خبرگزاری فارس: هدایت تحصیلی چیز جدیدی در آموزش و پرورش نیست؛ سالیان سال است که دانشآموزان در پایان آموزش عمومی یعنی پایه نهم، هدایت تحصیلی انجام میدهند. در گذشته دوره ابتدایی پنج سال و دوره راهنمایی نیز 3 سال بود، به همین دلیل دانشآموزان در پایه اول دبیرستان که در حقیقت پایان سال نهم بود، انتخاب رشته میکردند اما اکنون که دوره ابتدایی 6 ساله شده است، دانشآموزان در پایان سال سوم متوسطه اول که همان سوم راهنمایی سابق است، انتخاب رشته میکنند. هدایت تحصیلی اتفاق جدیدی نیست اما چه چیزی باعث شده است که این روزها، این موضوع به جریان حساسی در زندگی خانوادههایی که دانشآموز سوم راهنمایی دارند، تبدیل شود. مسعود شکوهی مدیرکل امور تربیتی و مشاوره وزارت آموزش و پرورش 23 فروردین امسال در نشست خبری در خصوص آییننامه جدید هدایت تحصیلی گفت: «2.5 سال برای تنظیم این آییننامه تلاش شد چرا که بر اساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و برنامه درسی ملی باید هدایت تحصیلی از پایه دهم به نهم منتقل میشد». وی با اشاره به تغییرات هدایت تحصیلی ادامه داد: «در گذشته فقط نمرات سال نهم و نمرات آزمونها مدنظر بود در حالی که در
آییننامه جدید هدایت تحصیلی، فرایندی پیشبینی شده است و کار هدایت تحصیلی از اول ابتدایی آغاز میشود؛ برای انتخاب رشته فرد باید به حداقلهایی از آگاهی دست یابد و به این منظور 9 جلد کتاب در زمینه هدایت تحصیلی را برای پایههای اول تا نهم تحصیلی در دست تدوین داریم و برای ساعات فوق برنامه دانشآموزان پیشبینی شده است». شکوهی با بیان اینکه 6 آیتم در هدایت تحصیلی موثر است، گفت: «در گذشته امتیاز عملکرد تحصیلی 50 بود که به 35 کاهش دادیم و ضمن اینکه نمرات سه پایه تحصیلی دوره اول متوسطه برای دانشآموزان سال تحصیلی 96ـ95 در نظر گرفته میشود». وی اضافه کرد: «در بخش آزمونهای مشاورهای تنها دو آزمون رغبت و استعداد از دانشآموز گرفته میشد که هماکنون 5 آزمون گرفته میشود که 3 آزمون شخصیت، ارزشهای شغلی و ارزشهای تحصیلی اضافه شده است و امتیاز این بخش نیز از 20 به 30 امتیاز افزایش یافته است؛ نظر دانشآموز از 5 به 10 امتیاز افزایش یافته است و نظر معلمان 10 امتیاز، نظر مشاور 10 امتیاز و نظر والدین 5 امتیاز دارد که در مجموع 100 امتیاز برای هدایت تحصیلی در نظر گرفته شده است». مدیرکل امور تربیتی و مشاوره وزارت آموزش و پرورش
ادامه داد: «جلساتی را از سال گذشته برگزار کردیم و مشاوران مدارس را با هدایت تحصیلی جدید آشنا کردیم و مشاورین نیز در هفته اول تیر ماه موظف هستند دانشآموز و اولیای دانشآموز را آماده کنند». وی تصریح کرد:«بر اساس برنامه ششم توسعه باید حضور دانشآموزان در شاخههای فنی و حرفهای و کاردانش به 48 درصد و در شاخه نظری به 52 درصد برسد». نظر والدین و دانشآموزان حلقه گمشده هدایت تحصیلی در فروردین ماه همه چیز بدون مشکل و خوب به نظر میرسید؛ بروشورهایی برای هدایت تحصیلی دانشآموزان تهیه شد و اطلاعاتی نیز در اختیار خانوادهها قرار گرفت. اما در تیرماه، ورق برگشت؛ از جلسات مشاوره در برخی مدارس خبری نبود و هیچکس نظر دانشآموز و والدین را برای انتخاب رشته جویا نشد بلکه برگهای در دست دانشآموز قرار گرفت که «تو باید به رشته مورد نظری که مدرسه معرفی کرده است، بروی». دانشآموز دختری که در منطقه 12 تهران تحصیل کرده و معدلش 20 است، به خبرنگار فارس گفت: هفته گذشته که برای هدایت تحصیلی به مدرسه مراجعه کردم، به من گفتند که تو باید به رشته ریاضی بروی. وی ادامه داد: از این موضوع بسیار ناراحت شدم و گفتم که دوست دارم در رشته حقوق
