ایران: تخلفات راهنمایی و رانندگی همانند همه جرایم، ناشی از عوامل درونی و بیرونی مشخص است. عوامل بیرونی مربوط به فرهنگ حاکم بر جامعه، نظم گریزی عریان، مشکلات اقتصادی و معضلات فرهنگی حاکم بر محیط اجتماعی است. عوامل درونی عمدتاً مربوط به استفاده از وسایل حمل و نقل، سن راننده، عصبیتهای فردی، میزان تربیت خانوادگی یا عوارضی مانند اعتیاد، استفاده از محرکها و مخدرها و مسکرها است. مجموعهای که موجب شده آمار حوادث رانندگی ما دارای معدل قابل قبولی در جهان نباشد. این نوع ناهنجاریهای غیر متعارف نباید صرفاً به دلیل پایین بودن واکنشهای انتظامی، کیفری و قانونی تلقی شود زیرا تجربه سالهای گذشته نشان داده است که تشدید مجازات و کیفر برای جرایم به طور عام و در واکنش به تخلفات رانندگی به طور خاص هر چند به طور موقت به عنوان یک عامل مسکن موجب مهار موقتی پدیده بزهکاران و تخلفات میشود اما بعد از مدتی اثر این واکنشها تضعیف شده و رفتارهای نابهنجار به علت تبعیت از عوامل خاص اعاده میشوند.
بنابراین باید از خود پرسید در چنین حالتی چه باید کرد؟ آیا کماکان بر طبل کیفرگرایی بکوبیم؟ مجازاتها را افزایش دهیم یا آنکه با آسیب شناسی عوامل و علل این ناهنجاریها و رفتارها را شناسایی کنیم و با اقدامات کنشی و پیشگیرانه برای مبارزه با پدیده قانون گریزی در رانندگی اقدام کنیم؟ تجربه اول بارها تکرار شده و نه تنها در خصوص تخلفات راهنمایی و رانندگی در رابطه با بسیاری از جرایم دیگر مانند استفاده از ماهواره، مواد مخدر و غیره کارآمدی نداشته است. البته چارهای نداریم جز آنکه با روشهای منطقی و علمی ضمن حفظ تعادل در اعمال واکنشها رویکرد کنشی نیز داشته باشیم و تعادل در عملکرد و سیاست مبارزه با تخلفات راهنمایی را در پیش بگیریم. همچنین راهکار دیگری نیست جز اینکه قانون تعرض به نظم ترافیکی و گریز از قوانین مذکور را شناسایی کنیم و متناسب با آن از ساز و کارهای سخت افزاری و نرم افزاری یا حتی روشهای پیشگیری استفاده کنیم. مثلاً در این میان اصلاح جادهها، مهندسی شهر، تقویت تجهیزات مرتبط با علائم رانندگی، آموزش رانندگان، دقت در صدور گواهینامههای رانندگی، آموزش مردم از طریق صدا و سیما، فرهنگسازی و همچنین استفاده بیشتر از
پلیس راهنمایی و رانندگی در هدایت درست شهروندان مؤثر خواهد بود، چرا که بارویکرد ارشادی و آموزشی و نه مجازات و واکنشی میتوان بهره بیشتری برد و مهمتر اینکه در رویکرد آموزشی نسبت به مرتکبان تخلفات راهنمایی و رانندگی از جایگزینها استفاده کنیم. مراد از جایگزینها یعنی به جای استفاده از جریمه و اعمال کیفرهای سالب حق، تدابیری مانند اجبار به گذراندن دورههای آموزشی یا محرومیت موقت از رانندگی به عنوان جانشینها بیشتر استفاده کنیم. واقعیت این است که اغلب رانندگان دارای رفتار شرطی شدهاند یعنی با حضور پلیس رفتار خود را با مقررات وفق میدهند و در غیبت او آداب و ترتیبی را رعایت نمیکنند.
البته خوشبختانه در چند سال اخیر بر تعداد رانندگانی که به قوانین رانندگی احترام میگذارند، افزوده شده و این امر نشان میدهد که جهتگیری نیروی انتظامی به سوی سیاست جدید برای ایجاد نظم ترافیکی از بعد فرهنگسازی میتواند مؤثر واقع شود به همین دلیل با تأیید این بخش از فعالیتهای نیروی انتظامی در مورد فرهنگسازی در استفاده از روشهای جدید باید یادآوری کنیم که پیچیدگی روابط اجتماعی و به دنبال آن تغییر کمی و کیفی تخلفات ایجاب میکند که سیاست تقنینی اجرایی و انتظامی ما باید به سوی رویکردی علمیتر و کارآمدتر تغییر یابد. استفاده از تجربه برخی از کشورهای خارجی مانند انگلیس میتواند یاری رسان باشد و به عنوان الگو مورد بهرهبرداری قرار گیرد. در این کشورها ضمن فرهنگسازی اقدامات پیشگیرانه را افزایش دادهاند و همین اقدامات پیشگیرانه یعنی حضور پلیس و استفاده از تجهیزات جدید از جمله برگزاری دورههای آموزشی برای متخلفان از عوامل اصلاحکننده رفتارها بوده است.
دیدگاه تان را بنویسید