كاش این دوربين‌هاي جنگی جمع مي‌شدند

کد خبر: 537831

حضور بی‌ضابطه دوربین در جنگ‌های مدرن، فاصله‌ها در جنگ را کمتر از گذشته کرده. چهره آن تروریستی که موشک را به سمت‌ات شلیک کرده نشان می‌دهد، حالت چهره‌اش موقع شلیک و دیالوگ‌هایش موقعی اصابت آن به هدف. حتی از میان صحبت‌ها اسم‌اش را هم می‌توانی تشخیص بدهی...

كاش این دوربين‌هاي جنگی جمع مي‌شدند
شلیک موشک تاو النصره
سرویس اجتماعی فردا؛ محمد مهدي شيخ صراف: دوستی دارم که از خان طومان برگشته. برایم ماجرایی را تعریف می‌کند که مشغول سوار کردن مجروحان به خودروی امدادی بوده‌اند که یک موشک، خودرو آن‌ها و سرنشینان‌اش را از هم می‌پاشد.
رفقایش جامانده‌اند توی منطقه. عکس دوستانش را نشانم می‌دهد. عکس‌های یادگاری روی صفحه تلفن همراه ختم می‌شود به تصویر پیکرهایشان که النصره منتشر کرده. تا اینجا می‌شود هم‌دردی کرد اما نمایش یک فیلم ساده که معلوم است با تلفن‌همراه گرفته شده مرا در فکر فرو می‌برد. این یک تکان حسی است. دقایق هدف‌گیری و شلیک یک موشک «تاو». همان موشکی که موج انفجارش رفیق ما را هنوز رها نمی‌کند و با هربار دیدنش حالش دگرگون می شود.
حضور بی‌ضابطه دوربین در جنگ‌های مدرن، فاصله‌ها در جنگ را کمتر از گذشته کرده. چهره آن تروریستی که موشک را به سمت‌ات شلیک کرده نشان می‌دهد، حالت چهره‌اش موقع شلیک و دیالوگ‌هایش موقعی اصابت آن به هدف. حتی از میان صحبت‌ها اسم‌اش را هم می‌توانی تشخیص بدهی. بعد دوربین می‌چرخد به آن سو. جایی که تو روی زمین درد می‌کشی و همرزمان‌ات جان داده‌اند و صدای شادی شلیک کننده ها روی تصویر شنیده می شود.
اینها کات می‌خورد به نمای «هلی‌شات» از آدم‌های پشت سنگرها و بعدتر تصویر پیکرهای روی زمین شبیه فیلم‌های سینمایی. فیلم‌هایی که همه واقعیت‌های دردناک‌اند. به خصوص برای تو و هرکسی که یکی آن چهره‌ها را بشناسند. احساس‌های تازه‌ای که در چنین شرایطی شکل می‌گیرد. در شرایط جنگ‌های مدرن که دست هر جنگجو و رزمنده یک دوربین فیلمبرداری است یا حتی ممکن است این دوربین فیلم برداری روی سلاح او نصب شده باشد. اینها چیزهایی است که تا پیش از این کمتر وجود داشته. محدودیت های حفاظت اطلاعاتی در ساختارهای نظامی و البته تقسیم وطیفه تصویر برداری توسط خبرنگاران حرفه ای جنگ دلیل اصلی آن است. اما حالا این تصاویر افسار گسیخته آثار عمیق روحی بر افراد به جا می گذارند. اثر که سوای خشونت عریان موجود در آنها ابعاد احساسی انسانها را تخریب می کند.
قسمت بعدی این قصه جایی آغاز می‌شود که صاحب همان تصویر به دستان دوستان‌ات اسیر یا کشته شده و تو باز فیلم‌اش را که باز با یک موبایل آماتوری گرفته شده می‌بینی. قطعا باخود فکر می‌کنی کاش به دست خودت می‌افتاد و در عین حال آرزو می‌کنی کاش هیچ‌وقت ندیده بودی و نمی‌شناختی‌اش...
جلوی جنگ را که نمی‌شود گرفت اما کاش می‌شد دوربین‌ها را از همه جبهه‌های جنگی جمع کنند! این‌طور جنگیدن در مقابل آن همه دوربین واقعا سخت‌تر از گذشته است!
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت