خبرگزاری مهر: از سال گذشته بود که با آزادی یکی از سارقان با سابقه منزل، سرقت های سریالی در مرکز و شمال پایتخت از سر گرفته شد. اگرچه هیچ مدرکی دال بر ارتکاب به این سرقت ها توسط این متهم سابقه دار وجود نداشت با تجسس های تخصصی تیم مبارزه با سرقت پایگاه سوم آگاهی، بالاخره تصویر سارق در یکی از سرقت هایش توسط دوربین های مداربسته ضبط و شناسایی شد. پس از ثبت این موضوع بالاخره ماموران پایگاه سوم آگاهی تجسس های خود را برای دستگیری این سارق سابقه دار به جریان انداختند و او را در یکی از مخفیگاه هایش بازداشت کردند. گزارش یک سرقت صد میلیونی اوایل امسال ماموران انتظامی در محدوده سعادت آباد در گشت زنی های خود در جریان سرقت از منزلی قرار گرفتند که در جریان وقوع آن سارق گریز پا با ورود به آپارتمانی لوکس با خیال راحت گاوصندوق صاحبخانه رابه سرقت برده بود. پس از حضور ماموران در محل سرقت مالباخته به افسر بازجوی پرونده گفت: شب حادثه برای شرکت در یک مهمانی از خانه خارج شدیم بعد از بازگشت به خانه که دیروقت بود متوجه شدم که از خانه سرقت شده است. سارقان از طریق بالکن طبقه اول که حصار داشته است بالا آمده و با تخریب در بالکن وارد
خانه ما شده بودند. آنها حدود ۳۰۰ گرم طلا و گاوصندوق خانه را برده اند که ارزش اموال سرقت شده سر جمع در حدود صد میلیون تومان بود. آغاز تحقیقات پلیسی تلاش برای یافتن سارقان این منزل در حالی ادامه داشت که در یکی از سرقت های دیگر به همین شیوه، سارق با خودروی گرنجر خود توسط دوربین مدار بسته ای شناسایی شد. همین سرنخ کافی بود تا فیلم ضبط شده از سارق برای بازبینی های فنی و پلیسی به اداره آگاهی ارسال شود و خیلی زود متهم سابقه دار با هویت ساسان که دارای ۲۵ فقره سابقه کیفری درخصوص سرقت از خانه های پایتخت بود شناسایی شد، با بدست آمدن هویت سارق سابقه دار و در بررسی بانک اطلاعاتی متهمان سابقه دار مشخص شد که ساسان به تازگی از زندان آزاد شده و درست به فاصله دو ماه از زمان آزادی اش بار دیگر سریال سرقت هایش را از سر گرفته است. با مراجعه به نشانی محل سکونت ساسان مشخص شد او در همان روزهای اول پس از آزادی به خانه اش آمده و بعد از چند روز با ادعای اینکه باید برای دیدن اقوامش به شهرستان برود محل زندگی اش را ترک کرده به مکان معمولی رفته است. در حالی تلاش برای دستگیری او ادامه داشت که مخفیگاه این سارق در شهرستان مشخص شد. با
اینحال این متهم بعد از مدتی دوباره به تهران بازگشت و با اینکه هیچ مکان ثابتی نداشت، سرانجام رد متهم گریز پا در تهران زده شد. بررسی های پیچیده پلیسی اینبار مشخص کرد که بامداد روز نهم خرداد ماه سارق در خانه یکی از دوستانش در شهرک فیلیپس در شرق تهران حضور دارد با اطمینان از حضور متهم در محل شناسایی شده و با هماهنگی های قضایی صورت گرفته تمامی ماموران به مکان مشخص شده که مخفیگاه ساسان سابقه دار بود رفتند و ساسان را شناسایی و دستگیر کردند. در محل اختفای متهم علاوه بر خودروی گرنجر ۲۰۰ میلیونی یک سیتگاه سمند، یک خودروی سواری پرشیا، یک خودروی پژو ۴۰۵ و یک دستگاه خودروی سواری زانتیا نیز که سارق با استفاده از آنها اقدام به سرقت می کرد کشف و ضبط شد. اعتراف به سرقت های میلیونی با انتقال متهم به پایگاه پلیس آگاهی او که چاره ای جز بیان واقعیت نداشت به انجام ۴ فقره سرقت از منزل های لوکس و اعیانی در شمال و شمال غرب پایتخت اعتراف کرد و گفت: همیشه برای انجام های سرقت ها، تک نفره اقدام می کردم. اما دستم برای ماموران رو شده بود برای همین هم بعد از آزادی از زندان با تغییر شگردم در انجام سرقت از چند تن از سارقان سابقه دار دعوت
کردم که با هم همکاری کنیم شرطم برای ادامه همکاری اعتیاد همدستانم بود چون می خواستم آنها به من وابسطه باشند و حرفم را گوش بدهند. ساسان درباره شگرد سرقت هایش هم گفت: با خودروهای مدل بالا در خیابان های شمالی پایتخت پرسه می زدم و به بهانه صحبت کردن با تلفن همراه و یا انتظار برای دیدن یکی از دوستان آمار خانه های خالی از سکنه را بدست می آوردم و بعد از اطلاع از عدم حضور صاحبخانه وارد خانه شده و اشیای گران قیمت عتیقه جات و پول و طلا و تابلوفرش های نفیس را به سرقت می بردم.تحقیقات از متهم دستگیر شده در حالی ادامه داشت که او سر انجام در بازجویی های فنی و پلیسی به ۳۰ فقره سرقت میلیونی از خانه های پایتخت اعتراف کرد و گفت اموال نفیس از جمله تابلو فرش ها و عتیقه ها را به عنوان حق السهم خودم بر می داشتم و فقط پول ها و طلاها را همان شب سرقت با همدستانم تقسیم می کردم. تحقیقات پلیسی ادامه دارد سرهنگ محمد نادربیگی رییس پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام اینکه تحقیقات درباره دیگر سرقت های ساسان و همدستانش همچنان ادامه دارد به خبرنگار مهر گفت: با توجه به اعتراف صریح سارق به چند فقره سرقت دیگر از نوع منزل روبی، تحقیقات
در زمینه این پرونده دوباره به جریان افتاد. همچنین شکاتی که قادر به شناسایی متهم خود هستند می توانند برای طرح شکایت به پایگاه سوم آگاهی واقع در میدان نیلوفر مراجعه کنند. گفتگو با سارق سابقه دار متهم سابقه دار که فکرش را هم نمی کرد با توجه به خودروهای گران قیمتی که سوار می شود به این زودی ها شناسایی و دستگیر شود گفت: از زندان رفتن خسته شدم. چند سال داری؟ حدودا ۴۰ ساله هستم و از ۲۵ سالگی شروع به سرقت کرده ام. چند فقره سابقه داری؟ دقیقا ۲۵ فقره سابقه دارم. چطور بعد از انجام این همه سرقت و زندانی شدن باز هم اقدام به سرقت می کنی؟ به غیر از سرقت کاری بلد نیستم .می دانید من پیشانی نوشتم سرقت و زندان و آوارگی است، هر چقدر هم پول به دست می آورم همه را خرج عیاشی و خوشگذرانی هایم می کنم دنیا به من هیچ وقت روی خوش نشان نداد .هر بار که دستگیر می شدم چون تک رو بودم باید خودم رد مال انجام می دادم در نتیجه با کلی بدهی به زندان می رفتم و فقط محاسبه می کردم که چند تا خانه دیگر را باید خالی کنم که بتوانم قسط و قرض هایم را پرداخت کنم. همین که از زندان آزاد می شدم بار دیگر سرقت می کردم. آن خودروی گرنجری که در سرقت ها همراهت
بود ۲۰۰ میلیون ارزش دارد آن را از کجا آورده ای؟ آن که همه اش برای پرداخت خسارت به مالباخته هاست.همیشه یک چیز گران قیمت می خرم تا اگر دستگیر شدم داشته باشم خسارت مالباخته ها را بدهم. خانه که ندارم برای همین هم پول هایم را خرج خرید ماشین های گران قیمت می کنم که هم اسباب کارم است و اگر گیر افتادم هم می توانم با فروشش بخشی از خسارت های مالباخته ها پرداخت کنم. بدترین اتفاقی که در این همه سرقت برایت رخ داده چه بوده است؟ مرگ همدستم. زیاد هم ناراحت نشدم اما فکر می کنم دیگر بدتر از این اتفاق در سرقت ها برایم رخ نداده است. در یکی از سرقت ها زمانیکه به منزل یکی از مالباخته ها رفته بودیم پلیس ها رسیدند و بعد از آن او که قصد فرار داشت از دو طبقه به پایین پرتاب شد و فوت کرد. با این وجود که چنین اتفاقی برای دوستت رخ داد باز هم سرقت می کنی؟ حرفه ام است. در سرقت مخصوصا به فرش های ابریشمی و دستباف علاقه شدیدی دارم و به خانه که وارد می شوم اول از همه به سراغ فرش ها می روم. زمانیکه یک دست به روی فرش ها می کشم بهترین و گرانترین فرش ها را انتخاب می کنم و آنها را کنار می گذارم. بعد از آن نیز به سراغ اموال ارزشمند دیگر مانند
طلاجات و بدلیجات گرانقیمت می روم. گاوصندوقی هم اگر باشد آن را هم با خود می بریم. چطور است که می گویند سر همدستانت را کلاه گذاشته ای؟ دروغ می گویند. اشتباه من این است که با بچه ها به سرقت رفتم تنها به خاطر اینکه می خواستم جوان تر ها نیز کار را یاد بگیرند اما این افراد چون کم تجربه بودند فکر می کردند من اموال ارزشمند را فقط برای خودم برداشته ام. چه مواقعی سرقت می رفتید؟ همین که هواها تاریک می شد راه می افتادیم و دنبال یک خانه خالی می گشتیم. بعد از اینکه خانه ای را شناسایی می کردیم بر اساس تجربه ای که من داشتم از دیوار بالا می رفتم و اسباب و اثاثیه را جمع می کردم و زاغزن را می گفتم که بیاید بالا تا با همکاری هم وسایل را ببریم. نمی ترسیدی گیر بیفتی؟ این بار دیگر فکر همه جایش را کرده بودم اما یکی از دوستانم که همدستم نیز بود از من شاکی شده بود و همین باعث شد تا شناسایی شوم و گیر بیفتم. پشیمان نیستی؟
سکوت.
دیدگاه تان را بنویسید