درس بخوانم اما آنها گفتند در آزمونی که در طول سال تحصیلی از دانشآموزان گرفته شده است، نمره ریاضیتان بهتر است. این دانشآموز به آن آزمونها اشاره کرد و گفت: این آزمونها درباره تمام دروس ما بود و آنقدر سخت بود که از معلمان کمک میگرفتیم حتی در برخی موارد جواب و راهحلها را نیز، معلمان به ما داده بودند. وی با تأکید بر اینکه نظر والدین او را درباره هدایت تحصیلی نپرسیدهاند، افزود: نظر من و خانوادهام برای مدرسه اصلا مهم نیست و میگویند باید به رشته ریاضی بروی. پدر یک دانشآموز در منطقه 11 تهران گفت: برای پسرم از طرف مدرسه رشته کشاورزی انتخاب شده است و این درحالیست که نه درباره این رشته توضیحی داده شده و نه اینکه علایق خانواده لحاظ شده است. وی ادامه داد: از سوی دیگر فرزندم باید برای تحصیل در رشته انتخابی به منطقه دیگری برود که از منزل ما بسیار دور است؛ حتی اگر فرزندم بخواهد در این رشته درس بخواند برای ما آن هم در تهران چه سودی دارد؟ پدر دانشآموز دیگری در استان مازندران به خبرنگار فارس اظهار داشت: فرزندم دارای معدل 18 است و ما دوست داشتیم که او در رشته تجربی درس بخواند اما مسئولان مدرسه عنوان کردند که
فقط دانشآموزانی میتوانند به رشته تجربی بروند که معدل 19 داشته باشند. وی افزود: آموزش و پرورش میخواهد به زور فرزندم در هنرستان تحصیل کند؛ این اجبار برای چیست؟ گاهی اوقات فکر میکنم اگر قرار است به زور درس بخواند، ممکن است از درس خواندن فراری شود. اهمیت 4 عامل در انتخاب رشته دانشآموزان اجبار خانوادهها آنقدر از سوی مسئولان مدارس شکل ملموسی به خود گرفته است که گلایههای گستردهای از سوی خانوادهها به گوش میرسد؛ گلایههایی که انگار هیچکس پاسخگوی آنها نیست. مهدی نوید ادهم دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش در گفتوگو با خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس در خصوص گلایه خانوادهها از هدایت تحصیلی اجباری اظهار داشت: این موضوع را به صورت مفصل در طرح آییننامه هدایت تحصیلی در شورا داشتیم و بعد از گفتوگوهای فراوان با استفاده از یافتههای پژوهشی، تجربیات و مطالعات تطبیقی، به این نتیجه رسیدیم که انتخاب رشته و هدایت تحصیلی دانشآموزان یک عاملی یا دو عاملی نیست یعنی فقط علاقه دانشآموز دلیل نمیشود که او را به یک رشته سوق دهیم. وی ادامه داد: 4 عامل در انتخاب رشته حائز اهمیت است که شامل «علاقه»، «استعداد»، «نیاز
کشور در حال و آینده به آن رشته» و «امکانات آموزش و پرورش برای ارائه خدمات آموزشی به دانشآموزان» است. نوید ادهم تصریح کرد: اگر هر کدام از این موارد مشکل داشته باشد، هدایت تحصیلی مناسب انجام نمیشود؛ اینکه دانشآموزی بگوید من رشته پزشکی را دوست دارم اما استعدادش را نداشته باشد، امکانپذیر نیست. وی در پاسخ به این پرسش که «استعداد چگونه مشخص میشود»، افزود: ضوابط، شاخصها و ملاکهایی را تعیین کردیم؛ تستهای رغبت سنجی پیشبینی شده است و پرونده تحصیلی دانشآموز در کنار علائقش بررسی میشود. دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش اضافه کرد: متأسفانه در سال گذشته در برخی مناطق مواردی را شاهد بودیم که البته محدود هم بود اما نشان داد که 60 تا 80 درصد دانشآموزان برخی مناطق تمایل داشتند در رشته تجربی درس بخوانند و تحصیل در رشته ریاضی در برخی مناطق به صفر رسید. وی در خصوص اجبار خانوادهها به تحصیل در رشته خاص گفت: اجبار صحیح نیست و باید خدمات مشاورهای به دانشآموزان و خانوادهها داده شود و بدانند که اگر تراکم و استقبال در یک رشته بیش از اندازه باشد، در آینده کشور تأثیر منفی دارد. نوید ادهم با بیان اینکه هدایت تحصیلی
متوازن در دانشگاه هم صورت نمیگیرد، افزود: مشاهده میکنیم که در برخی رشتهها، فارغالتحصیلان فراوانی داریم که بازار کار برایشان وجود ندارد و در مقابل بعضی رشتهها، باز کار دارند اما فارغالتحصیل ندارند؛ این نابسامانیها را باید در کلان حل کنیم. پاسخگوی این طرز اجرای هدایت تحصیلی در آموزش و پرورش چه کسی است؟ آیا با اجبار دانشآموزان به رشتهای که گرایش و علاقهای به آن ندارند، امکان ترک تحصیل آنها وجود ندارد؟ آیا اینکه آموزش و پرورش میخواهد توازن در رشتههای تحصیلی ایجاد کند، با اجبار بدون توضیح به دانشآموزان، ختم به خیر خواهد شد؟
دیدگاه تان را بنویسید