اظهارات شهرام جزایری راجع به جزئیات فعالیتهای اقتصادی در زمان زندان/ نزدیک شدن به سیاسیون مهمترین عامل گرفتاری من بود/ اگر من رئیس بانک مرکزی بودم...
100 کشور در شان به روی ما باز است. دولت محترم بگوید چه برنامه ای برای دوران پسابرجام و اقتصاد مقاومتی دارد؟ چه برنامه ای برای به حداکثر رساندن مشارکت آحاد مردم در بند یک سیاست اقتصاد مقاومتی دارد؟ شما بفرمایید چه برنامه ای دارد ما در موردش اظهار نظر کنیم. تاکنون که برنامه کارشناسی شده و مشخصی در بعد کلان و خرد از سوی دولت ملاحظه نشده است.
شهرام جزایری فقط یک موقعیت شناس نیست، آن روزهای معروف اگر ناپختگی و جاه طلبی نداشت، می شد آنگونه که دلش می خواهد او را نابغه نامید. هر چند تا نابغه شدن خیلی راه دارد و اصولا اقتصاد پر از پیچیدگی ها و سفارش پذیری های ما آنچنان نمی تواند نابغه پرور باشد. اما هم اینکه او در نوجوانی و جنگ زدگی و شاگرد بازاری به تحصیل در دندانپزشکی و سپس حجم بالایی فعالیت اقتصادی مشغول شود و اینک شکست هایش را مقدمه بلند شدن دوباره کرده است، یعنی قدم های اول را برداشته و خدا کند اینبار او که در زندان نه تنها دلایل مسیرهای اشتباهش را بارهای بار مرور کرده، تجربه ای باشد برای فعالان اقتصادی امروز. ماهنامه «دیدار» به گفتگو با شهرام جزایری نشسته است که بخشی از آن را در ادامه می خوانید: بیش از 9سال از زمان بازداشت و فرار شما از زندان می گذرد. پس از بازداشت در دوم اسفند 85 مجتمع قضایی امور اقتصادی در اطلاعیه ای اعلام کرد که شما در معیت مامورین مراقب و به صورت تحت الحفظ جهت شناسایی اموال، در حال اعزام به محل استقرار کارشناسان منتخب دادگاه بودید که در نتیجه اغفال مامورین متواری شده اید. چرا از دست قانون فرار کردید؟ به چه روشی دست به این فرار زدید؟ احساس نمی کردید با این فرار به جرم های خودتان اضافه می کنید؟ و محکومیت سنگین تری در انتظار شما خواهد بود؟ اولا که زندانی باید فرار کند و زندانبان هم باید زندانی را بگیرد. ثانیا اینکه من فرار کردم و شماها هم من را گرفتید عاقلان دانند. بنده در ایام کارشناسی آزادانه در تهران قدم می زدم و اتهامی به نام فرار از زندان در پرونده قضایی ام وجود ندارد. بیشتر از این هم علاقه مند نیستم توضیح بدهم، چون ضرورتی نمی بینم. اما این متواری شدن شما از دست زندانبان به برکناری چندین قاضی و رئیس زندان منجر شد! پاسخ من همان پاسخ اولیه است . زندانی باید فرار کند و زندانبان هم باید او را بگیرد. (می خندد) دوره زندان چگونه گذشت؟ و برای آزادی پس از دوران محکومیت چه نقشه ای می کشیدید؟ من معمولا فرد تاثیر گذاری هستم تا تاثیرپذیر و به خاطر همین مسئله به زندانیان آموختم که سیگار نکشند. همه چیز را به دیگران تدریس می کردم و افراد چهره تر و مشهورتر زندانی تلاش می کردند با شهرام جزایری هم صحبت شوند. خداروشکر دوران محکومیت را هم تمام و کمال گذراندم و در 8 سال آخر بدون حتی یک روز مرخصی با شدتی که متاثر از جو رسانه ای پرونده ام بود سپری کردم. و تا ریال آخر ردمال کیفری را به صورت دلار تسویه کردم و در حال حاضر به عنوان شهروند عادی مشمول حمایت های جدی قانون هستم. در مورد سوال دوم هم در تمام آن مدت نقشه گنج را مرور می کردم... همان همان نقش گالیور (می خندد) همین نقشه گالیور و گنج باعث شد که شهرام جزایری پس از پایان دوره محکومیت باز هم ثروت خود را حفظ کند؟(خنده) ثروت شهرام جزایری از فکر و مغز و اعتبارش است که الحمدالله چندین برابر شده است. حتما در دوره ای که در زندان بودید هم درآمدزایی داشتید؟ خداراشکر راضی بودم. من یک کاسبم و همیشه شاکر خدا هستم. شما در دوره قبل از بازداشت با برخی از مدیران و مسئولان ارتباط داشتید. این ارتباط ها در دوران بازداشت ادامه داشت؟ بله ادامه داشت و الحمدالله ادامه دارد. چون من یک کارشناس و آدم فنی هستم. همه به علم و دانش و تجربه ام نیاز دارند. برای همین با من در ارتباط بوده ، هستند و خواهند بود. الان هم ارتباطات بسیار خوبی با مدیران و کارشناسان دارم، اما از سیاسیون به شدت پرهیز می کنم. چرا از سیاسیون گریزان شدید؟ نزدیک شدن به سیاسیون مهمترین عامل گرفتاری من بود. همه به من لطف دارند و از من مشورت می خواهند. تقریبا به دوست و دشمن و همه طیف های سیاسی و غیرسیاسی مشورت می دهم. البته از راه دور و تلفنی! رانت چقدر در سرنوشت و ثروت اندوزی شما تاثیر داشت؟ من خودم رانت هستم. شهرام جزایری سال هاست خودش بزرگترین رانت اقتصادی دنیاست. ماجرای ورود شما به سینما چیست؟ بابک زنجانی هم نه به عنوان بازیگر ولی به نحوی وارد سینما شد و با برخی سینمایی ها ارتباط نزدیک داشت. موضوع بابک زنجانی به خودش مربوط است. اما درباره خودم به هر حال پیشنهاداتی در زمینه ورود به سینما دارم، اما فعلا نمی توانم حرفی بزنم. بگذارید قرارداد کار که بسته شد، رسانه ای می شود. از بانکی که می خواهید دایر کنید بگویید. چقدر به واقعیت نزدیک است؟ برخی کارشناسان حرف های شما در این زمینه را تهی از واقعیت و خالی از نگاه کارشناسانه می دانند. بانکی را ایجاد خواهم کرد که از محل منابع مردم عامه دنیا تامین خواهد شد. بعد از تامین منابع اولیه به عنوان سرمایه بانک، حمایت های خوبی از بنگاه های اقتصادی بزرگ دنیا از اکثر دولت های دنیا خواهم گرفت. من ادبیات اقتصاد دنیا را بلدم. نقاط عطف اقتصاد بین المللی را می شناسم. حقوق بین الملل و تجارت جهانی را به اندازه کافی و وافی بلد هستم. یارانه، مسکن مهر و ... تصمیمات اقتصادی دولت احمدی نژاد هستند که دولت یازدهم نسبت به آنها انتقاد دارد. این موارد را نیز در راستای تصمیمات اشتباه مدیران اقتصادی می دانید؟ واقعا همه این عبارات و اقدامات، نپخته و به سرانجام نرسیده و غیراصولی و غیرکارشناسی صرفا برای اینکه عوام را موقتا متقاعد کنند بوده، ولی هیچکدام نه تنها نتوانستند دردی از مردم دوا کنند، بلکه برعکس دردسری جدید برای ملت و کشور درست کردند. اگر این تصمیمات نادرست است و شما آنها را عوام فریبانه می دانید، چرا در گفتگوهای اخیرتان با رسانه ها اعلام کردید که می توانید چندین برابر رقم مطرح شده از سوی دولتمردان سابق یارانه بدهید؟ اظهارات شما عوام فریبانه نیست؟ این حرف را من در پاسخ به صحبت های برخی مطرح کردم. من به شدت با پرداخت یارانه نقدی مخالف هستم. یارانه نقدی مستقیم اساسا نشان دهنده این است که دولت اقرار و اعتراف می کند که ابزارهای مناسب برای ارائه خدمات و ایجاد رفاه مردم را ندارد. این نوع برخورد با مردم عزت ملت را زیر سوال می برد. ملت عزیز ایران حاضرند از جیبشان هر ماه دویست و پنجاه هزار تومان هم بدهند ولی رفاه و بیمه ارزان داشته باشند و فرصت های شغلی مناسبی پیش روی آنها باشد. اما وقتی به دولت اعتماد نکنند ترجیح می دهند، پول را نقد بگیرند. اینها همه ادعاهایی است که از سوی شما مطرح می شود. وعده هایی که شاید تنها برای جذب مخاطب جذاب باشد. اگر واقعا شما اینقدر توانایی دارید که می توانید اقتصاد کشور را نجات دهید. پس چرا دست به کار نمیشوید؟ من مثالی می زنم که اگر امکان پذیر بود حتما این موضوع به شما ثابت می شد. دولت در بخش اقتصادی خیلی ضعیف عمل می کند. آقای سیف عزیز ماست ولی حاضرم یک هفته سمت این آقا را به من بدهید، من با همراهی هیئت نظارت بروم آمریکا. اگر کمتر از چندین میلیارد دلار پول به این کشور آوردم، همین جان من را دار بزنید! اگر جای رئیس کل بانک مرکزی بودم و می رفتم آمریکا و سمینار بانک جهانی و ست خالی بر می گشتم، حاضر بودم 10 بار مرا دار بزنید. می دانید سمت رئیس کل بانک مرکزی یعنی چه؟ نمی دانید! ما راحت می توانیم 5هزار میلیارد دلار به این کشور پول بیاوریم. 100 کشور در شان به روی ما باز است. دولت محترم بگوید چه برنامه ای برای دوران پسابرجام و اقتصاد مقاومتی دارد؟ چه برنامه ای برای به حداکثر رساندن مشارکت آحاد مردم در بند یک سیاست اقتصاد مقاومتی دارد؟ شما بفرمایید چه برنامه ای دارد ما در موردش اظهار نظر کنیم. تاکنون که برنامه کارشناسی شده و مشخصی در بعد کلان و خرد از سوی دولت ملاحظه نشده است. هر آنچه مطرح است جسته و گریخته و بدون انسجام به صورت ناپیوسته است که قطعا موفق نخواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید