سایت پلیس: سردار سعید منتظرالمهدی در یادداشت خود با عنوان " بایدها و نبایدها در پلیس کودک"، آورده است: حوادثی که مجریان اصلی آن کودکان و نوجوانان هستند، همواره مسئولان و صاحبنظران حوزه های اجتماعی را به چالش کشیده اند و موجی از تأسف، اندوه و پریشانی را در جامعه ایجاد کرده اند. هر بار که داستان تخلف و جرم یک کودک و نوجوان در فضای جامعه می پیچد، بلافاصله این سوال پیش رو گذاشته می شود که چگونه می توان دنیای زیبای کودکی و نوجوانی را از آلودگی و تاریکی های بزهکاری و خلافکاری پالایش کرد و دور نگاهداشت؟ چگونه می توان فضای امنی را برای بالندگی و رشد فرزندان این آب و خاک فراهم کرد تا در آینده با اطمینان خاطر کشور را به دستان توانای آنان سپرد؟ جای تردید ندارد که تمامی نهادها ، سازمانها و حتی تمامی افراد جامعه در این امر سهم دارند؛ والدینی که در آگاهی بخشی به فرزندان خود کوتاهی کرده اند، مدارسی که دانش آموزان را به سوی روابط سالم دوستانه هدایت نکرده اند، مسئولانی که فضای فرهنگی مناسبی را برای فعالیت های اوقات فراغت کودکان و نوجوانان فراهم نیاورده اند، شهرداری هایی که مکان مناسبی را ویژه این گروه سنی جهت ورزش، تفریح
و فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی ایجاد نکرده اند و ... همه و همه بار مسئولیت بزهکاری کودکان و نوجوانان را بر دوش دارند. عدم وجود اراده آنچه که به طور مکرر در بیشتر رخدادهای مجرمانه گروه های سنی زیر 18 سال به چشم می خورد، عدم وجود اراده و تمایل آگاهانه این افراد به ارتکاب جرم بوده است. در واقع در بیشتر موارد کودکان و نوجوانان به اشتباه یا به اجبار درگیر روابط مجرمانه می شوند؛ بسیار اتفاق افتاده است که یک اشتباه زندگی و آینده روشن یک کودک یا نوجوان را به تباهی کشانده و سرنوشتی تلخ را برای او رقم زده است . سازمانهای حمایتی مانند سازمان بهزیستی کل کشور یا دستگاه قضائی تلاش های بسیاری را برای حمایت از کودکان آسیب دیده و بزهکار می کنند تا دوباره آنها را به آغوش جامعه بازگردانند. انواع آموزشها و مهارت آموزیها، حمایت های مالی، خدماتی و درمانی ، همه و همه تلاش هایی برای کاهش آسیب و جرم در میان کودکان و نوجوانان هستند، اما ناگفته پیداست که پیشگیری مقدم بر درمان و مقابله است . راه های جلوگیری از اشتباهات بنابراین سوال اصلی این است که چگونه می توان از وقوع این اشتباه ها یا اجبارها پیشگیری کرد؟ نگاهی به آمار کودکان آسیب
دیده، بزهکار و مجرم نشان می دهد که ما نیازمند عزمی جدی و ملی برای کاهش موقعیتهای خطر آفرینی هستیم که کودکان و نوجوانان را به سوی بزهکاری و جرم پیش می برند. شکل گیری چنین عزمی ، پیش از هر چیز، در گرو تعیین سهم و نقش تمامی دست اندرکاران است؛ شاید بیشترین سهم از آن خانوادهاست؛ چنانچه در خانواده ها روابط عاطفی والدین و فرزندان تعمیق پیدا کند و فضای گفتگوهای دوستانه شکل بگیرد، بصیرت های پدر و مادر می تواند چراغ راه فرزندان در روابط اجتماعی شود. سهم بزرگ تنظیم روابط دوستانه و اجتماعی گروههای سنی زیر 18 سال، برعهده اولیای مدارس است؛ راهنمایی های دقیق و همراهی های همدلانه مشاوران در مدارس می تواند به کودک و نوجوان قدرت تنظیم رابطه موفق و سالم با همسالان را بدهد. سازمانها و نهادهای عمومی مانند وزارت ورزش و جوانان و یا شهرداری ها نقشی تعیین کننده در بهسازی و سالم سازی فضای اجتماعی برای جوانان دارند. اما ما نیز در مجموعه نیروی انتظامی در پیشگیری از وقوع جرم در بین کودکان و نوجوانان به دنبال آن هستیم که با آسیب شناسی ابتدا راه های پیشگیرانه را انجام داده و در نهایت به دنبال مقابله باشیم. مجموعه نشستهای تخصصی و
مطالعات انجام شده ، نشان از آن دارد که نیروی انتظامی می تواند در این خصوص نقشی دو گانه را به عهده بگیرد: نخست آن که از تعمیق و گسترش افعال مجرمانه در میان کودکانی بکاهد که به اشتباه یا به اجبار مرتکب بزه و جرم شده اند. دوم آن که با شناسایی دقیق عوامل ، شرایط و موقعیتهای ارتکاب جرم، نقشی کلیدی در هوشیار سازی خانواده ها، مدارس، سازمانها و نهادها و سرانجام کودکان و نوجوانان ایفا کند. مراکز مشاوره در کلانتری ها را از خود بدانیم مشاوران و مددکاران ما در کلانتری ها، علاوه بر حضور در مراکز مختلف، به ویژه مدارس سعی در ارائه ارشاد و راهنمایی، جهت مواجهه کودکان و نوجوانان با مسائل و پدیده های مختلف اجتماعی دارند و صد البته درمان کودکان و نوجوانان آسیب دیده را نیز در اولویت کارهایشان قرار داده تا از این طریق اطفال و نوجوانانی که به هر نحوی با آسیب های اجتماعی درگیر بوده اند و یا به عنوان بزهکار، خلافی را مرتکب شده اند، بازگشتشان به عنوان عنصر مفید به جامعه هر چه بیشتر تسهیل شود. اگر این مشاوران را از خود دانسته و امین مسایل خود ببینیم و مشکلات را با آن ها در میان بگذاریم؛ قطعا با راهکارهایی که ارائه می دهند؛ بسیاری
از موانع برداشته خواهد شد و کودکان و نوجوانانمان به آغوش اجتماع باز خواهند گشت. نتایج بررسی های متعدد نشان داد که ناجا با ایجاد و سازماندهی پلیس کودک، می تواند هر دو نقش یاد شده بالا را به عهده گرفته و وظیفه خود را در پیشگیری از وقوع جرم کودکان و نوجوانان ایفا کند. در سال 1394 ، همزمان با تصویب و ابلاغ قانون جدید آیین دادرسی کیفری و به استناد ماده 31این قانون، تشکیل پلیس کودک ، پس از تدوین لایحه و تصویب آن ، الزامی است . اهداف پلیس هدف اصلی این پلیس ایجاد شرایط و تسهیلات مناسب برای کودکانی است که به نوعی بزهکار یا مجرم شناخته می شوند؛ بر اساس کلیات لایحه تنظیم شده ، برخی از ویژگی های کلیدی پلیس کودک شامل موارد زیر می شود: 1- حضور متخصصان در شناخت دقیق علت و نحوه حضور و مشارکت کودکان و نوجوانان در جرم 2- حضور متخصصان و افسران آموزش دیده پلیس در فرایند کسب اطلاعات و تشکیل پرونده برای کودکان و نوجوانان بزهکار و خاطی 3- ایجاد فضایی آرام و مناسب کودکان و نوجوانان مجرم در فرایند بازداشت و حضور در نیروی انتظامی 4- ارائه مشاوره ها و راهنمایی های مؤثر به خانواده های قربانیان یا مجرمان کودک و نوجوان 5- ایجاد احساس
امنیت در کودک و نوجوان، به ویژه هنگامی که کودک در معرض خشونت و آسیب قرار گرفته است. 6- شناسایی و ارجاع کودکان بد سرپرست و بی سرپرست به خویشاوندان یا خانواده هایی که می توانند در غیاب پدر و مادر سرپرستی کودکان را به عهده گیرند. جهت تحقق چنین شرایطی ، گروهی از افسران و کارکنان پلیس ، به ویژه پلیسهای زن، تحت آموزشهای متعدد و متنوعی قرار می گیرند تا از توانایی و قابلیت لازم جهت برخورد با کودک در زمان حضور در ناجا برخوردار شوند. این را هم باید در نظر داشته باشیم که علاوه بر نیروی انتظامی ، نهادهایی مانند آموزش و پرورش، کمیته امداد ، سازمان بهزیستی و فرمانداری نیز در انجام این طرح مشارکت خواهند داشت. بر اساس اطلاعات واصله، مفاد اصلی این لایحه تا کنون تنظیم شده و تنها تدقیق و اصلاحات نهایی آن مانده است ؛ پس از اتمام این مرحله ، لایحه به تصویب و امضای رئیس قوه فضائیه هم خواهد رسید و از آن پس لازم الاجرا خواهد بود. ناجا بر این نکته آگاه است که نباید آموزش و ارتقای توانمندی های تخصصی به مجموعه نیروهای پلیس کودک محدود شود. گذشته از آن ، فرایندهای پایش ،ارزشیابی و برنامه ریزی و آموزش می بایست به طور پیوسته و مستمر
در نیروی انتظامی فعال باشند. شکل گیری چنین فرایندهایی نیازمند آگاهی و توانمندی مجموعه های گسترده ای در ناجا می باشند؛ در واقع، عملکرد مؤثر پلیس کودک ، در گرو توانمندی و آگاهی مجموعه های به هم پیوسته ای از واحدهای عملیاتی تا نیروهای اداری در ستاد نیروی انتظامی می باشد. تمامی نیروها و واحدهای پلیس که به نوعی به طور مستقیم یا غیرمستقیم در ارتباط با کودک و نوجوان هستند می بایست از توانمندی های تخصصی لازم برخوردار شوند. از این رو مجموعه بررسی ابعاد سازمانی ، اجتماعی و حقوقی مسئله پلیس کودک در مجموعه اتاق های فکر، نشست های تخصصی و مطالعات اجتماعی پلیس در دستور کار قرار گرفته است . شناخت و آگاهی نهادینه شده در خصوص نحوه برخورد و تعامل با کودک، ایجاد شرایط فیزیکی و کالبدی مناسب برای حضور کودک و نوجوان، مهارت های ارتباطی و تعاملی با خانواده های کودکان و نوجوانان متهم یا قربانی ، ملزومات اداری و سازمانی لازم در حوزه های همجوار پلیس کودک و دیگر موارد، از جمله نکاتی هستند که مورد بحث و بررسی قرار می گیرند. ناجا امید دارد که با فعالیت رسمی پلیس کودک بتواند در سلامت و توانمندی نسل جوان کشور ، سهم و مسئولیت خود را به
بهترین نحو به انجام رساند.»
دیدگاه تان را بنویسید