چند و چون ماجرای شلاق خوردن دانش آموزان مختار آبادی +تصاویر

کد خبر: 576902

از یک سو پیگیری خبرنگار ما از برخی نیروهای بسیجی رودبار خبر از تهدید خانواده های دانش آموزان می دهد و از سوی دیگر تصاویری منتشر شده و بخش دیگری از نیروهای جهادی حاضر در این مناطق هم صحبت از ساختگی بود تصاویر اولیه می کند.

چند و چون ماجرای شلاق خوردن دانش آموزان مختار آبادی +تصاویر
مختار آباد
سرویس اجتماعی فردا: ماجرا کودکان مختار آبادی که خبر محرومیتشان از تحصیل و کتک خوردشان در رسانه ها پخش شد حواشی جدیدی پیدا کرده است.
پیگیری خبرنگار ما از برخی نیروهای بسیجی رودبار خبر از تهدید خانواده های دانش آموزان و نیروهای جهادی حاضر و فعال می دهد.
اما شاید مهمتر از کتک خوردن دانش آموزان محرومیت بچه های مختار آبادی از تحصیل است محرومیتی که مهم نیست از با شلاق و کتک اتفاق افتاده یا نه اما وجود دارد.
پیگیری های این روزهای ما از مناطق جنوب کرمان ابعاد دیگیری از این ماجرا را برای ما باز کرده است آن هم دریافت به جبر هزینه های تحصیل از کودکان جنوب کرمان است.
در بسیاری از مدارس این مناطق که بخشی از آن ها کانکسی و کپری است دانش آموزان مجبور به پرداخت هزینه هایی از ۳۰ تا ۱۰۰ هزار تومان شده اند و این هزینه ها به جبر و فشار از خانواده ها دریافت شده است.
چند و چون ماجرای شلاق خوردن دانش آموزان مختار آبادی
اما این هزینه برای دانش آموزانی است که در روستا و عشیره خودشان مشغولند و اگر بچه ها بخواهند به مدارس شبانه روزی بروند باید برای هزینه خوابگاه و خورد و خوراک برای یک سال تحصیلی ۴۰۰ هزار تومن پرداخت نمایند.
هزینه ای که شاید برای من پایتخت نشین کسری از درآمد ماهیانه ام باشد اما برای مردمی که از حداقل های زندگی محرومند بخش مهمی از درآمد سالیانه شان باشد.
یکی از فعالین جهادی بومی در گفتگوی با فردا بیان کرده است: اگر شما در مرکز نشسته اید و بی خبرید ما در این جا با فقر از نزدیک دست و پنجه نرم می کنیم یکی از نزدیکان خود من که یک بچه دبیرستانی است از ابتدای سال در یک دبیرستان مشغول به تحصیل شده اما به علت عدم توانایی پرداخت هزینه های تحصیل (۴۰۰ هزار تومان) هر روز در سر صف اسمش خوانده می شود و تهدید به اخراج می شود.
ماجرا البته جایی عجیب تر می شود که انکار این امر توسط مدیران آموزش و پرورش این شهرستان دیده می شود. یکی دیگر از فعالین جهادی منطقه می گوید: در چند مدرسه شهر دیدم که برخی از بچه ها (نزدیک ۲۰ نفر) به خاطر عدم توانایی مالی برای پرداخت هزینه دارد فشار می آید از چند خیر پول را جمع کردم و به حساب مدارس ریختم اما بعد از پرداخت به سراغ یکی از مدیران آموزش و پرورش رفتم و گفتم این ها پول می گیرند.
چند و چون ماجرای شلاق خوردن دانش آموزان مختار آبادی
وی ادامه می دهد: مدیر محترم ابتدا به کل منکر شد و وقتی اسناد و فیش واریزی را دید گفت خدا لعنتشان کند من بارها گفته ام نگیرید. گفتم خب بگویید پس بدهند گفت نه امکان پس دادن وجود ندارد اما خدا لعنت کند این مدیرها را.
سالهاست که مسئولین آموزش و پرورش کشور دم از عدالت آموزشی می زنند و خبر از ممنوعیت دریافت اجباری هر نوع وجهی از دانش آموزان می دهند اما هم نگارنده هم مسئولین و هم خوانندگان این سطور می دانند که این امر بیشتر شبیه افسانه است تا واقعیت.
حالا ماجرای شلاق زدن و خوردن بچه های مختار آبادی واقعیت باشد یا دروغ بحث دریافت و وجه و محرومیت به خاطر عدم پرداخت این وجوه اظهر و من الشمس است.
چند و چون ماجرای شلاق خوردن دانش آموزان مختار آبادی
ماجرای شلاق اصلا اگر دروغ باشد نشستن بچه های مستضعف این مملکت بر روی خاک و درس خواندن در مکان های نامناسب حتما واقعیت دارد و جا دارد مسئولین آموزش و پروش به جای پیگیری و فشار بر نیروهای خدوم جهادی و تهدید آنها به فکر بالا بردن تلاششان برای تامین اولین حقوق این دانش آموزان باشند.
البته شایان ذکر است که یک خیر که خواسته نامش محفوظ باشد حاضر به پرداخت تمامی هزینه های تحصیل کودکان مختار آبادی شده و گفته است: واقعا جاي تاسف دارد كه بفهميم عده اي از هموطنان عزيز ما حتي آب آشاميدني ندارند و شب ها گرسنه ميخوابند، آنوقت ما هر شب شاهد ريخت و پاش ها و خرج هاي عجيب و غريب باشيم. پول هايي كه ميتواند زندگي خيلي از هموطنان ما را عوض كند، در چه راه هاي عجيبي خرج ميشوند. ما دو ماه قبل با خبر شديم كه حتي در اطراف همين تهران خودمان، يكي از معلم ها وقتي ميبيند شاگردش پول خريد روپوش نداشته و دختر بيچاره با روسري سر كلاس رفته، روسري را از سر دانش آموز ميكشد و اخطار ميدهد كه فردا فقط با لباس فرم ميتواند سر كلاس حاضر شود. اين ها فاجعه است. چطور ميتوانيم چشممان را روي اتفاقاتي كه اطرافمان مي افتد ببنديم؟"
وي همچنين درباره تصميمش براي پرداخت هزينه تحصيل بچه هاي روستاي مختارآباد گفت: "ما هزينه شهريه و لوازم تحصيل اين بچه ها را پرداخت ميكنيم، اما اين يك نماد است كه مردم به خودشان بيايند. هموطنان ما چنين وضعيت هاي تاسف آوري دارند و هيچ كس كمكشان نميكند. من نميگويم كسي كمك كند. ميگويم فقط يك ساعت وقت بگذارند و به مناطق محروم اطراف جايي كه زندگي ميكنند سر بزنند. آنوقت اگر توانستند باز اين پولها را در چنين راه هايي خرج كنند، حرف و گله اي نيست.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت