عذاب وجدان دارم، زودتر اعدامم کنید

کد خبر: 567128

پدر سپهر کوچولو، پسرکی که سال گذشته قربانی یکی از فجیع‌ترین جنایت‌های سال‌های اخیر شده است، در دادسرای جنایی تهران با قاتل فرزندش روبه‌رو شد و بار دیگر برای او درخواست اعدام کرد.

روزنامه ایران: پدر سپهر کوچولو، پسرکی که سال گذشته قربانی یکی از فجیع‌ترین جنایت‌های سال‌های اخیر شده است، در دادسرای جنایی تهران با قاتل فرزندش روبه‌رو شد و بار دیگر برای او درخواست اعدام کرد.
وی گفت: اگر جنون قاتل پسرم تأیید شود، درخواست دیه کامل دارم. به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، در این جنایت که ظهر دهم شهریور سال گذشته رخ داد، سپهر 10 ساله که برای خرید از خانه خارج شده بود، توسط پسری معتاد به «شیشه» به طرز هولناکی به قتل رسید.
این جنایت بلافاصله به بازپرس منافی آذر از شعبه سوم دادسرای جنایی تهران گزارش شد. بدین ترتیب تیم جنایی راهی محل حادثه شدند. 72 ساعت پس از این جنایت، متهم به قتل در یکی از بوستان‌های جنوب شهر دستگیر شد و به قتل اعتراف کرد. در حالی که به نظر می‌رسید اشکان [عامل جنایت] تعادل روانی ندارد، به پزشکی قانونی معرفی شد. اعضای کمیسیون 5 نفره پزشکی ابتدا سلامت عقلی او را تأیید کردند اما در مرحله بعد نظر دادند که این جوان مبتلا به بیماری روانی است. به این ترتیب بازپرس جنایی با استناد به نظریه پزشکی قانونی، قاتل را برای درمان به آسایشگاه روانی فرستاد.
از سوی دیگر، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد اما خانواده سپهر به نظریه پزشکی اعتراض کردند و پرونده برای رفع نقص و تحقیق از پدر سپهر که در رابطه با اتهامی در زندان به سر می‌برد، بار دیگر به دادسرای جنایی تهران ارجاع شد. صبح یکشنبه پدر سپهر که دوران محکومیتش را می‌گذراند، از زندان و اشکان [عامل قتل] نیز از آسایشگاه به دادسرا انتقال داده شدند.
پدر سپهر زمانی که مقابل بازپرس مافی آذر ایستاد، گفت: «من تا به حال این پسر را ندیده بودم و تنها می‌دانم که او فرزندم را به قتل رسانده است. اگر سلامت روانی قاتل پسرم تأیید شود، تقاضای قصاص دارم و در صورتی که مجنون شناخته شود، خواهان دریافت دیه پسرم هستم. در این هنگام مادر سپهر رو به قاتل فرزندش کرد و از او پرسید: آیا زمانی که پسرم را می‌کشتی، او حرفی زد؟ اشکان گفت: هیچ حرفی نزد و من از کاری که کرده‌ام، پشیمانم.
اگر مرا ببخشی تا آخر عمر نوکری‌ات را می‌کنم و پسرت می‌شوم. مادر سپهر گفت: «تو بچه‌ام را برگردان، من هم رضایت می‌دهم. من پسر دیگری نمی‌خواهم.» مادر سپهر از او پرسید: می‌گویند تو جنون داری، پس چرا یادت هست چاقو را کجا انداخته‌ای؟ اشکان پاسخ داد: کاش مرا قصاص کنند، کاش به جای بیمارستان روانی، مرا اعدام کنند. نمی‌خواستم این کار را کنم، باور کنید عذاب وجدان دارم.

در پایان تحقیق از متهم جوان و پدر مقتول، بازپرس پرونده را به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع کرد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت