روزنامه ایران: سارا فرزند 7 سالهام با اینکه دختر باهوش و پرتقلایی است اما وقتی حرف مدرسه رفتن پیش میآید، مضطرب میشود و به بهانههای مختلف و با تمنا از ما میخواهد که به مدرسه نرود. ظاهراً این مسأله نه تنها برای فرزند من، بلکه در مورد بسیاری از کلاس اولیها مشاهده میشود. بعضی از آنها براحتی، همان روز اول موضوع را میپذیرند و به سیر عادی زندگی اجتماعی میپیوندند، اما مشکل بعضی از آنها برای رفتن به مدرسه جدیتر است؛ چه باید کرد؟
محمدرضا ولدخانی، روانشناس کودک، در گفتوگو با «ایران» برای هرچه کمتر شدن این مشکل در آغاز سال تحصیلی راهکارهایی ارائه داده است که کار شما والدین را برای راهی کردن فرزند کلاس اولیتان به مدرسه راحتتر میکند.
ولدخانی خطاب به والدین میگوید: بهتر است قبل از آغاز مدرسه فرزندتان با فضای آنجا آشنا شود. حتی ترتیبی بدهید که با معلمان و مسئولان مدرسه برخورد داشته باشد و چند کلمه ای میانشان رد و بدل شود. در صورت امکان، وقت بگذارید تا فرزندتان مدتی در حیاط و راهروها و کلاسها چرخی بزند و بازی کند تا قبل از ورود رسمی به آن محیط با آنجا آشنا شده باشد.
تأکید میکنم که فرزندتان را تا قبل از آغاز رسمی فعالیت مدارس، چند بار به مدرسه ببرید تا ساعتهایی را در آنجا وقت بگذراند. شرایط را فراهم کنید که فرزندتان تا قبل از باز شدن مدارس، روزانه اوقاتی را به دور از مراقب اصلی (میتوانید دورادور مراقباش باشید) در کوچه و محله و پارک به بازیهای مختلف با همسالان خود بگذراند تا جدا شدن از مادر و دوری از محیط خانه را تجربه کرده باشد. او در ادامه پیشنهاد میکند: حتی المقدور کودک با همبازیهای محله و دوستان قبل خود در یک مدرسه و یک کلاس ثبتنام شود، تا در محیط جدید، احساس غریبی نکند و فضای جدید را همراه با دوستان قدیم خود ببیند و این تازگی برایش ترس آور نباشد. خوب است که والدین خاطرات خوشی از دوران مدرسه خود را برای این گونه فرزندان تعریف کنند و ذهن آنها را به جنبههای شاد و خوشایند مدرسه متوجه سازند، همچنین داستانهایی درباره محاسن مدرسه و بازیهای مدرسهای برای فرزند خود تعریف کنند.
کودک را به یکباره از کودکی جدا نکنید!
کودک نباید به یک باره از کودکیاش جدا شود، زندگی او تاکنون بازی محور بوده است، چه بهتر که در اوایل ورود به مدرسه به آرامی با تغییرات سبک زندگی آشنا شود و آنها را بپذیرد.این روانشناس توجه والدین را به این نکته جلب میکند که انتقال از زندگی بازی مدار به زندگی تکلیف مدار نباید آسیبی به رشد شخصیتی و روانی کودک وارد کند، سعی شود با کمک مسئولان مدرسه، معلمان مربوطه و والدین، فضای رسمی مدرسه به محیطی دوستانه و غیر رسمی تبدیل شود تا کودک تحت تأثیر جو ایجاد شده دچار ترس و اضطراب و استرس نشود. روز اول مدرسه ناخودآگاه ممکن است پدر و مادر به آرامی در گوش کودک خود زمزمه کنند: «نترس، تو دیگه بزرگ شدی!»
ولدخانی با تأکید بر اینکه به کار بردن واژه «نترس» کاملاً اشتباه است، میافزاید: ناخواسته خود همین کلمات بر این فرضیه که محیط جدید ترسناک است، صحه میگذارد و برداشت کودک این خواهد بود که من به محیط ترسناکی میروم و باید سعی کنم نترسم و این دقیقاً خلاف هدف شما از بهکاربردن این کلمات است، استفاده نکردن از زور و اجبار و به خرج دادن صبر و حوصله از جانب والدین و معلمان، کمک شایانی به هماهنگی بچههای تازه وارد با محیط مدرسه خواهد کرد، در ضمن، در صورت بیقراری کودک و عدم ایجاد آمادگی در زمان قبل از شروع سال تحصیلی، در چند روز اول بهتر است مادر پس از رساندن فرزند به مدرسه مدتی در مدرسه بماند تا کودک با دیدن حضور مادر، بتواند بر احساس ترس خودش غلبه کند.او باز هم تأکید میکند که به هیچ وجه نباید به زور و تهدید متوسل شد، این روش حتی اگر در کوتاه مدت نتیجه بخش باشد، در دراز مدت نتایج معکوس به بار خواهد آورد.
در نهایت بعضی بچهها مسأله اضطراب جدایی را بهصورت حادتری بروز میدهند و حتی پس از گذشت روزها و هفتهها باز هم نمیتوانند خود را با محیط جدید وفق دهند.
به توصیه این روانشناس کودک، اگر این راه ها را رفتیم و پس از چند هفته کودک در برابر فضای بیرون از خانه و خانواده و اجتماعی شدن همچنان مقاومت نشان داد، بهتر است والدین با مراجعه به مشاور و روانشناس، مشاورههای خاص تری دریافت کنند تا این مرحله مهم زندگی را با سلامت روانی طی کرده و بسوی آیندهای روشن و درخشان پیش رود.
دیدگاه تان را بنویسید