تبیان: همه ی ما انسان ها خواهان زندگی راحت هستیم ولی ابتدا باید از خودمان بپرسیم: زندگی راحت چه زندگی است؟ شاید به محض پرسیدن این سئوال، در ذهن بعضی ها اینگونه تداعی شود که، زندگی راحت یعنی اینکه هیچ گونه سختی و مشکلاتی در زندگی نداشته باشیم و یا بعضی ها بگویند: اینکه پول و ثروت فراوان داشته باشیم و در رفاه زندگی کنیم و... افراد مختلف از زندگی راحت ، تفاسیر متفاوتی دارند ولی اگر بخواهیم واقع بینانه به زندگی نگاه کنیم، زندگی راحت، زندگی است که سرشار از آرامش باشد ... در حقیقت ما باید ابتدائاً راه های رسیدن به آرامش را پیدا کنیم تا ان شاء الله از این مجرا به آن راحتی برسیم. به تأکید و اذعان همه ی اندیشه ها و تفکرات، مخصوصاً تفکر اسلامی این آرامش فقط و فقط در پرتو ایمان به خدا و ارتباط با او و توسل به ائمه و اهل بیت (علیهم السلام) و عمل به دستورات آنها به دست می آید. می پرسید: چگونه؟... همه ی ما ممکن است نمونه های بسیاری از انسان ها را دیده باشیم که علی رغم داشتن ثروت، پول و امکانات کافی و یا مقام و شهرت بسیار، همیشه مشوش و نگرانند و از زندگی خود هیچ لذتی نمی برند! که سرچشمه ی همه ی این نگرانی ها و تشویش ها
نداشتن ارتباط با یگانه معبود عالم هستی است چرا که سرمایه های ایشان (مال و ثروت و پول و مقام و...) هر لحظه در حال آب شدن و از بین رفتن است، بدون اینکه حاصلی برای آنها در پی داشته باشد... لازم به ذکر است که، داشتن پول، ثروت و مقام به خودی خود فاقد ارزش نیست به شرطی که این مواهب الهی با رعایت موازین و حدود شرعی، در راه رسیدن به عدالت و خدمت به خلق خدا و آباد ساختن خانه ی آخرت انسان استفاده گردد. راضی به رضای خدا باشیم راه دیگری که برای رسیدن به آرامش بیان و تجربه شده است، رسیدن به مقام رضا است؛ یعنی اینکه انسان به وضعیت حال و شرایط موجود خود و حوادثی که در زندگی او به وقوع می پیوندد، راضی و به آنچه دارد قانع باشد. البته راضی بودن به وضع موجود دلیل بر تلاش نکردن برای رسیدن به وضعیت بهتر نیست بلکه باید تلاش کرد و نتیجه را به خداوند سپرد و بر خداوند توکل نمود. گاهی نیز دلبستگی های دنیوی، آرامش و زندگی راحت را از انسان سلب می کند. قرآن می فرماید: «لِکَیْلا تَاْسُوا عَلَی مافاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِمَا آتاکُمْ» «آن گونه باشید که اگر چیزی را از دست دادید تاسف نخورید و اگر چیزی به شما دادند،شاد نشوید.» به
راستی، آیا می شود انسان اینگونه متعادل باشد که دادن ها و گرفتن ها در او اثری نگذارد؟ کارمند بانک،یک روز مسئول دریافت پول مردم می شود و روز دیگر مسئول پرداخت پول به مردم می شود. نه آن روزی که پول می گیرد خوشحال است و نه آن روزی که می پردازد، ناراحت! زیرا او می داند هر دو روز، امانتداری بیش نبوده است. در حقیقت این راضی بودن به رضای خدا نوعی حُسن ظن به خداوند بزرگ بوده که از برترین مراتب است و در آیات و روایات فراوانی نسبت بدان ترغیب شده، راهی به سوی تفکر مثبت است که از عقل بر می خیزد؛ زیرا خداوند متعال عاقبت کارها را به خوبی می داند و از ما به خودمان مهربان تر است. اگر انسان معتقد باشد آنچه خداوند برایش پیش آورده، و آنچه به تأخیر انداخته، برای او بهتر است، گرچه دلخواه وی نباشد، مثبت فکر می کند؛ اگرچه به دلیل جهلش نتواند کارهایی را که برخلاف میلش روی داده است توجیه کند. در این رابطه از امام رضا (علیه السلام) روایت شده که فرمود: «أَحْسِنِ الظَّنَّ بِاللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ أَنَا عِنْدَ ظَنِ عَبْدِیَ الْمُۆْمِنِ بِی إِنْ خَیْراً فَخَیْراً وَ إِنْ شَرّاً فَشَرّاً.» نسبت به خداوند
حُسن ظن داشته باش، چه خداوند عزوجل می فرماید: من نزد حُسن ظن بنده مۆمنم هستم، اگر نیک باشد، نیک و اگر بد باشد، بد هستم. (تفسیر نور الثقلین ج 5، ص 91) در حقیقت این حسن ظن حالتی است که موجب شادی دائمی و خشنودی خداوند متعال می شود و از بهره های آن در دنیا نیز زندگی راحت و خوب و رضایت بخش است. در دعا می بینیم که امام (علیه السلام) می فرماید: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ إِیمَاناً تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِی وَ یَقِیناً حَتَّى أَعْلَمَ أَنَّهُ لَا یُصِیبُنِی إِلَّا مَا كَتَبْتَ لِی وَ رَضِّنِی بِمَا قَسَمْتَ لِی.» (مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ج 70، ص 394) بارخدایا از تو ایمانی میخواهم تا بدانم که به من نرسد جز آنچه تو برای من نوشتی و راضی دار مرا به همان زندگانی که قسمتم کردی. کلام آخر: انسان های بزرگ، به خاطر سعه ی صدری که دارند، مسائل جزئی در روح آنان اثر چندانی ندارد، باید آنگونه باشیم که فراز و نشیب های زندگی ما را همچون موج متلاطم نکند و همیشه همچون اقیانوس آرام، بزرگ باشیم و آرام...
دیدگاه تان را بنویسید