سرویس سبک زندگی فردا، مریم حدادی: تا همین چند سال قبل، از بوی دفترهای نو به وجد میآمدم. کتابهای نوی مدرسه هم همین ویژگی را داشتند. شاید به خاطر تذکرهای پدر و مادرم بود که همیشه برای کتابها احترام خاصی قائل بودم و صفحههای دفترها را دوست داشتم. تا جایی که یادم میآید اغلب با مداد و مرتب و تمیز توی کتابها مینوشتم.
هنوز هم وقتی کتاب جدیدی را میخرم، بین صفحاتش به دنبال بوی آشنایی میگردم که در طی این سالها کمترین تغییر را داشته است. هنوز هم ناخوداگاه موقع یادداشت در کتابها دستم به دنبال مداد میرود تا نشاندهم که برای حریمش احترام قائلم.
نوزادها هم دقیقا برای من همین مشخصات را دارند؛ همگیشان عطر خاصی دارند. یک عطر مشترک، انگار که آخرین غنیمت بهشتیشان باشد. کافی است یک نوزاد در اطرافیان نزدیک به دنیا آمده باشد تا دوباره پاکی آنها را برایم یادآوری کند.
دیدن تاثیر رفتار تکِتک اطرافیان روی رفتار کودک وادارم میکند تا حسابشدهتر با او رفتار کنم و سعی کنم درست مثل دفتری که در نگهداری از آن وسواس به خرج میدهم، برای برخورد با او هم حساس باشم. کودک است و دنیای پاکش. دنیای او در تماس با دنیای ما شکل میگیرد. دفتر وجودش را با تکتک برخوردهایمان خط میزنیم. گاهی نقاشیهای بهم ریخته و نامفهوم میکشیم و گاهی هم خطوط زیبای خطاطی چند بیت شعر.
اگر هر بار که با کودکی برخورد میکنیم به یاد بیاوریم که این رفتار در آینده او اثر خواهد گذاشت، کمکم شیوه صحیح برخورد با کودکان را از خود او فراخواهیم گرفت.
کافی است میان اعصاب خوردیهای ترافیکها و ساعات بعد از کار، چند لحظه به معصومیتی فکر کنیم که مانند دفترهای نو دست نخورده و آماده برای دریافت هر چیز خوب یا بدی است و رابط رسیدن این "هر چیز خوب یا بد" ما هستیم. حالا فرض کنید یکی از همین دفترهای نو و خوشبو را به شما هدیه داده اند؟ اسم شما از این به بعد می شود پدر و مادر، برای برخورد با او چه شیوه هایی را انتخاب می کنید؟
بعد از این هر هفته چند دقیقه، فقط چند دقیقه از تمام چندین ساعات هفتهتان را کنار بگذارید و همراه ما باشید تا قدم به قدم همراه هر مرحله از رشد فرزندمان او را بشناسیم و خودمان را برای تربیت بهتر او آماده کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید