مدارس غیررسمی؛ فرصت یا تهدید؟

کد خبر: 525001

آقای مهدی نوید ادهم، دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش، با رد نظام مدارس غیررسمی می‌گوید: تأکید ما همواره بر حضور در مدارس رسمی و نظام‌مند است؛ چون مدرسه فقط محل انتقال دانش نیست، بلکه فعل و انفعال‌های تربیتی خاصی در آن انجام می‌شود که در محیط مدرسه رسمی، موضوعیت دارد.

صبح نو: به این نکته باید اجباری بودن آموزش تا سنین مشخص را هم افزود که در کشور ما، بر اساس اعلام مسوولان وزارت آموزش و پرورش، تحصیل تا پایان دوره متوسطه اول (معادل سوم راهنمایی سابق) اجباری است؛ این اجبار تا حدی است که به گفته آقای محمد دیمه‌ور، معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش، در تدوین برنامه ششم توسعه پیشنهاد اجباری شدن تحصیل و مجازات سنگین برای خانواده‌هایی که از تحصیل فرزندانشان جلوگیری می‌کنند، به صورت صریح‌تر ارائه شده است. چکیده این حرف آن است که 9 سال نشستن در پای درس معلم با نظارت نظام رسمی آموزش و پرورش، اجباری است و تخلف از آن، مجازات دارد و دیگر مانند روزگاری نخواهد بود که رفتن یا نرفتن کودکان و نوجوانان به مدرسه، با خوش آمدن یا بد آمدن والدین آنان یا آداب و رسوم و باور‌های درست و غلط مناطق، تعیین می‌شد؛ اما در این میان، سؤال آن است که تکلیف راه‌‌های میانبری که برای تعلیم و تربیت گشوده شده‌اند، چه می‌شوند؟ نظام‌های آموزش غیررسمی که به موازات نظام رسمی آموزش و پرورش دایر می‌شوند، چه تاثیری بر روند آموزش و تربیت کودکان و نوجوانان دارند و تکلیف والدین برای انتخاب کردن یا دوری کردن از این نظام‌های آموزشی که گاهی به آنها «مدارس غیررسمی» می‌گویند، چیست؟ از مکتبخانه تا «مدرسه در مسجد» زمان چندان زیادی از روزگاری نگذشته است که در کشور ما، مکتبخانه‌ها سکاندار تعلیم و تربیت بودند؛ حلقه‌های منظم دور استاد که عمدتاً با آموزش قرآن، نهج‌البلاغه و بوستان و گلستان و حساب (ریاضیات) همراه بود. پیوند این حلقه‌‌های آموزشی با خانواده و بافت فرهنگی هر جامعه هم در نوع خودش قابل توجه بود؛ اما با دایر شدن نظام مدارس رسمی در ایران، مکتبخانه‌ها هم تقریباً به تاریخ پیوستند. اما این روزها در برخی نقاط کشور و با رویکرد‌های گوناگون، محافلی مشابه نظام آموزشی مکتبخانه‌ها به چشم می‌خورند که به موازات نظام آموزش و پرورش رسمی، گروه‌هایی از بچه‌های مردم را زیر پر‌و‌بال خود گرفته‌اند. رویکرد و دلایل مسوولان و دست‌اندرکاران این نهاد‌های جدید آموزشی هم در نوع خود شنیدنی و قابل تأمل به نظر می‌رسد، اما باید دید موضع مسوولان نظام آموزش و پرورش کشور درباره این روش‌های آموزشی چیست. طرح «مدرسه در مسجد» یکی از نمونه‌های مدارس غیررسمی است که از حدود چهار سال پیش تاکنون در مسجد صنعتگران شهر مشهد (میدان بسیج) اجرا می‌شود. هرچند نمونه‌های مشابه این طرح در مناطقی دیگر از خراسان به‌ویژه در مناطق مرزی یا در استان سیستان و بلوچستان نیز کم و بیش به چشم می‌خورد، اما کم و کیف و چرایی تأسیس چنین مرکزی، برای مسوولان و کارشناسان باید قابل توجه باشد. بررسی‌‌های خبرنگار «صبح نو» و گفت و شنود با مسوولان این طرح نشان می‌دهد که «مدرسه در مسجد» ویژه والدینی است یا انتظاراتی فراتر از آنچه در نظام آموزش و پرورش می‌گذرد، دارند یا اساساً نظام آموزش رسمی را با این ویژگی‌های ظاهری و باطنی قبول ندارند. به گفته مسوولان طرح «مدرسه در مسجد» در این نظام آموزشی، دانش‌آموزان در پایه‌های گوناگون تحصیلی جدا از مدرسه و تحت نظارت متولیان این مسجد و طلاب تربیت‌شده در همین مسجد آموزش می‌بینند و همان دروس مدرسه به صورت تلفیقی با معارف اسلامی، به آنها ارائه می‌شود. هنگام امتحانات مدارس نیز، از طریق رایزنی با مسوولان مدارس رسمی، در امتحانات حاضر می‌شوند تا برای گرفتن مدرک رسمی نظام آموزش و پرورش مشکلی نداشته باشند. آنطور که از گفته‌‌های متولیان این طرح برمی‌آید، حدود 800 «دانش‌آموز - طلبه» در این مسجد آموزش می‌بینند و درباره دروس تخصصی مانند ریاضی، علوم، فیزیک و شیمی هم، کار آموزش عمدتاً توسط طلاب فارغ‌التحصیل این طرح یا دانشجویان همسو با ایده‌های طرح، انجام می‌شود و اگر مشکلی هم در جریان آموزش دروس تخصصی باشد، ماهی دو بار برخی مربیان و معلمان شاغل در آموزش و پرورش به مسجد می‌آیند و مشکل مربیان فعال در این طرح را حل می‌کنند. مسوولان طرح «مدرسه در مسجد» به خبرنگار «صبح نو» می‌گویند که «آموزش و پرورش در این مسیر کم سنگ‌اندازی نکرده است، اما تلاش شده تا به هر حال کار هماهنگ شود». به گفته یکی از مسوولان این طرح، اخیراً نیز اداره کل آموزش و پرورش استان نام‌های به مراجع امنیتی نوشته و این طرح را مخل امنیت استان معرفی کرده است. متولیان «مدرسه در مسجد» البته این نکته را هم از قلم نمی‌اندازند که فرزندان برخی مسوولان مشهد، از دانش‌آموزان فعال در این طرح‌اند. حالا سؤال اینجاست که چرا گروه‌هایی از فعالان فرهنگی و خانواده‌ها رو به آموزش غیررسمی می‌آورند؟ چرا انتظارات آنان در نظام آموزش رسمی تأمین نمی‌شود و دیگر اینکه، نظام مدارس غیررسمی برای نظام آموزشی و فرهنگی کشور تهدید است یا در حکم یک فرصت مکمل؟ این مدارس، غیرقانونی‌اند آقای مهدی نوید ادهم، دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش، با رد نظام مدارس غیررسمی به خبرنگار «صبح‌نو» می‌گوید: تأکید ما همواره بر حضور در مدارس رسمی و نظام‌مند است؛ چون مدرسه فقط محل انتقال دانش نیست، بلکه فعل و انفعال‌های تربیتی خاصی در آن انجام می‌شود که در محیط مدرسه رسمی، موضوعیت دارد. وی با بیان اینکه تاکنون هیچ آیین‌نامه یا مصوب‌های در شورای عالی آموزش و پرورش برای فعالیت مدارس غیررسمی ولو تحت نظارت آموزش و پرورش نداشته‌ایم، تأکید می‌کند: وقتی فعالیت گروه‌هایی در حوزه تعلیم و تربیت رسمی بدون مجوز و مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش باشد، ولو اینکه با اندیشه‌های مثبت این کار را انجام دهند، از نظر ما غیرقانونی است. نوید ادهم این نکته را هم اضافه می‌کند که ابتدا باید ایده فعالیت مدارس غیررسمی و دلایل آن بررسی کارشناسی و برای آن آیین‌نامه‌ای تهیه شود تا امکان نظارت بر این نهاد‌های جدید آموزشی و تربیتی فراهم آید، در غیر این صورت نمی‌توان حکم به قانونی بودن آنها داد، چراکه تعلیم و تربیت موضوعی حاکمیتی است. صرف نظر از درستی یا نادرستی این روش که در کنار نظام آموزش رسمی یک کشور اسلامی، «خرده نظام غیررسمی با همان محتوای رسمی» شکل گیرد، شاید وقت آن رسیده باشد، یک بار دیگر به این سؤال پاسخ داده شود که چرا نظام آموزش رسمی به گونه‌ای عمل می‌کند که گروه‌هایی از مردم را به فکر تأسیس مدارس غیررسمی موازی می‌اندازد؟ آیا معضلات نظام آموزش و پرورش کشور غیرقابل حل شده یا «تحول بنیادین آموزش و پرورش» روی کاغذ مانده است؟
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت