین فلسفه‌هایی چطور می‌توان وحی را پذیرفت این خود یک تعارض است. قائمی‌نیا با بیان اینکه کانت صحبتی راجع به تجارب عرفانی و وحیانی نکرده است چرا که وی معتقد بود درباره چنین تجربیاتی نمی‌توان اظهار نظر کرد، توضیح داد: این مفاهیم در ادبیات نواندیشان متأثر از مدرنیسم مطرح شده است مفاهیم افرادی مثل سروش استعاره‌هایی هستند، آیا رویا به عنوان استعاره در فهم پدیده وحی کاربرد دارد؟ وی افزود: رؤیا به مفهوم عادی که امکانپذیر نیست، رویاهای ما برخی تأویل‌پذیر و برخی نیستند برخی هم عین واقعیت را می‌‌گویند انسان در خواب با نمادهایی روبه‌رو می‌شود. به عنوان مثال در برخی کتاب‌ها نوشته شده که پیامبر پیش از بعثت مرتب خواب می‌دیدند که از آسمان شیری جاری شده و آن را می‌نوشند. این همان حکمت است اساس خواب سراسر نماد است پس زبان خواب‌ها نمادین است. اگر این را درباره دین بپذیریم زبان دین هم نمادین می‌شود. قائمی‌نیا اظهار داشت: ابن ربیع می‌گوید که بسیاری از خواب‌های پیامبر اتفاق می‌افتادند اگر این خواب‌ها را قبول داشته باشیم چنین چیزی ممکن است اما باید این‌ها را با بسیاری مفاهیم وحی تفکیک کنیم به نظر من این نوع استعاره‌ها تاریخیت ادعای افرادی مثل سروش را پشت پرده نگه می‌دارد، بسیاری از استعاره‌های سروش قوت ندارد و از جهت دیگر نیز می‌توان آنها را نقد کرد. به گفته وی، ما چه بخواهیم و چه نخواهیم بخشی از وحی را می‌توانیم تحلیل کنیم به طوریکه مضمون اصلی خود را از دست ندهد اما بخشی را نمی‌توانیم چرا که خاصیت این جهانی ندارد. عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود:‌ تبیین نواندیشان از وحی پاشنه آشیل و جایی است که خودشان در آن به بن‌بست رسیده‌اند، مفهوم وحی به این معنا با خدایی که اسلام دارد یکسان نیست. نگاه تاریخی به وحی داشتن مستلزم این جهانی کردند مفهوم خدا است و این همان پارادوکسی است که نواندیشان با آن مواجه شده‌اند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت